ابهامات زیادی راجع به تصمیم ایران جهت حمله به اسرائیل وجود دارد. با پذیرش طرح آتش بس توسط حزب الله معلوم می شود که هم حزب الله و هم ایران در جریان مذاکرات آتش بس بوده اند. یکی از دلایل کنسل شدن مقطعی حمله به اسرائیل می تواند همین روند مذاکرات باشد.
اما گزارش هایی وجود دارد که اسرائیل جهت در امان ماندن از حمله مخوف ایران، دست به اقدامات و تدابیری زده که مقامات نظامی ایران را مردد ساخته است.
جمهوری اسلامی ایران، به احتمال بسیار زیاد تصمیم داشت همانند دو حمله قبلی، مراکز و پایگاههای نظامی- امنیتی رژیم اسرائیل را مورد هدف قرار دهد. گفته می شود که اسرائیل با درک این مسئله، بخش بزرگی از تجهیزات ارزشمند خود را به عمق زمین و بخش زیادتری از جنگنده ها و ادوات نظامی مهم خود را به پایگاههایی در کشورهای مجاور خود همچون اردن، مصر و قبرس منتقل کرده است.
لذا به نظر می رسد که الان در پایگاهها و مراکز نظامی اسرائیل، چیز قابل ارزشی پیدا نمی شود که ایران بتواند آنها را نابود کرده و به اسرائیل ضربه ویرانگر بزند.
زدن ساختمانها و آشیانه های خالی، دردی را دوا نمی کند و آسیبی به اسرائیل نمی رسانَد. فقط چند مقر مهم نظامی و استخباراتی نظیر ساختمان موساد، مراکز شاباک، وزارت دفاع و کارخانه رافائل می ماند که احتمالا صهیونیست ها برای آنها نیز تدابیری سنجیده اند.
به دلیل اینکه اسرائیل در حمله خود، مراکز غیرنظامی، مراکز هسته ای، مراکز زیربنایی و پالایشگاهی و.... را جزو اهداف خود نگرفته بود؛ طبعاً ایران نیز تصمیم به بمباران مراکز این چنینی ندارد. ورنه اگر اسرائیل ولو یک مرکز و آدرس غیرنظامی ایران را هدف قرار می داد، قطعا دست ایران برای موشکباران گسترده علیه مراکز زیربنایی اسرائیل باز می بود.
به نظر می رسد که ایران برای حمله به اسرائیل مصمم است. اما استراتژیست های نظامی ایران به دنبال بهترین فرصت برای خلق بهترین اثر هستند. با کنار رفتن حزب الله از صحنه درگیری با اسرائیل؛ جبهه مقاومت ضد اسرائیلی، محدودتر شده است. حزب الله مهمترین عنصر مقاومت بود که حالا باید نظاره گر اوضاع باشد. حالا تمام ظرفیت جنگی اسرائیل معطوف به سمت غزه و حماس می شود.
احتمالاً در چنین وضعیتی، مقاومت عراق و یمن، خودشان را تکان بدهند. جای راکت هایی که از سمت جنوب لبنان به تلاویو و حیفا شلیک می شد اکنون باید از آدرس دیگری، پُر شود. مهمترین کارکرد حزب الله در خاک سرزمینیِ تحت اشغال اسرائیل، حملات موشکی و پهپادی بود. حالا این موشک ها باید از آدرس دیگری بر فرق اسرائیل فرود بیایند. آیا چنین برنامه ای وجود دارد؟ اگر وجود نداشته باشد یعنی پذیرش شکست و یعنی تنها ماندن حماس و غزه.
توقع می رود؛ تمرکز میدانی ایران بر تقویت این دو جبهه یعنی عراق و یمن باشد. اگر ایران بتواند در این امر موفق شود؛ این می تواند خیلی مؤثرتر از عملیات صادق 3 باشد؛ مگر آنکه ایران دست به یک تهوّر و ریسک بزرگ بزند و آدرس هایی غیر از نواتیم و هاتساریم و پالماخیم و رامون و تل نوف و رامات دیوید و کارخانه رافائل را برای نابود کردن، انتخاب کند؛ مراکزی همچون میادین گازی، پالایشگاههای نفتی، نیروگاههای برق، فرودگاهها و حتی دیمونا.
ایران فعلا همه چیز را در ابهام نگه داشته است. بعید است برنامه ای نداشته باشد. بعید است بدیلی برای حزب الله نسنجیده باشد. بعید است از عملیات سوم خود صرف نظر کرده باشد.
آنچه ما می فهمیم، با هر قدمی که ایران عقب نشینی کند؛ اسرائیل و امریکا دهها قدم پیشروی می کنند.
سیدجواد حجت-
خبرگزاری جمهور