۰

جبهه مقاومت ملی در مسیر فروپاشی (بخش دوم)

چهارشنبه ۲ عقرب ۱۴۰۳ ساعت ۱۵:۵۱
فعلا ماهیتاً چیزی بنام جبهه مقاومت ملی وجود ندارد. بیشتر شبیه شرکتی با سهامی خاص است. جبهه از خود تعریف دارد. مقاومت از خود تعریف دارد. ملی از خود تعریف دارد. جبهه مقاومت ملی سه دروغ در یک نام هستند.
جبهه مقاومت ملی در مسیر فروپاشی (بخش دوم)

پس از نگارش بخش اولِ تحلیلِ "جبهه مقاومت ملی در مسیر فروپاشی"  تعدادی از بزرگان جبهه مقاومت و بزرگان سیاسی افغانستان با بنده تماس گرفته و تفصیلاً تبادل نظرهایی صورت گرفت و لذا از ادامه نگارش این داستان صرف نظر نمودم تا اینکه برخی عناصر نفوذی و افرادی که درون جبهه مقاومت، منافعی کسب می کنند؛ منتقدین را متهم کردند.
فردی که بطور همزمان رئیس چند تا کمیته در جبهه است، منتقدان را با عنوان "نفوذی های طالبان" و "ابله های مفید" و "خبرنگاران زرد" خطاب کرده و آنها را متهم کرده که کمپاین رسانه ای منظم را در تخریب جبهه مقاومت راه اندازی کرده اند.
اما جالب است که ایشان در مصاحبه خود دقیقاً همان چیزی که ما بیان کردیم را به زبان آوردند و پر از تناقض هم سخن گفتند. ایشان ضمن آنکه اعتراف کردند ما سیستم نداریم، نیاز به تشکیلات نداریم، ساختار نداریم فرمودند که ماماهای امیرصاحب احمد، عضو ساختار جبهه نیستند و خیلی مشکلات دیگر که در سخنان ایشان هویدا بود. 

اولاً سخن قبلی خود را تکرار می کنم که فعلا ماهیتاً چیزی بنام جبهه مقاومت ملی وجود ندارد. بیشتر شبیه شرکتی با سهامی خاص است. جبهه از خود تعریف دارد. مقاومت از خود تعریف دارد. ملی از خود تعریف دارد. آنچه ما فعلا شاهد هستیم، جبهه مقاومت ملی سه دروغ در یک نام هستند.
 
من به احترام بزرگانی که با من تماس گرفتند و به دلیل جلوگیری از سوء استفاده طالبان، فعلا از نقد درونی، هویتی و ماهیتی این مثلا جبهه خودداری می کنم.
 اما پاسخ مختصری به فرد هتاک باید بدهم. این جوان، ظاهراً با استفاده از نوازش ها و همصنفی گری های احمد مسعود، جوگیر شده و بی ادبی می کند. شما که از جبهه مقاومت ملی سخن می گویید و جبهه را در جیب مبارک تان گذاشته اید؛ حق و مشروعیت زیرسئوال بردن امثال مارا ندارید.

 اگر از "نقد" برآشفته می شوید، خودتان را و روش تان را اصلاح کنید. اگر اصلاح نمی کنید از جیب مردم ما خرج نکنید و نام گروه تان را تغییر بدهید؛ شما در حد "جبهه" ، "مقاومت" و "ملی" عمل نکرده اید. وقتی که نام جبهه مقاومت ملی را می گیرید اما فعالیت ارزشمند و قابل ملاحظه نمی کنید، به حرفی گوش نمی دهید، خلاقیتی در کارتان ندارید و آسیبی به طالب زده نمی توانید، بهتر است به مردم امیدواری دروغین خلق نکنید.

رئیس دفتر سیاسی در مصاحبه با اینترنشنال صراحتاً می گوید: (در جنگ علیه طالبان) محاسبه ما روی بیوه زنان است، محاسبه ما روی زنان مبارز است، محاسبه ما روی اسیران است!
جبهه ای که باید به مردم امیدواری خلق کند، چطور می شود که خودش روی اسیرانی محاسبه کند که در زیر شکنجه طالبان، در حبس هستند. چگونه یک جبهه می تواند روی بیوه زنان محاسبه کند که توان تأمین نان اولاد شان را ندارند؛ پس خود این جبهه چه کاره است؟ برای چه ایجاد شده؟ برای اینکه در مقاومت علیه طالبان، روی حمایت اسیران و زندانیان و بیوه زنان محاسبه کند؟ 

وقتی شما به مردم امیدواری خلق کردید اما آنها را عملاً ناامید کردید، سخت تر و کشنده تر از طالبان به مردم ضربه می زنید. بزرگترین ضربه به مردم ما این است که روحیه شان بشکند و امیدشان ناامید شود. شما اگر اهل کار و عمل بر معیار اصول و سیستم نیستید، بهتر است با تبلیغات واهی، به مردم امید ندهید. رفقا و همصنفی های امیر، بهتر است پای شان را جمع کنند.
 
جناب امیر جوان! فعلا کشورهای منطقه، میزبان شما هستند. همصنفی شما در پاسخ به سئوالی که گویا تاجیکستان دفتر مقاومت ملی را در دوشنبه می بندد می گوید "ما در دوشنبه دفتر نداریم، اگر دفتر را ببندد اهمیتی برای ما ندارد!" جبهه ای که در داخل، جغرافیا نداشته باشد و در بیرون دارای دفتر و نمایندگی نباشد، چگونه می خواهد مبارزه کند، دیپلماسی کند، و طالبان را شکست بدهد؟

جناب امیر جوان! این همصنفی شما که یک شبَه وی را همه کاره جبهه کرده اید؛ ضمن هتاکی و علاوه بر بی تدبیری، متهم به جاسوسی است؛ این اتهام، از درون جبهه گفته می شود. ایشان بعد از اشغال وظیفه در دفتر دوشنبه و در شعبه امنیت، در حضور رئیس کمیته امنیت و جمعی دیگر از اعضای دفتر، صراحتا گفته که دروس و روش های استخبارات را در لندن، تعلیم دیده است. می گوید: "من دروس چهارساله استخبارات را طی دوسال در لندن خوانده ام. او از ارتباطاتش با افتخار یاد می کند و می گوید همصنفی های استخباراتی ام، حالا هرکدام در کشورهای مختلف وظیفه دارند."

سیستم نفوذ استخباراتی؛ آموزش، حمایت و اعزام آنها به جوامع هدف است. برخی شخصیت های مطرح جبهه؛ مخصوصا اعضای دفتر دوشنبه، ضمن آنکه عمیقا به او مشکوک هستند، معتقدند که وی گزارش جبهه را به استخبارات بیرونی، درز می دهد و با عوامل سازمان استخبارات انگلیس در تماس است. این مسئله را حداقل دو تن از اعضای رسمی و معتبر و مورد وثوق جبهه، به نگارنده بیان داشتند.

در بیرون از جبهه، نیز برخی شخصیت های خوشنام و شناخته شده در صحبتی با اینجانب، بر نفوذی بودن فرد مورد نظر صحه گذاشته و می گویند که در این مورد هیچگونه ابهامی ندارند. خوبست که جناب امیر جوان از همکاران خود بطور پنهان و مجزا از این مسائل، سئوال کنند.

خیلی سخن ها هست که جناب احمد مسعود یا نمی دانند و یا اهمیتی نمی دهند. همه اینها بر میزان اعتماد و سرمایه گذاری کشورها و سازمانها و مردم بر روی این گروه، تأثیر دارد.

تصمیم داشتم بسا مسائل را در ملاقات رودرو با امیر جوان بیان کنم اما بخاطر اینکه ایشان را اهل قول و صداقت و عمل و مستقل ندیدم، وقت خود را ضایع نمی کنم.

حسینی مدنی- خبرگزاری جمهور
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *


سرلک . ایران
Iran, Islamic Republic of
سقوط افغانستان از زمانی شروع شد که احمد شاه مسعود در مقابل جمعه دموکراتیک خلق دست به اسلحه برو و زمانی قطعی سقوط کرد که پس از سقوط کابل احمدشاه مسعود ارتش ملی افغانستان و پلیس و سیستم منظم اداری سیاسی را منحل کرد و به تعدادی جنگجوی کم سوادخود تکیه کرد و تکیه گاه توسط حکمتیار شکست و برای همیشه شکست .
محمدرضا
Iran, Islamic Republic of
بنظر جبهه مقاومت باید درعین اتحاد ازهرنظر مستقل اداره شوند که بانبود یکی دیگری از بین نرود جبهه مقاومت باید نهاد مردمی آن بیشتر تقویت شود وفعالیتهای فرهنگی درعین فعالیت نظامی افزایش یابد دانشجوی دکترا
پربازدیدترین