وزارت خارجه امارات متحده عربی اعلام کرد که اعتبارنامه بدرالدین حقانی؛ سفیر طالبان در ابوظبی را پذیرفته است.
در بیانیه این وزارت، آقای حقانی «سفیر جمهوری اسلامی افغانستان» عنوان شده و نامی از «امارت اسلامی» طالبان دیده نمیشود.
بدرالدین حقانی پیش از این کاردار طالبان در سفارت افغانستان در ابوظبی بود.
در این بیانیه آمده که معاون پروتکل وزارت خارجه امارات متحده عربی، به هدف گسترش روابط و همکاریهای دوجانبه، سفیر «جمهوری اسلامی افغانستان» را پذیرفته است.
امارات متحده عربی یکی از سه کشوری بود که در دوره اول حاکمیت طالبان، این رژیم را به رسمیت میشناخت؛ بنابراین رابطه میان طالبان و امارات رویداد جدیدی نیست و پذیرش سفیر رسمی رژیم طالبان از سوی امارات نباید شگفت انگیز تلقی شود؛ بلکه چیزی که در این میان باید موجب شگفتی ناظران شود تانی و تعلل شیوخ حاکم بر امارات متحده عربی در پذیرش سفیر رسمی طالبان با گذشت سه سال از حاکمیت دوباره این گروه بر افغانستان است.
واقعیت این است که دوره دوم حاکمیت طالبان، تا حدود زیادی خارج از اراده و اداره کشورهایی مانند امارات متحده عربی شکل گرفت؛ زیرا برخلاف دوره اول، این بار نه امارات متحده عربی و عربستان سعودی؛ بلکه رقیب سنتی آنها در رقابتهای منطقهای یعنی میکروکشور قطر بود که طالبان را به قدرت بازگرداند.
شاید به همین دلیل بود که سران امارات تاکنون نسبت به برقراری روابط سیاسی در سطح بالا با طالبان محتاطانه برخورد میکردند.
با این همه اما سفر سراج الدین حقانی و عبدالحق وثیق به امارات متحده عربی و دیدار احتمالی آنها با رئیس سازمان جاسوسی امریکا در امارات وضعیت را تغییر داد. سراج الدین حقانی در حالی به امارات متحده عربی سفر کرد که همچنان در لیست تحریمهای جهانی سازمان سازمان ملل متحد و امریکا قرار داشت و برای دستگیری یا کشتن او از سوی پولیس فدرال امریکا ۱۰ میلیون دالر جایزه تعیین شده بود.
با این وجود هم امریکا هم امارات متحده عربی هم سازمان ملل متحد و هم طالبان، تحریمهای جهانی علیه سراج الدین حقانی را نادیده گرفتند و او در سفری از پیش اعلام نشده راهی امارات شد؛ سفری که به طوری معناداری با سفر منطقهای ویلیام برنز؛ رئیس سازمان جاسوسی امریکا - سیا همزمان بود.
سراج الدین حقانی که در حال حاضر رهبر شبکه مخوف حقانی محسوب میشود روابطی سنتی و پیچیده با امارات متحده عربی دارد. پدر او جلال الدین حقانی همسری برگزیده بود که تبعه امارات بود. علاوه بر این، شبکه حقانی همواره به عنوان یک سازمان رابط میان مجاهدین افغان و پیکارجویان عرب عمل میکرد و این ماموریت از سوی سازمان جاسوسی سیا به این شبکه واگذار شده بود.
علیرغم اینکه شبکه حقانی به طور مستقیم قدرت را از اشرف غنی تحویل گرفت و به پاس همین خدمت بود که اشرف غنی از سوی امارات متحده عربی پناه داده شد؛ اما در طول سه سال گذشته، تنش، تقابل و رقابت میان شبکه حقانی و حلقه قندهار به رهبری ملا هبت الله آخوندزاده به تضعیف قابل توجه شبکه حقانی و محدود شدن دایره قدرت آن در دولت طالبان منجر شده است.
سفر سراج الدین حقانی به امارات اما نشان داد که امریکا و متحدان منطقهای آن مصمم هستند که با تقویت حمایتهای خود از شبکه حقانی، جلو تضعیف بیشتر آن از سوی رهبر طالبان را بگیرند.
به این ترتیب به نظر میرسد که پذیرش سفیر رسمی طالبان و تمکین امارات به حاکمیت «امارت» نیز اقدامی در همین راستا محسوب میشود به ویژه از این حیث که سفیر طالبان در امارات نیز یکی دیگر از مهرههای پرشمار حقانیهاست.
شاید هدف از این اقدام، افزایش قدرت و نفوذ حقانیها در معادلات بینالمللی و منطقهای باشد تا آسیب پذیری آنها در جنگ قدرت داخلی با حلقه قندهار را تا حدودی جبران کند و با ایجاد تعادل میان تضعیف در داخل و تقویت در خارج، رهبر طالبان و طیف هوادار او در مناسبات قدرت داخلی این گروه را به تمکین در برابر شبکه حقانی وادار سازد.
از جانب دیگر، امارات متحده عربی و احتمالاً پس از آن عربستان سعودی در صدد هستند تا با پذیرش سفرای طالبان، نقش آفرینی قطر در معادلات افغانستان را تضعیف کنند و با شکستن سکوت سه ساله خود در قبال تحولات افغانستان، سیاستی عملگرایانهتر و واقع بینانهتر را در دستور کار قرار دهند.
اگرچه با توجه به تجربه فاجعه بار حاکمیت اول طالبان که از سوی عربستان سعودی، امارات متحده عربی و پاکستان به رسمیت شناخته میشد نقش آفرینی کشورهایی مانند امارات در معادلات افغانستان هرگز برای مردم و شهروندان کشور پیامد مثبتی نخواهد داشت.
عبدالمتین فرهمند - جمهور