پس از چند روز از حمله علیه صوفیان بغلان، گروه تروریستی داعش روز شنبه، سوم قوس مسئولیت حمله بر عبادتگاه اهل تصوف در ولسوالی نهرین ولایت بغلان را به عهده گرفت.
پنجشنبهشب افراد مسلح بر «زیارت سید پادشاه آقا سادات» در شهر کهنه ولسوالی نهرین بغلان حمله کردند که در این رویداد ۱۰ نفر کشته شدند.
فرماندهی امنیه طالبان در بغلان ضمن تأیید این حمله گفت که «چند مظنون» را بازداشت کرده؛ اما هویت آنان هنوز اعلام نشده است.
پذیرش مسئولیت این کشتار مهیب از سوی داعش، کاملا قابل پیش بینی بود؛ زیرا در رویدادهای مشابه و جنایت های موازی نیز مسئولیت جنایات بر دوش داعش گذاشته شده است؛ نیرویی اهریمنی که آدرس مشخصی ندارد و طالبان بارها حضور آن در افغانستان را انکار کردهاند؛ اما همانند دوره جمهوریت هر زمان که به آن نیاز باشد به طور معجزه آسایی سر بر میآورد و در یک کانال تلگرامی یا یک رسانه ناشناس، مسئولیت کشتار را به عهده می گیرد.
از نظر کارشناسان امنیتی اما این ترفند به اندازه کافی نخ نما شده و طالبان دیگر نمیتوانند مانند همگنان شان در دوره فاسد جمهوریت از زیر بار مسئولیت کشتارهای مهیب با انگیزه های قومی و مذهبی شانه خالی کنند و انگشت اتهام را به سوی داعش نشانه بروند.
دلیل این رویداد تنها این نیست که داعش حتی در دوره جمهوریت نیز اعتبار لازم برای پذیرش صادقانه مسئولیت کشتارها را در اختیار نداشت؛ بلکه یکی از عمده ترین دلایلی که طالبان نمی توانند با نسبت دادن جنایاتی مانند کشتار بغلان به این نیروی تروریستی تکفیری، مسئولیت خود را تمام یافته تلقی کرده و به ابهامات و اتهامات احتمالی علیه خودشان به طور تلویحی پاسخ مناسب بدهند، این است که در زمینه تکفیر گروههای قومی و مذهبی در افغانستان میان داعش و طالبان همفکری تنگاتنگی وجود دارد.
به عبارت دیگر، داعش و طالبان مانند بسیاری دیگر از گروههای تکفیری و تروریستی، عقاید سایر فرقههای اسلامی از جمله شیعیان، اهل تصوف و حتی بخشی از اهل سنت اعتدال گرا و میانهرو را نه فقط به اندازه کافی اسلامی نمیدانند؛ بلکه حتی آن را کفرآلود و شرک آمیز تلقی میکنند و به همین دلیل به تروریستهای تحت امر خود مجوز لازم برای هدف قرار دادن اجتماعات مربوط به پیروان این فرقهها را اعطا میکنند.
با توجه به شراکت ایدئولوژیک میان داعش و طالبان، پذیرش مسئولیت کشتار صوفیان بغلان از سوی گروه شیطانی داعش لزوماً از طالبان رفع مسئولیت نمیکند؛ زیرا در زمینه استفاده از قدرت سختافزاری برای کشتار مسلمانان به دلیل عدم پیروی آنها از اصول ایدئولوژیک و خوانش رادیکال، افراطی و خشونت بار گروههای تروریستی، تفاوت معنیداری میان داعش طالبان و سایر نسخههای تکفیر و ترور وجود ندارد.
درباره کشتار صوفیان بغلان حتی شواهد متقنتر و قرائن مطمئنتری نیز وجود دارد که داعش تنها نیروی متهم به دست داشتن در این جنایت هولناک نیست؛ بلکه چه بسا طالبان متهم ردیف اول این کشتار هستند؛ زیرا بر بنیاد گزارشها پیش از وقوع این حمله، محتسبان وابسته به وزارت امر به معروف و نهی از منکر رژیم طالبان به حلقات صوفیه بغلان هشدار داده بودند که از برگزاری مناسک مذهبی و آیینهای فرقه ای شان پرهیز کنند؛ هشداری که ظاهراً به اندازه کافی از سوی رهبران اهل تصوف بغلان جدی گرفته نشده و در نهایت با واکنش سخت افزاری خونین و خشونت بار طالبان مواجه شده است.
علاوه بر این، حتی اگر از ادعاهای مکرر رهبران طالبان درباره نابودی داعش در افغانستان و ناتوانی این گروه در راهاندازی حملات مرگبار تروریستی چشم پوشی کنیم، این واقعیت را نمیتوان نادیده گرفت که داعش اگر توان راهاندازی حملاتی مانند کشتار صوفیان را داشته باشد این توان را به جای هدف قرار دادن یک مکان فاقد تمهیدات امنیتی و مذهبی و کشتن صوفیهای غیرنظامی در جریان یک آیین سنتی، صرف ترور و کشتار اعضا و مقامات طالبان میکند.
به بیان دیگر، تروریستهای داعش در افغانستان مدتهاست که نوک پیکان حملات خود را به سمت طالبان نشانه رفته و حاکمیت این گروه را تهدیدی علیه امپراتوری ترور خود ارزیابی میکنند؛ بنابراین اولویت اصلی آنها هدف قرار دادن نیروها و رهبران طالبان است نه لزوماً غیرنظامیان بیدفاعی که صرفاً به دلیل تفاوتهای عقیدتی از منظر ایدئولوژی تکفیری داعش و همفکرانش مستوجب حملات مسلحانه تلقی میشوند.
بنابراین علاوه بر دستهای خون آلود استخبارات خارجی، یکی از اصلیترین متهمان کشتارهایی با انگیزه قومی و مذهبی در افغانستان چه در دوره جمهوریت و چه پس از آن، خود گروه طالبان است؛ گروهی که مانند اسلاف خود در دوره جمهوری برای پاک کردن رد خون از صحنه جنایت، مسئولیت کشتارهای قومی و مذهبی را با چند روز تاخیر بر دوش داعش میگذارد تا خود را تبرئه کند.
نرگس اعتماد - جمهور