۰

امریکا و افغانستان؛ طالبان یا مقاومت؟

سه شنبه ۲ ثور ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۲۹
دور از انتظار نیست که ایالات متحده به طور پنهانی به حمایت‌های مستمر اما اندک خود از جریان‌های نظامی ضد طالبان ادامه دهد و چه بسا از این اقدام به منظور تحت فشار قرار دادن طالبان و کسب امتیاز از این رژیم استفاده کند.
امریکا و افغانستان؛ طالبان یا مقاومت؟
جنرال جک کین؛ تحلیل‌گر ارشد نظامی و از فرماندهان پیشین ارتش امریکا، نسبت به تهدید فزاینده تروریزم فرامرزی در افغانستان هشدار داد و آن را «بی‌سابقه و بسیار جدی» توصیف کرد.
 
این جنرال امریکایی خواستار همکاری با جبهه مقاومت ضد طالبان شد. به گفته او، این همکاری بعد از ۱۱ سپتامبر منجر به سقوط رژیم طالبان گردید.
 
همزمان لیزا کورتس؛ مقام پیشین شورای امنیت ملی امریکا هم خواستار حمایت از جبهات مخالف طالبان شد و گفت: «طالبان از طریق انتخابات به قدرت نرسیدند، آنها با زور قدرت را گرفتند. طالبان نماینده مردم افغانستان نیستند. احمد مسعود و دیگر رهبران سیاسی از بخش‌هایی از مردم افغانستان نمایندگی می‌کنند و باید به آنان فضای بیان و حضور سیاسی داده شود.»
 
با وجود اینکه هر دو چهره مورد اشاره از مقامات ارشد پیشین ایالات متحده محسوب می‌شوند و در حال حاضر فاقد هرگونه قدرت تصمیم‌گیری و صلاحیت اجرایی می‌باشند؛ اما آگاهان می‌گویند که مواضع آنها درباره تبدیل افغانستان به کانون بزرگ تروریزم و خطر رشد و توسعه تروریزم فرامرزی مورد حمایت طالبان از افغانستان به کشورهای دیگر و همچنین لزوم تقویت گروه‌های مقاومت ضد طالبان از سوی امریکا همچنان از اهمیت بالایی برخوردار است و مورد توجه کارشناسان قرار می‌گیرد. 
 
اگرچه در حال حاضر پیش بینی نمی‌شود که دولت ترامپ مایل به مداخله نظامی در افغانستان یا حمایت از جریان‌های نظامی ضد طالبان به منظور راه‌اندازی یک جنگ داخلی دیگر باشد؛ اما این احتمال را هرگز نمی‌توان مردود دانست که ایالات متحده برای تامین منافع استراتژیک خود در افغانستان روی همه گروه‌هایی که قبلاً به آنها کار کرده حساب خواهد کرد. 
 
به عبارت دیگر، همانگونه که در ابراز نظرهای مقامات و تحلیلگران مورد اشاره امریکایی نیز بازتاب یافته، جریان‌های مقاومت ضد طالبان از متحدان پیشین ایالات متحده در افغانستان محسوب می‌شوند و امریکا به منظور اجرای بهتر پروژه‌های امنیتی و برنامه‌های استراتژیک خود در افغانستان همواره از حمایت و همراهی آنها بهره برده است. 
 
افزون‌ بر این، سیاست خارجی و امنیتی ایالات متحده را صرفاً طیف مقامات اجرایی، مشاوران ارشد و استراتژیست‌های پشت پرده و روی صحنه تعیین نمی‌کنند؛ بلکه اندیشکده‌ها، تحلیلگران مستقل، شرکت‌های امنیتی خصوصی و مشاوران قراردادی نیز در این زمینه به دستگاه‌های سیاستگذاری امریکا کمک می‌کنند و نظرات، دیدگاه‌ها و توصیه‌های آنان به طور جدی مورد توجه کانون‌های تصمیم‌گیری و مقامات اجرایی قرار می‌گیرد. درست همان نقشی که کارخانه رویاسازی هالیوود در تعیین استراتژی فرهنگی ایالات متحده و پیشبرد پروژه‌های مربوط به جنگ نرم به رهبری امریکا در سراسر جهان ایفا می‌کند.
 
به این ترتیب، هرگز دور از انتظار نیست که ایالات متحده به طور پنهانی به حمایت‌های مستمر اما اندک خود از جریان‌های نظامی ضد طالبان ادامه دهد و چه بسا از این اقدام به منظور تحت فشار قرار دادن طالبان و کسب امتیاز از این رژیم استفاده کند. 
 
با این وجود اما یافتن پاسخی قاطع برای این پرسش که آیا ایالات متحده جانب طالبان را می‌گیرد یا جانب جبهه مقاومت ضد طالبان را هنوز بسیار دشوار است؛ زیرا امریکا طالبان را به قدرت رساند و از این رهگذر بدون شک، اهداف و منافع راهبردی خود در میان مدت و بلندمدت را مد نظر قرار داد؛ چیزی که از دید ایالات متحده گروه‌های مقاومت ضد طالبان و جریان‌های سیاسی و قومی دیگر در افغانستان قادر به تامین آن نیستند. 
 
از جانب دیگر اما این واقعیت را نیز نمی‌توان نادیده گرفت که امریکا ناگزیر است واقعیت‌های سیاسی، اجتماعی و امنیتی افغانستان را به رسمیت بشناسد و برای موفقیت پروژه‌ها و برنامه‌های خود در آینده مبتنی بر واقعیت‌های مورد اشاره، سیاست گذاری و عمل کند و این همان چیزی است که حمایت یا دست کم ارتباط واشنگتن با جریان‌های مقاومت ضد طالبان علی رغم زدوبندهای پیدا و پنهان آن با رژیم حاکم بر افغانستان را ناگزیر و اجتناب ناپذیر می‌سازد. 
 
افزون بر این ها اخیرا سرگئی ناریشکین؛ رئیس سرویس اطلاعات خارجی روسیه هم ادعا کرد که نهادهای استخباراتی غرب در تلاش اند تا به نیروهای مخالف طالبان کمک کرده و افغانستان را در وضعیت بی‌ثبات نگه‌دارند. او گفت که غرب این رویکرد را برای پیشبرد منافع ژئوپلیتیک خود در پیش گرفته‌ است.
 
تردیدی وجود ندارد که اظهارات این مقام عالی رتبه امنیتی روسیه، مبتنی بر اطلاعات و داده‌های قابل اتکای استخباراتی است که به احتمال قوی حلقات روس به آن دست پیدا کرده‌اند؛ بنابراین اگر توصیه‌ها و پیشنهادهای کارشناسان امنیتی و تحلیلگران نظامی ایالات متحده که در گذشته سمت‌های مهمی در دستگاه‌های امنیتی و نظامی این کشور داشته اند را نیز در کنار ادعای این مقام روس قرار دهیم حمایت یا ارتباط امریکا با جریان‌های مقاومت ضد طالبان به یک واقعیت غیر قابل انکار بدیل می‌شود؛ اما این امر لزوماً به معنای خصومت عمیق و واقعی امریکا با طالبان و تلاش واشنگتن برای براندازی این رژیم از طریق حمایت از گروه‌های مقاومت نیست. 
 
نرگس اعتماد - جمهور 
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *

پربازدیدترین