پس از سه سال از رویداد مرگبار انفجار میدان هوایی کابل که منجر به کشته شدن ۱۳ نظامی امریکایی و حدود ۱۷۰ شهروند افغانستان شد، یک مقام وزارت دفاع امریکا اعلام کرده که واشنگتن هنوز بهدنبال عاملان این حمله «مرگبار» است.
کریستوفر مایر؛ یکی از دستیاران وزیر دفاع امریکا گفته که امریکا تواناییهای شاخه خراسان داعش برای انجام حمله مشابه بر میدان هوایی کابل را کاهش داده است.
او افزوده: «ما همچنان به ارزیابی این موضوع ادامه میدهیم که حمله بر دروازه آبی کار بیش از یک فرد است که از زیرساخت خراسان داعش سود میبرند.»
این ادعای تازه پنتاگون در حالی مطرح میشود که بر بنیاد تحقیقات مستقل یک رسانه امریکایی بسیاری از قربانیان حمله تروریستی منسوب به داعش در میدان هوایی کابل در نتیجه تیراندازی نظامیان امریکایی کشته شده بودند.
پنتاگون اما علیرغم فشارهای داخلی و افشاگریهای رسانهای هرگز درباره این حقایق موضع نگرفت و به مسئولیتهای مستقیم خود برای پاسخگویی به ابهامات و پرسشهای فراوان در این زمینه اعتنایی نکرد.
ادعای وزارت دفاع امریکا سه سال پس از وقوع فاجعه مبنی بر اینکه ایالات متحده همچنان به دنبال عوامل این فاجعه است نیز نشان میدهد که واشنگتن همچنان با فرافکنی و فرار از مسئولیت تلاش میکند قصور یا تقصیر خود در وقوع این رویداد مرگبار را کتمان کند.
این در حالی است که به باور آگاهان، سه سال زمانی بسیار طولانی برای دستیابی به نتیجه درباره یکی از مرگبارترین حملات منسوب به یک گروه تروریستی است که در آن دهها نفر جان باختهاند.
اما واقعیت این است که امریکا هرگز جدیت، قاطعیت و صداقت خود در پیگیری این پرونده خونین را در عمل نشان نداده است. واشنگتن حتی به ابهامات و سوالات فراوانی که درباره ابعاد گوناگون این رویداد فاجعه بار وجود دارد نیز پاسخ نمیدهد و عمداً و آگاهانه از راززدایی از یکی از مرگبارترین حوادث مرتبط با حضور نیروهای اشغالگر امریکایی در افغانستان طفره میرود.
به عنوان نمونه، حمله منسوب به داعش در میدان هوایی کابل در شرایطی رخ داد که ساعتها پیش از وقوع آن دستگاههای اطلاعاتی امریکا و انگلیس درباره این رویداد هشدار داده بودند. این هشدارها در شرایطی صادر شد که نیروهای امریکایی و متحدان غربی آنها هیچ تلاشی برای جلوگیری از وقوع حمله و یا نجات جان انسانهای قربانی آن انجام ندادند.
بعدها همچنین فاش شد که نظامیان امریکایی شهادت دادند که آنها بمبگذار را دیدند؛ اما حق هدف قرار دادن او را نداشتند و به همین دلیل نتوانستند از وقوع حمله جلوگیری کنند.
علاوه بر این، مستندات دیگری که درباره کشته شدن افراد در نتیجه تیراندازی پس از انفجار منتشر شده نیز بر ابعاد ابهامات و پرسشهای پیرامون آن دامن میزند؛ موضوعی که دولت امریکا هیچگاه حاضر نشد درباره آن مسئولیتی به عهده بگیرد و یا به پرسشهایی که در این زمینه وجود دارد به طور مسئولانهای پاسخ دهد.
برخی کارشناسان با اشاره به فشار حجم انبوه جمعیت در حال فرار از افغانستان بر نیروهای نظامی امریکا در میدان هوایی کابل و ناتوانی فرماندهان امریکایی برای مدیریت جمعیت و نجات جان نظامیان امریکایی که در حال خروج از افغانستان زیر سلطه طالبان بودند این گمانه را مطرح میکنند که بمب گذاری مرگبار میدان هوایی کابل و تیراندازیهای پس از آن، کار خود امریکا بود تا وضعیتی را که از کنترل نیروهای امریکایی خارج شده بود دوباره تحت کنترل درآورد.
یکی دیگر از نشانهها در این زمینه حمله مرگبار امریکا بر دو خانواده غیرنظامی افغان در وزیر اکبرخان کابل بود؛ حملهای که در آن ۱۰ نفر از جمله شماری کودک بیگناه کشته شدند که در میان آنان یک مترجم نیروهای امریکایی نیز حضور داشت.
در آن زمان، شماری از تحلیلگران این گمانه را مطرح کردند که مترجمی که در آن حمله به همراه خانوادهاش هدف حمله بیرحمانه و خونین امریکا قرار گرفت از رازهای پنهان و پشت پرده دوران اشغال با خبر بود و امریکا نمیخواست این رازها افشا شود و یا طالبان به آن دست پیدا کنند؛ بنابراین به بهانه حمله «اشتباهی» بر موتر بمب گذاری شده داعش، جعبه سیاه نیروهای امریکایی در افغانستان را حذف کرد.
با توجه به جنایت وزیر اکبرخان و جنایتهای مشابه نیروهای امریکایی در افغانستان و سایر نقاط جهان تردیدی وجود ندارد که کشتار میدان هوایی کابل نیز نقشه خود امریکا بود؛ اما پنتاگون همچنان به ریاکاریهای خود ادامه میدهد تا افکار عمومی، رسانههای همگانی و بازماندگان قربانیان آن رویداد فاجعه بار را فریب دهد و حقایق تکاندهنده پشت پرده را پنهان نگه دارد.
محمدرضا امینی - جمهور
.