چرا حمله اسراییل به ایران به تاخیر افتاد؟

کانال ۱۱ تلویزیون اسرائیل به نقل از یک مقام این رژیم مدعی شد که اسرائیل برای حمله‌ای «بسیار مهم» به ایران آماده می‌شود. او گفت: «اسرائیل از قبل می‌داند که ایران نمی‌تواند به این حمله پاسخ ندهد، بنابراین آمادگی ویژه‌ای در این زمینه وجود دارد.»

 

واشنگتن‌پست روز یکشنبه در گزارشی نوشت که رژیم اسرائیل قصد دارد در ماه اکتوبر به ایران حمله کند.

 

عباس عراقچی؛ وزیر خارجه ایران گفته که «ما تمام اهداف در اسرائیل را شناسایی کرده‌ایم، در زدن نه معطل می‌کنیم و نه عجله می‌کنیم.»

 

در همین حال، اسناد محرمانه درز کرده حکومت امریکا نشان می‌دهد که اسرائیل تمرینات شبیه سازی حمله به ایران را انجام داده‌است. احتمالا بخشی از این برنامه حملات هوایی جنگنده‌ها خواهد بود.

 

صرف نظر از اینکه حدس و گمان‌ها درباره حمله اسرائیل به ایران تا چه اندازه درست است این واقعیت را نباید فراموش کرد که در نخستین واکنش‌های مقامات رژیم صهیونیستی به دومین حمله موشکی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران بر این نکته نیز تاکید می‌شد که پاسخ اسرائیل نه تنها سخت و دردناک است؛ بلکه قریب الوقوع هم خواهد بود. 

 

بر بنیاد همین اظهارات و تهدیدها بود که فضای جنگ بر سراسر خاورمیانه حاکم شده بود. این امر بسیاری از طرف‌ها را به شدت نگران کرده بود. در نهایت اما هیچ نشانه‌ای از آمادگی رژیم اسرائیل برای حمله قریب‌الوقوع به ایران مشاهده نشد.

 

در مقابل، تلاش‌های فشرده‌ای از سوی ایران و سایر بازیگران منطقه‌ای و بین‌المللی برای جلوگیری از گسترش جنگ و تشدید تنش در خاورمیانه آغاز شد؛ نشانه ای واضح از اینکه دیپلماسی تا حدودی توانسته رهبران جنگ افروز مسلط در رژیم تل آویو را مهار کند و به اسرائیل درباره پیامدهای وحشتناک هرگونه ماجراجویی علیه ایران به طور جدی هشدار دهد.

 

در این میان گفته می‌شود که امریکا نقشی کلیدی در جلوگیری از حمله قریب‌الوقوع رژیم صهیونیستی بر ایران داشته است. امریکایی‌ها به خوبی می‌دانند که گسترش جنگ توسط رژیم نتانیاهو هزینه‌های واشنگتن را به شدت بالا می‌برد. 

 

همین اکنون نیز امریکا عملاً یکی از طرف‌های درگیر در جنگ‌های خاورمیانه است؛ جنگ‌هایی که رژیم صهیونیستی در متن و محور آن قرار دارد. ایالات متحده مجبور است به سوگند دیرینه خود وفا کند که در آن حمایت بی چون و چرا از اسرائیل، واجب است. 

 

بر بنیاد همین واقعیت است که مقامات سرکش مسلط بر تل آویو به وضوح نسبت به هشدارهای مکرر مقامات امریکایی درباره خطرات گسترش جنگ و لزوم استقرار آتش بس فوری به طور توهین آمیزی بی‌اعتنایی می‌کنند؛ زیرا مطمئن اند که امریکا در هر صورت از اسرائیل حمایت می‌کند؛ بنابراین این رژیم بدون نگرانی از کمبود سلاح یا فقدان حمایت خارجی می‌تواند به هر میزانی که اراده کند دامنه جنگ را توسعه دهد.

 

در مورد ایران اما وضعیت کاملاً فرق می‌کند. مقامات سیاسی و نظامی امریکا از همان آغاز به اسرائیل هشدار دادند که ورود به جنگ مستقیم با جمهوری اسلامی ایران به معنای کشاندن ایالات متحده به ورطه درگیری است؛ چیزی که امریکایی‌ها هرگز خواستار آن نیستند و برای آن آمادگی ندارند. 

 

شماری از تحلیلگران می‌گویند که استقرار سامانه ضد موشکی تاد به همراه پرسنل نظامی امریکا در سرزمین‌های اشغالی یکی از امتیازاتی بود که واشنگتن برای ترغیب نتانیاهو به پرهیز از جنگ مستقیم با ایران ارائه کرد. 

 

اگرچه شماری دیگر از ناظران معتقد اند که این اقدام، امریکا را یک گام دیگر به درگیری مستقیم در خاورمیانه نزدیک می‌کند که بر بنیاد آن در صورت بروز هرگونه درگیری تمام عیار میان ایران و رژیم اسرائیل، امریکا به خودی خود به این جنگ کشانده شده و نیروهای امریکایی در سراسر منطقه به اهداف مشروع ایران و نیروهای متحد آن در محور مقاومت تبدیل خواهند شد.

 

البته در این میان، هشدارهای صریح و غیرقابل تفسیر مقامات جمهوری اسلامی را نیز نباید نادیده گرفت. آنها پس از حمله وعده صادق ۲ به سرزمین‌های اشغالی تصریح کردند که مشارکت یا کمک هر یک از طرف‌های منطقه‌ای و بین‌المللی با اسرائیل در حمله به ایران به طور خودکار طرف‌های یادشده را به اهداف مشروع پاسخ متقابل ایران تبدیل خواهد کرد. به نظر می‌رسد که یکی از محورهای اصلی سفرهای منطقه‌ای سید عباس عراقچی؛ وزیر امور خارجه ایران پس از حمله وعده صادق ۲ نیز همین امر بود تا از نزدیک پیام تهران را به بازیگران منطقه‌ای منتقل کند که حریم هوایی و زمینی خود را در اختیار امریکا و اسرائیل برای حمله به ایران قرار ندهند؛ در غیر آن باید آماده پرداخت هزینه‌های آن باشند.

 

به هر روی آنچه در حال حاضر جریان دارد این است که رژیم صهیونیستی قادر به درگیری مستقیم و گسترده با ایران نیست و به همین دلیل از مواضع اولیه خود پس از دومین حمله موشکی سپاه پاسداران عقب نشینی کرده و گفته می‌شود که مراکز هسته‌ای و پالایشگاه‌های نفتی ایران را از فهرست اهداف احتمالی خود حذف کرده است. 

 

اگر این برداشت درست باشد با توجه به فعال بودن کانال انتقال پیام غیرمستقیم میان ایران و امریکا از طریق بازیگران منطقه‌ای این احتمال وجود دارد که رژیم اسرائیل برای اعاده حیثیت و بازسازی وجهه آسیب دیده خود در برابر حملات کوبنده ایران به حمله به چند مرکز نظامی غیرمهم در داخل خاک این کشور بسنده کند؛ حمله‌ای که لزوماً نیازمند پاسخ متقابل ایران نباشد.

 

با این حال، وضعیت به شدت خطرناک خاورمیانه را نباید نادیده گرفت. در چنین وضعیتی هر احتمالی ممکن است رخ دهد از جمله اینکه ممکن است یکی از دلایل تاخیر در حمله اسرائیل به ایران، تمرین و آمادگی بیشتر این رژیم برای وارد کردن ضربات سنگین‌تر و فراهم آوردن تمهیدات جنگ تمام عیار در تمامی جبهه‌ها.

 

محمدرضا امینی - جمهور