طالبان روز شنبه در حملاتی از ولایت خوست و پکتیکا اهدافی در مناطق وزیرستان شمالی و کرم ایالت خیبرپختونخوا را هدف قرار داد.
یک مقام ارشد مرزی پاکستان گفت که در این حمله دستکم یک سرباز پاکستانی کشته و هفت نفر دیگر زخمی شدهاند.
وزارت دفاع طالبان حدود سه روز پس از حمله هوایی پاکستان به ولایت پکتیکا اعلام کرد که دست به حملات تلافیجویانه زده است.
بیانیه وزارت دفاع به طور خاص از پاکستان نام نبرد؛ اما گفت که حملات «فراتر از خط فرضی دیورند» انجام شده است.
اگرچه درباره آمار تلفات و قربانیان نیروهای پاکستانی و همچنین طالبان، و غیرنظامیان دوطرف، اختلاف نظرهای جدی در روایتهای طالبان و پاکستان وجود دارد؛ اما نفس این رویداد نشان دهنده آن است که طالبان وانمود میکنند که مصمم به تقابل نظامی با پاکستان هستند و از آن هراسی ندارند.
این همان چیزی بود که پس از حملات هوایی ارتش پاکستان بر بخشهایی از ولسوالی برمل ولایت پکتیکا وزارت دفاع طالبان وعده آن را داده بود. با این حال، بسیار بعید به نظر میرسید که طالبان مستقیماً وارد درگیری نظامی با پاکستان شوند؛ اتفاقی که اکنون رخ داده و مشخص نیست که پس از کشته شدن دست کم یک سرباز پاکستانی در نتیجه حمله مستقیم پیکارجویان طالبان وضعیت دقیقاً به کدام سمت خواهد رفت.
چیزی که در حال حاضر وجود دارد این است که ارتش پاکستان رسماً اعلام کرده است که خون یک پاکستانی از خون همه افغانها با ارزشتر است و این به معنای آن است که جنرالهای راولپندی عزم خود را جزم کرده اند تا با نشان دادن قدرت عریان پاکستان به طالبان و البته متحدان پاکستانی شان یعنی تروریستهای تی تی پی، شرایط و خواستههای خود را بر مذاکره کنندگان طالب تحمیل کنند.
یکی از برداشتهایی که پس از حملات هوایی ارتش پاکستان بر ولسوالی برمل پکتیکا در حالی که صادق خان؛ نماینده ویژه پاکستان در امور افغانستان در کابل به سر میبرد نیز همین بود؛ یعنی استفاده همزمان اسلام آباد از دیپلماسی و زور برای ترغیب و ترساندن رهبران طالبان برای تمکین به خواستههای پاکستان.
با این حال و بیتوجه به اینکه این برداشت تا چه اندازه درست است درگیریهای خونین و مرگبار روز شنبه، وضعیت را برای هر دو طرف پیچیدهتر کرده است. انتظار میرود که تروریستهای تی تی پی نیز به منظور انتقام از حملات مرگبار ارتش پاکستان بر ولسوالی برمل پکتیکا از یک سو و همراهی با برادران افغانشان در جنگ با پاکستان، عملیاتهای خونین و مرگبار دیگری را در داخل آن کشور راه اندازی کنند.
به این ترتیب، دست کم براساس روند رویدادهای جاری، موجی از خشونت و خون در راه است؛ چیزی که بدون تردید هرگونه تلاش مذبوحانه برای دریافت راه حلهای سیاسی برای معضل تی تی پی و ترمیم روابط تخریب شده طالبان و پاکستان را به بنبست میکشاند و سیاستمداران دخیل در این تلاشها را ناامید میکند.
نکته مهم اما این است که از نظر نظامی، طالبان توانایی لازم برای تقابل با ارتش پاکستان را ندارند. این چیزی نیست که نیاز به تحلیلهای پیچیده کارشناسان ارشد نظامی داشته باشد. طالبان یک گروه آماتور و فاقد توانمندیهای نظامی و دفاعی به ویژه نیروی هوایی مجهز و قدرتمند و یک سیستم پیشرفته دفاع ضد هوایی برای حفاظت از حریم آسمان افغانستان در برابر جنگندههای متجاوز هستند؛ اما در مقابل، پاکستان تنها کشور اسلامی دارای تسلیحات اتمی، برخوردار از یک ارتش نیرومند و به شدت مجهز، و البته یک سازمان جاسوسی مخوف و پیچیده است.
بنابراین اگرچه طالبان با راهاندازی یک درگیری محدود مرزی ممکن است ضرباتی را به مرزبانان نه چندان مجهز پاکستانی وارد کرده باشند؛ اما این بدون شک چیزی را درباره نتیجه این تقابل مرگبار نظامی متعارف و تمام عیار تعیین نخواهد کرد.
از جانب دیگر، هیچ تضمینی وجود ندارد که ارتش پاکستان به منظور انهدام هستههای تروریستی وابسته به تی تی پی بار دیگر حریم بیحفاظ آسمان افغانستان را نقض نکرده و با فروریختن بمبهای مرگبار بر سر شبه نظامیان وزیرستانی و خانوادههای آنان و چه بسا حامیان افغانشان عزم و اراده و قدرت خود برای دفاع از امنیت ملی و حاکمیت سرزمینی پاکستان را به نمایش نگذارد.
به این ترتیب، اگرچه طالبان به وعده قبلی خود مبنی بر پاسخ به حملات هوایی پاکستان عمل کردند و این اقدام حتی ممکن است افکار عمومی به شدت ضد پاکستانی افغانستان را نیز به نفع طالبان تغییر دهد؛ اما این هشدار را نیز نباید دست کم گرفت که دامن زدن به جنگ با ارتش نیرومند پاکستان با توجه به قدرت تسلیحاتی و سختافزاری پاکستانیها از یک سو، و سیطره و نفوذ سازمان جاسوسی بر جریانهای مختلف سیاسی، قومی و مذهبی افغانستان از جانب دیگر برای برانگیختن آنان علیه طالبان، چیزی جز بازی با آتش نیست و در شرایط کنونی، طالبان نه تنها باید از گسترش دامنه جنگ اجتناب کنند؛ بلکه با اتخاذ یک رویکرد محافظهکارانه از ابراز علنی مناقشات حقوقی و دعاوی سرزمینی درباره خط دیورند و سرزمینهای آن سوی مرز نیز خودداری ورزند؛ زیرا این امر برای پاکستانیها به شدت حساسیت برانگیز است و درست به اندازه پناه دادن به تی تی پی در افغانستان میتواند بحران ساز و تنش آفرین شود.
با این حال همان گونه که در بالا نیز اشاره شد این احتمال هم وجود دارد که برای فرماندهان طالبان راهاندازی یک درگیری کوچک مرزی با پاکستان و سپس استفاده گسترده تبلیغاتی از آن در رسانهها و شبکههای اجتماعی به عنوان «انتقام» از پاکستان، بخشی از کارزار سیاسی رژیم حاکم در مشورت با پاکستانیها باشد و هدف از آن، صرفاً فرونشاندن خشم و انزجار افکار عمومی علیه پاکستان و تضعیف این ادعا باشد که رژیم طالبان خود دست نشانده اسلام آباد است.
عبدالمتین فرهمند - جمهور