کارزار تازه طالبان برای جمع آوری «کتابهای ممنوعه» از کابل و ولایات به شدت جریان دارد؛ کارزاری که بسیاری از فعالان فرهنگی درباره پیامدهای ویرانگر آن برای فرهنگ افغانستان نگران اند و هشدار میدهند.
چیزی که بر دامنه این نگرانیها میافزاید این است که طالبان بر اساس معیارها و شاخصهای ایدئولوژیک، قومی و مذهبی خودشان درباره ممنوعیت و مشروعیت کتابها تصمیم میگیرند و سیاستهای ضد فرهنگی خود را بربنیاد آن تعریف و اعمال میکنند.
به عنوان نمونه در ولایت شیعه نشین دایکندی، کتابهای مذهبی شیعیان را به عنوان «ممنوعه» دستهبندی کرده و از کتابخانهها و مراکز فرهنگی رسمی و عمومی جمع آوری میکنند. البته این نخستین بار نیست که طالبان با جمع آوری کتابها و نمادهای مذهبی و فرهنگی شیعیان، نگاه تکفیری خود به این اقلیت مسلمان را ابراز میکنند. تفتیش و تلاشی زائران بازگشته از ایران و عراق به منظور توقیف و نابودی کتابهای مذهبی از دیگر اقدامات ضد شیعی طالبان در ماههای اخیر بوده است.
افزون بر این، دستور والی طالبان در بامیان به علمای شیعه برای ادای نمازهای پنجگانه بر اساس سنت مذهبی سنیها در اوقات جداگانه و عدم حضور علمای شیعه در نهادهای تصمیمگیر و سیاستگذار طالبان در حوزه فرهنگی حتی در ولایتهای شیعه نشینی مانند دایکندی و بامیان، نشانگر آن است که اهداف طالبان از جمع آوری کتابهای شیعی در سراسر کشور به ویژه ولایتهای شیعه نشین چیست.
البته همین رویکرد نسبت به سایر اقلیتهای قومی و مذهبی کشور نیز در مقیاسهای متفاوت جریان دارد. به عنوان نمونه، بر اساس گزارشها طالبان در ولایت بدخشان برای اقلیت مذهبی اسماعیلیه، مدارس جهادی تاسیس کردهاند و در آن مولویهای سنی، آموزههای مذهبی اهل سنت را به شیعیان اسماعیلی آموزش میدهند.
طالبان همچنین پیش از این، پیروان فرقه اسماعیلیه را به «اسلام» فراخوانده و در مواردی توزیع کمکهای انسان دوستانه به فقرای پیرو مذهب اسماعیلیه را مشروط به ایمان آوردن آنان به «اسلام» کرده بودند.
اینها همه نشان میدهد که از نظر طالبان چه باورها و محصولات فرهنگی و مذهبی در افغانستان «ممنوعه» است و چگونه باید با استفاده از امکانات دولتی و اقتدار حاکمیتی با تمام توان به مبارزه مستقیم با آنها رفت و تمامی آثار و نمادهای مربوط به این باورها و محصولات را برچید.
به این ترتیب، کارزاری که طالبان زیر عنوان جمع آوری «کتابهای ممنوعه» در سراسر افغانستان راه اندازی کرده اند، یک برنامه فرهنگی ساده نیست؛ بلکه یک پروژه بزرگ سیاسی، اجتماعی، امنیتی و ایدئولوژیک است که پیامدهای فاجعه باری برای وحدت ملی و امنیت اجتماعی در پی خواهد داشت.
تصور کنید چند سال دیگر در مناطق شیعه نشین مردم نتوانند نهج البلاغه، صحیفه سجادیه یا مفاتیح الجنان بخوانند. با توجه به محدودیتهای روزافزون رژیم طالبان بر مناسک و مراسم مذهبی شیعیان از جمله عزاداری دهه عاشورا و شبهای قدر این احتمال وجود دارد که دامنه محدودیتها سرانجام به ممنوعیت کامل این مناسک و مراسم بیانجامد و شیعیان همانند دوران سلطه رژیمهای خودکامه شاهنشاهی، مجبور شوند برای برپایی آیینهای مذهبی خود به گردهماییهای کوچک زیرزمینی رو بیاورند. یا شیعیان اسماعیلی که عملاً از جانب مولویهای تندرو فارغ التحصیل شده از دارالعلوم حقانیه، کافر و مشرک شمرده میشوند حق برپایی سنتها و آیینهای مذهبی خود را نداشته باشند.
آنگاه است که افغانستان تبدیل به بزرگترین مدرسه جهادی دیوبندی میشود که در آن صرفاً قوانین طالبان حکمفرما خواهد بود، تنها مذهب مشروع همان مذهبی است که ملا هبت الله آخوندزاده، سراج الدین حقانی و همفکران آنان باور خواهند داشت، تنها قانون حاکم بر روابط اجتماعی مردم افغانستان قانون ضد انسانی امر به معروف و نهی از منکر طالبان خواهد بود و به جز این، هیچ باور مذهبی، خوانش دینی و آیین ایدئولوژیک، اعتبار و مشروعیت نخواهد داشت.
این اتفاق همین حالا به آرامی در حال رخ دادن است؛ در حالی که هیچ گونه مقاومت ملی و بینالمللی در برابر پروژههای ضد فرهنگی طالبان وجود ندارد یا دست کم هیچ مرجع داخلی یا نهاد خارجی، سیاست ضد فرهنگی طالبان را جدی نمیگیرد و درک درستی از پیامدهای هولناک و ویرانگر آن در آینده ندارد؛ زیرا در حال حاضر، منافع راهبردی کنشگران داخلی و بازیگران خارجی از سوی کارزار ضد فرهنگی طالبان تهدید نمیشود و درست به همین دلیل است که تمام واکنشهای ابراز شده به کارزار جمع آوری کتاب و اقدامات هدفمندانه طالبان برای تغییر عقیده و باور اقلیتهای مذهبی، بر اساس اصول ایدئولوژیک و خوانش تنگ نظرانه مولویهای تندرو طالبان، نهایتاً به بازتاب رسانه این اقدامات خلاصه میشود و فراتر از این هیچ تلاشی برای متوقف کردن یا مواجهه با آن صورت نمیگیرد.
اما هیچ تردیدی وجود ندارد که طی چند سال آینده همانگونه که محصولات تولیدی هزاران «مدرسه جهادی» طالبان در سراسر افغانستان، کشور را به بزرگترین کانون تولید و توسعه تروریزم در جهان تبدیل میکند، کارزارهای ضد فرهنگی طالبان از جمله جمع آوری کتابهای شیعیان و تغییر باورهای اقلیتهای مذهبی نیز با از میان بردن تنوع اجتماعی و فرهنگی کنونی که طی سالها شناسه بلامنازع افغانستان بوده، ایدئولوژی مخوف مبتنی بر آموزههای افراط گرایانه مدارس مذهبی پاکستان را بر تمام اقشار اجتماعی کشور تحمیل خواهد کرد.
نرگس اعتماد - جمهور