حامدالحق حقانی؛ مدیر مدرسه دارالعلوم حقانیه در خیبرپختونخوای پاکستان در یک حمله انتحاری کشته شد.
مرگ او حتی برای اطرافیانش نیز غافلگیرکننده و غیرقابل باور بود؛ زیرا او پدرش سمیع الحق حقانی؛ رئیس پیشین دارالعلوم حقانیه که به عنوان پدر معنوی طالبان نیز شناخته میشد از ایدئولوگها و حامیان اصلی تروریزم تکفیری در پاکستان و افغانستان به حساب میآمدند.
بسیاری از اعضا و رهبران طالبان در دارالعلوم حقانیه آموزش دیدهاند؛ جایی که از آن به عنوان «دانشگاه جهاد» یاد میشود و به دلیل نقش آن در چند دهه اخیر در جنگها و خونریزیها و عملکردهای جنایتکارانه گروههای تکفیری و تروریستی کانون عمده پرورش تروریست به حساب میآید.
به همین دلیل، وقوع حمله انتحاری در مرکز پرورش ارتش انتحاریها یک شوک بزرگ به جامعه جهادگران تکفیری وارد کرد و ناظران و کارشناسان این حوزه را در حیرت فروبرد.
تاکنون هیچ گروهی مسئولیت انجام حمله انتحاری در دارالعلوم حقانیه را به عهده نگرفته و همین امر بر ابهامات و گمانهزنیها درباره عوامل اصلی پشت پرده این حمله مرگبار دامن زده است؛ اما معمای اصلی جایی است که هیچکس گمان نمیبرد که در مدرسهای که بسیاری از انتحاریها و تروریستها در آن آموزش دیدهاند یک حمله انتحاری هدفمند صورت بگیرد و مدیر آن که از حامیان اصلی تروریستهای تکفیری در افغانستان و پاکستان محسوب میشد، قربانی تروریستهای دست آموز خودش شود.
شاید در نهایت یک گروه تندرو تروریستی که با طالبان یا شبکه حقانی، خصومتهای درون سازمانی داشته این حمله را انجام داده باشد؛ اما این امر نیز به تنهایی نمیتواند از این معما رمزگشایی کند و انگیزههای تروریست انتحاری عامل این رویداد مرگبار را به درستی مشخص سازد؛ زیرا این حمله به یک معنا پدرخوانده طالبان را هدف قرار داد و به نظر نمیرسد که دامنه خصومتها و خشونتها میان گروههای به اصطلاح جهادی به اندازهای گسترش پیدا کرده باشد که آنها حتی رهبران، ایدئولوگها و پدرخواندههای خودشان را نیز اینگونه بیرحمانه و بیمحابا هدف قرار دهند.
بنابراین در نشانه شناسی حمله انتحاری اخیر در مدرسه حقانیه باید عوامل ریشهای تر را مورد ارزیابی و توجه قرار داد که یکی از این عوامل، خودکشی ارتش انتحاریها یا شلیک تروریستها به خودشان است.
واقعیت این است که در پی تسلط طالبان بر افغانستان بسیاری از تروریستها ماموریت خود را پایان یافته میدانند؛ اما چیزی که آنها را اشباع نمیکند مهار اعتقادات افراطی، القائات تروریستی، تفکرات تکفیری و گرایشهای خشونت بار و وحشیانهای است که در نتیجه دهها سال شستشوی مغزی و فراگیری آموزههای تروریستی و باورهای تکفیری در اذهان و افکار آنان رسوب و رسوخ کرده و آنها را از جنگی به جنگ دیگر، از خشونتی به خشونت تازهتر و از انتحاری به انتحار مرگبارتر فرامیخواند.
به عبارت دیگر، تروریستهای آموزش دیده در دارالعلوم حقانیه و مراکز مشابه در پاکستان با تسلط طالبان بر افغانستان، درگیر تضادهای درونی و تناقضهای اعتقادی خودشان شده اند.
آنها از اینکه دیگر نمیتوانند دست به انتحار و کشتار و جنایت و وحشت بزنند، سرخورده و عصبی هستند؛ زیرا دهها سال آموزش افکار و اصول و آموزههای افراط گرایانه در دارالعلوم حقانیه و مراکز مشابه، نسلی از تروریستهای تکفیری بسیار خشن، بیرحم و جنگ طلب را پدید آورده که تنها هنرشان جنگیدن و کشتن و انتحار کردن است و مادامی که جنگی وجود نداشته باشد و زمینهای برای بروز احساسات خشونت بار و افکار افراطی آنها مساعد نباشد ناگزیر هستند که در برابر خودشان بجنگند، درگیر تضادهای درونی شوند و دشمنان تازهای برای شان بتراشند.
اینکه پاکستان به عنوان خاستگاه و زادگاه تروریزم منطقهای پس از تسلط طالبان بر افغانستان شاهد تشدید خشونتها و افزایش حملات و کشتارها در داخل آن کشور است به جز آرمان گرایی طالبان پاکستانی برای استقرار یک نظام به اصطلاح اسلامی با الهام از طالبان افغان، یک عامل مهمتر نیز دارد و آن اینکه تروریستهایی که تا دیروز از سوی پاکستان در دارالعلوم حقانیه برای راهاندازی حمام خون در خیابانها و شهرهای افغانستان تشویق میشدند، امروزه با سقوط افغانستان به کام تروریستهای همپیمانشان نوک پیکان را به سمت خود پاکستان نشانه رفته اند که یکی از عمدهترین دلایل آن بروز افکار افراطی و گرایشهای تروریستی فراگرفته از دارالعلوم حقانیه و سایر مراکز تولید تروریست در سراسر پاکستان است.
بنابراین هم درگیریهای داخلی طالبان، هم ظهور پدیده داعش، هم ناامنیهای جاری در پاکستان که به تی تی پی و گروههای همپیمان آن از جمله طالبان افغان نسبت داده میشود، هم حملات مبهم و مرموز تروریستی و انتحاری علیه رهبران و اعضای طالبان در نقاط مختلف افغانستان و هم ترور پدرخوانده طالبان در دارالعلوم حقانیه، به جز عوامل و انگیزههای مختلف و متفاوتی که ممکن است داشته باشند، یک عامل مشترک نیز دارند و آن شلیک تروریستها به خودشان و خودکشی لشکریان ترور و انتحار به دلیل تضادهای درونی و درگیریهای داخلی آنان با افکار و آموزههای تکفیری فراگرفته از مدارس تروریست پرور پاکستانی است.
نرگس اعتماد - جمهور