در پی تعلیق کمکهای امریکا، اداره طالبان به تمام کارمندان دولتی خبر داده است که پرداخت حقوق ماهوار آنها برای سه ماه به تعویق افتاده است. این تازهترین اقدام طالبان برای مهار فشار قطع کمکهای امریکا به افغانستان است.
طالبان همچنین تدارکات و خریداریهای لجستیکی را هم منع کرده است.
دونالد ترامپ بلافاصله پس از ورود به کاخ سفید، تمام کمکهای خارجی از جمله ارسال پول به افغانستان را برای سه ماه تعلیق کرد.
اگرچه به دنبال انتشار این خبر، مقامات مختلف طالبان پیوسته اطمینان میدهند که حقوق کارمندان پرداخت خواهد شد؛ اما کارمندان نهادهای دولتی در مصاحبه با رسانهها تاکید میکنند که آنان در پی تعلیق کمکهای امریکا معاش شان را دریافت نکرده اند و در شرایط وخیم اقتصادی و معیشتی به سر میبرند. این نشان میدهد که وضعیت افغانستان و اقتصاد بحران زده و ورشکسته این کشور تا چه اندازه به کمکهای خارجی وابسته است.
واقعیت مهمتری که در پی این رویداد برملا میشود این است که طالبان همانگونه که قدرت را از امریکا تحویل گرفتند بقای آن را نیز مرهون کمکهای ایالات متحده هستند.
طوفان در بازار ارز و اسعار افغانستان نیز ثابت کرد که طالبان به لطف کمکهای امریکا در طول بیش از سه سال گذشته توانسته بودند قیمت افغانی را با ثبات نگه دارند و با بسیاری از بحرانهای قابل انتظار اقتصادی به خوبی مقابله کنند.
این وضعیت اما به سرعت در حال تغییر است؛ زیرا باد تغییر در واشنگتن وزیدن گرفته و دونالد ترامپ دیگر حاضر نیست که پول رایگان در اختیار دولتها قرار دهد. او احتمالاً در قبال آن پرداخت پول به رژیمهایی مانند طالبان امتیازات بزرگی مطالبه خواهد کرد.
برای ترامپ تفاوتی نمیکند که با قطع کمکهای امریکا چند ده سازمان امدادی در افغانستان فعالیت خود را متوقف میکنند، میلیونها نفر نیازمند که برای زنده ماندن وابسته به کمکهای غذایی سازمانهای امدادی بینالمللی هستند، ممکن است تحت تاثیر قرار بگیرند و حتی زندگی و حیات آنها به خطر بیافتد. آنچه برای او اهمیت دارد اول امریکاست؛ یعنی تامین منافع ایالات متحده در قبال پرداخت امتیازات مالی به کشورهای دیگر.
او که از همین اکنون اعلام کرده است که کانادا یکی از ایالتهای امریکا محسوب میشود! بدون شک به افغانستان نیز نگاهی مشابه دارد. او عاشق پایگاه هوایی بگرام است و سلطه امریکا بر آن را برای نظارت بر مراکز تولید تسلیحات چین حیاتی میداند.
از جانب دیگر، ترامپ هرگز نمیتواند تحمل کند که تسلیحات دست نخورده امریکایی در اختیار جنگجویان بدوی طالبان قرار دارد و آنها در مناسبتهای مختلف با سلاحهای باقیمانده از نیروهای امریکایی روی پرچم امریکا رژه میروند و استقلال ادعاییشان را جشن میگیرند.
تلاطم و بیثباتی در بازارهای مالی اما نشان میدهد که افغانستان هرگز از امریکا مستقل نشده است و آنچه طالبان تحت عنوان کسب استقلال افغانستان و شکست امپراتوری ایالات متحده مطرح میکنند، شعاری کذب و دروغین و میان خالی است؛ زیرا هیچ توفیر و تفاوتی میان طالبان و اشرف غنی وجود ندارد؛ مادامی که افغانستان برای زنده ماندن، نفس کشیدن و ادامه دادن همچنان متکی به کمکهای مالی ایالات متحده است؛ کمکهایی که اگر قطع شود ارزش پول ملی سقوط میکند، معاش کارمندان دولتی عقب میافتد و میلیونها نفر جیره غذایی دریافتی روزانه شان از سازمانهای امدادی را از دست خواهند داد.
حالا این طالبان هستند که یک بار دیگر باید دست به انتخابی دشوار بزنند: اینکه افغانستان آیا حاضر است در قبال دریافت کمکهای محدود مالی از دولت ترامپ نقش ایالت پنجاه و یکم ایالات متحده را بازی کند یا نه.
سرنوشت پایگاه بگرام چه میشود؟ میلیاردها دالر تسلیحات و تجهیزات باقیمانده از نیروهای امریکایی که یک روزه طالبان را به قدرتمندترین ارتش تروریستی جهان تبدیل کرد چه سرنوشتی خواهد یافت؟
در حال حاضر، شاید پاسخ قاطعانهای برای هیچ یک از این پرسشها وجود نداشته باشد؛ اما طالبان در واکنش به اظهارات دونالد ترامپ و وزرای دولت او نشان دادهاند که آماده معامله هستند. آنها میدانند که بدون حمایت امریکا قادر به ادامه حیات خود نیستند؛ بنابراین آیا افغانستان بار دیگر مانند دوران اشغال توسط نیروهای امریکایی و ناتو به ایالت پنجاه و یکم ایالات متحده تبدیل خواهد شد؟ یا آنگونه که یکی از وزرای ملا هبت الله آخوندزاده گفته با «صبر و استقامت» در برابر فشارهای جامعه جهانی از این گردونه دشوارگذار عبور خواهد کرد؟ هزینه پرداختی این اقدام چه خواهد بود؟ آیا طالبان میتوانند در برابر مطالبات روز افزون دهها میلیون انسان گرسنه مقاومت کنند و به حاکمیت یکجانبه خود بر یک کشور فاجعهزاده ادامه دهند؟
نرگس اعتماد - جمهور