۰

نگاهی به کتاب «سردار قدوس‌خان پنجشیری»

زرغونه بدخش
پنجشنبه ۲۲ سنبله ۱۴۰۳ ساعت ۱۴:۵۲
نگاهی به کتاب «سردار قدوس‌خان پنجشیری»

در این روزها، کتابی تحت عنوان «سردار قدوس‌خان پنجشیری؛ از قیام علیه امیر عبدالرحمان‌خان تا اعلام پادشاهی» از سوی نشر مولانا در خارج از افغانستان به‌چاپ رسیده است. نویسندۀ این اثر، رحمت‌الله آرین‌پور می‌باشد. مننیز افتخار دارم که در حد و توان خویش، بخشی از کتاب یادشدهرا ویراستاری نمودم. اثر متذکره، یکی جالب‌ترین کتاب‌های است که من تاهنوز خوانده‌ام. نویسنده در این کتاب بخشی از تاریخ پنهان و نانگاشتۀ افغانستان در زمان حکم‌روایی امیر عبدالرحمان‌خان را با استناد به منابع تاریخی و روایت‌های شفاهی با روش تحقیق کتاب‌خانه‌ای و میدانی جمع‌آوری و نوشته کرده است.

کتاب «سردار قدوس‌خان پنجشیری؛ از قیام علیه امیر عبدالرحمان‌خان تا اعلام پادشاهی» در ۲۲۰ برگه نوشته و به سه بخش تقسیم شده است. در این‌جا بهتر می‌دانم که بخشی از مقدمۀ کتاب مذکور را با اندکی تغییر و تحلیل، در پائین بنویسم:
بخش نخست این کتاب تحت عنوان «بخشی از تاریخ نانوشته‌ی عصر زمام‌داری امیر عبدالرحمان‌خان» مطرح شده است. خواننده در این بخش با کسی آشنا می‌شود که رهبری خیزش‌های مردم پنجشیر در سال‌های ۱۸۸۱ و ۱۸۸۳م، در برابرامیر عبدالرحمان‌خان را به‌عهده داشت. در ادامۀ این خیزش‌ها اواعلام پادشاهی کرد، تاج‌شاهی بر سر نهاد و در برخی از مناطق این جغرافیا، خطبۀ نماز جمعه (به رسم بیعت از طرف مردم و علمای دینی) به‌نامش خوانده شد. وی برای به‌دست آوردن حقوق سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و آزادی خود و مردمش در برابر امیر عبدالرحمان‌خان ایستاده‌گی نمود و وارد جنگ گردید. کسی‌که بخش‌های از کوهستانات و مخصوصا (پنجشیر، گلبهار و نجراب) را تسخیر و برای مدتی در این قلمرو حکم‌رانی کرد.
این شخص کسی جز «سردار قدوس‌خان پنجشیری» نیست. وی یکی از کاکه‌های شمالی به‌شمار می‌رفت و خیزش‌های کوهستانات را علیه امیر عبدالرحمان‌خان در سال‌های ۱۸۸۱ و ۱۸۸۳م، رهبری نمود. او پس از تصرف قلمروی، برای دومین‌بار در مقطع تاریخی بین دوران حکم‌روایی احمدشاه ابدالی الی زمام‌داری امیر عبدالرحمان‌خان، بیرون از خانواده‌هایی که به‌صورت سنتی خودشان را صاحب حق پادشاهی میدانستند، اعلام پادشاهی کرد. نخستین کسی‌که پیش از سردار قدوس‌خان پنجشیری در برابر مدعیان تاج‌وتخت میراثی این سرزمین اعلام پادشاهی نموده بود، به‌نام «زمردشاه دریادل» یاد می‌شود. نام او در منابع تاریخی پسین ذکر گردیده، ولی تاهنوز کدام تحقیق جدی پیرامون ابعاد شخصیتی و عملکرد سیاسی_اجتماعی او از سوی تاریخ‌پژوهان صورت نگرفته است.

اعلام پادشاهی سردار قدوس‌خان پنجشیری سبب لشکرکشی امیر عبدالرحمان‌خان علیه او گردید، اما نیروهای وابسته به امیر از راه زور نتوانستند وی را از میان بردارند و به این ترتیب دست به یک سلسله مذاکرات فریب‌کارانه ‌زدند. دستگاه حاکم، هیئتی را جهت مذاکره به نزد سردار قدوس‌خان پنجشیری که در کوه‌های پنجشیر سنگر گرفته بود، فرستاد. اعضای این هیئت با یادکردن سوگند به قرآن، از وی تقاضای دست کشیدن از جنگ و حاضر شدن به مذاکره را نموده بودند. در هنگامی که او با ۲۰۰ الی ۳۰۰ تن از مردان کماندار خویش، جهت مذاکره راهی مرکز اداری پنجشیر گردیدند، سردار قدوس‌خان توسط تک‌تیرانداز نیروهای امیر عبدالرحمان‌خان که در کمین نشسته بود، مورد هدف قرار گرفت.

زندگی و مبارزۀ سردار قدوس‌خان پنجشیری، سرانجام تلخی داشت. وی قبل از این‌که پادشاهی مورد نظر خودش را آن‌گونه که لازم بود شکل بدهد، در دام نیرنگ و فریب سیاست قبیله‌ای افتاد و از صحنه حذف شد. نیروهای وفادار به او نیز دچار سرنوشت تلخ‌تری‌ شدند. بعضی‌ از آن‌ها راهی زندان و عده‌ای هم متواری گشتند. خانواده‌ها، خویشاوندان و حامیان سردار قدوس‌خان پنجشیری هم سرگذشت مشقت‌باری را تجربه نمودند. خانه‌ها، باغ‌ها و همه دارایی‌های قیام‌کننده‌گان پنجشیری از سوی لشکر امیر عبدالرحمان‌خان به آتش کشیده شد و اموال‌شان تاراج گردید.

حوادث روزگار سردار قدوس‌خان در منابع تاریخی به‌شمول کتاب سراج‌التواریخ و کتاب افغانستان در مسیر تاریخ ذکر شده است، ولی نام سردار قدوس‌خان پنجشیری در هیچ منبع تاریخی نیامده است. تنها دستگیر پنجشیری در کتاب «تاریخ، فرهنگ و مبارزۀ مردم پنجشیر» که در سال ۲۰۱۱م نشر گردید، یک صفحه روایت‌های شفاهی را در این مورد نوشته کرده است. نظر به نوشته‌ی رحمت‌الله آرین‌پور و نقل قول او از جاناتان.لی، بخش‌هایاز تاریخ افغانستان در زمان حاکمیت امیر عبدالرحمان‌خان نانوشته باقی مانده است. به باور او، نظارت شدید حاکمیت‌ها بر تمام امور زندگی مردم، محدود بودن تعداد باسواد‌ها، تکفیر قیام کننده‌گان و غیره عوامل سبب شده که بخشی از تاریخ این دوره در پردۀ ابهام و تاریکی باقی بماند.

متعاقب این خیزش‌ها بود که پنجشیری‌ها به نحوی شکار تبلیغات جهادی دستگاه امیر عبدالرحمان‌خان شدند و در سال‌های اخیر زمام‌داری او، با حمایت از وی در جنگ علیه بلورستان/ نورستان اشتراک نمودند. این موضوع نیز در بخش اول این  کتاب بررسی گردیده است. از این‌که سردار قدوس‌خان پنجشیری از دره‌ی پنجشیر بود،

جغرافیای طبیعی و تاریخی این دره نیز به‌طور فشرده به معرفی گرفته شده است.
بخش دوم این کتاب تحت عنوان «مشاهیر پنجشیر در زمان حاکمیت امیر عبدالرحمان‌خان» را در بر گرفته که به معرفی و عملکرد چهره‌های مشهور پنجشیری در عهد زمام‌داری امیر عبدالرحمان‌خان و تحولات مربوط به اعلام پادشاهی سردار قدوس‌خان پنجشیری می پردازد. این چهره‌های مشهور، در دو بخش به معرفی گرفته شده‌اند. بخش نخست، مشاهیر سیاسی و اجتماعی و در بخش دوم مشاهیر فرهنگی و روحانی را شامل می‌شود. خواننده با مطالعه‌ی این بخش به وضعیت سیاسی، اجتماعی و فرهنگی پنجشیر آن عصر، بیشتر آشنا می‌گردد. به این ترتیب، او می‌تواند اوضاع کلی پنجشیر را در زمان حکم‌روایی امیر عبدالرحمان‌خان و اعلام پادشاهی سردار قدوس‌خان پنجشیری، مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد.

بخش سوم این کتاب تحت عنوان «گزیده‌ها» اضافه شده است. این بخش شامل چهار یادداشت می‌شود که  خواننده از سیاست خارجی امیر عبدالرحمان‌خان در قبال روس و انگلیس، وضعیت اندوه‌بار زنان افغانستان و سرکوب خشونت‌بار خیزش‌های مردمی در کشور، آگاهی بیشتر پیدا می‌نماید. ضمناً این گزیده‌ها به معرفی برخی از منابع تاریخی دست اول زمان حاکمیت امیر عبدالرحمان‌خان می‌پردازد و خواننده را ترغیب به مطالعۀ آثار متذکره می‌نماید.

از این میان، گزیدۀ نخست، یادداشتی تحت عنوان «نصایح نامچه؛ پیشگویی‌های امیر عبدالرحمان‌خان در قبال افغانستان و روسیه» درج گردیده است. این نوشته، تحلیل اوضاع جاری بین‌المللی آن زمان و بخشی از پیشگویی‌های امیر عبدالرحمان‌خان و تدابیر سیاست خارجی وی از زبان خودش می‌باشد.

دو یادداشت دیگر آن تحت عناوین «روایت جان الفرد گری از وضعیت زنان افغانستان در زمان حکم‌روایی امیر عبدالرحمان‌خان و کتاب دختر وزیر؛ تاریخ و داستان» را شامل می‌گردد. جان الفرد گری نویسندۀ کتاب «در دربار امیر» و لیلیاس همیلتون نویسنده کتاب «دختر وزیر؛ گزارشی از جنگ هزاره‌ها»، هردو پزشکان بریتانیایی در دربار امیر عبدالرحمان‌خان بودند. آن‌ها چشم‌دیدها و شنیده‌‌های خویش را از اوضاع جاری سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی افغانستان آن زمان نوشته‌اند.
یادداشت دیگری نیز تحت عنوان «جایگاه زنان در رسالۀتحفةالملوک» شامل این کتاب می‌باشد. در این یادداشت، رویکردعبدالرحمان خان نسبت به زنان با تأکید بر رسالۀ تحفۀ‌الملوک تجزیه و تحلیل شده است.

این کتاب، بخشی از تاریخ پنهان و نانگاشتۀ افغانستان را روایت می‌کند و برای کسانی‌که دغدغۀ مطالعه تاریخ را دارند، بسیار مفدید می‌باشد.

زرغونه بدخش- ارسالی به خبرگزاری جمهور
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *

پربازدیدترین