طالبان و امریکا؛ التماس دوستی با دشمن فرضی

24 اسد 1403 ساعت 20:57

امریکا می‌داند که هیچ نیرویی به اندازه طالبان آماده مزدوری و سرسپردگی به ایالات متحده و تحقق سیاست‌ها و پروژه‌های استعماری واشنگتن در افغانستان و منطقه مفید و موثر نیست. به همین دلیل واشنگتن در یک توطئه پنهانی و بر اساس یک پیمان استعماری، نظام جمهوری را ساقط کرد و افغانستان را به طالبان واگذاشت.


امیرخان متقی، وزیر خارجه طالبان می‌گوید خواهان روابط سیاسی و اقتصادی با امریکا و غرب است و پس از بهبود روابط با کشورهای منطقه «بالاخره کشورهای غربی هم تعلقات (روابط) خود را با ما عادی می‌کنند.»
 
او به بی‌بی‌سی گفت به رسمیت شناختن حکومت طالبان ربطی به حقوق زنان ندارد و «در قوانین ملل متحد و هیچ کشوری ذکر نشده که اگر در کشوری قوانین کار زنان طور دیگری بود به رسمیت شناخته نشود.»
 
او تاکید کرد که «به امریکایی‌ها در زمان مذاکرات در دوحه هم گفتیم و حالا هم می‌گوییم که ما یک فرد امریکایی را در یونیفرم نظامی قبول کرده نمی‌توانیم؛ ولی اگر شما در یونیفرم دیپلمات می‌آیید مشکلی نیست.»
 
با آنکه شماری از مقام‌های ارشد حکومت طالبان در فهرست تحت تعقیب امریکا هستند؛ اما آقای متقی گفت که در سفر به خارج «هیچ وقت از امریکا اجازه نگرفتیم.»
 
رهبران طالبان پیش از این بارها از امریکا خواسته بودند که روابط سیاسی خود را با آنان عادی سازد و سفارت امریکا را در کابل بازگشایی کند. این در حالی است که آنان امروز سومین سالگرد بازگشت خود به قدرت را جشن گرفتند و بر بنیاد تصاویر منتشر شده پرچم امریکا را زیر پا گذاشتند و با تسلیحات امریکایی رژه رفتند!
 
این نشان می‌دهد که ماهیت حکومت طالبان تا چه اندازه متناقض است و سیاست خارجی این رژیم از فقدان استراتژی‌های ریشه‌دار و مبتنی بر نگاه راهبردی به آینده رنج می‌برد.
 
طالبان از یک سو ادعا می‌کنند که در نتیجه ۲۰ سال «جهاد» با امریکا سرانجام توانستند استقلال افغانستان را کسب کنند و نیروهای خارجی را از کشور بیرون برانند؛ اما از جانب دیگر همواره در پی برقراری روابط سیاسی و دیپلماتیک با امریکا هستند؛ چیزی که از دید رهبران طالبان شاه کلید شناسایی رسمی آنها از سوی کشورهای دیگر در سراسر جهان محسوب می‌شود.
 
این اما تنها تناقض بزرگ سیاست خارجی شگفت انگیز طالبان نیست. امیرخان متقی؛ سرپرست وزارت خارجه طالبان در مصاحبه مورد اشاره با بی‌بی‌سی تصریح کرد که طالبان نمی‌توانند ورود امریکایی‌ها به افغانستان را در لباس نظامی بپذیرند؛ اما اگر آنها با لباس دیپلماتیک وارد افغانستان شوند طالبان مشکلی ندارند. 
 
این به معنای آن است که زمان اشغال نظامی افغانستان توسط امریکا به پایان رسیده؛ اما ایالات متحده می‌تواند با برقراری روابط دیپلماتیک با رژیم طالبان و به رسمیت شناختن این رژیم، افغانستان را بار دیگر به اشغال سیاسی خود درآورد و جنرال‌های دیروز در نقش دیپلمات‌های امروز بر مقدرات افغانستان حاکم شوند.
 
این موضع بیانگر آن است که دشمنی امریکا و طالبان هرگز واقعی نبوده است حتی در زمانی که آنان به طور مستقیم با همدیگر می‌جنگیدند و هیچکس تصور نمی‌کرد که روزی امریکا با امضای پیمان صلح با طالبان نظام جمهوری را ساقط کند و کشور را به این گروه واگذارد.
 
با این همه اما امریکا همچنان حاضر نیست رژیم طالبان را به رسمیت بشناسد؛ زیرا تصور می‌کند که هنوز راه زیادی برای کسب امتیازات بیشتر از طالبان و به خدمت درآوردن این گروه برای تحقق اهداف استراتژیک و پیشبرد پروژه‌های هژمونیک ایالات متحده در منطقه در پیش است.
 
امریکا در عین حال می‌داند که هیچ نیرویی به اندازه طالبان آماده مزدوری و سرسپردگی به ایالات متحده و تحقق سیاست‌ها و پروژه‌های استعماری واشنگتن در افغانستان و منطقه مفید و موثر نیست. به همین دلیل واشنگتن در یک توطئه پنهانی و بر اساس یک پیمان استعماری، نظام جمهوری را ساقط کرد و افغانستان را به طالبان واگذاشت و به دنبال آن نیز هر هفته ۴۰ میلیون دالر را به صورت نقدی به طالبان ارسال می‌کند، مخالفان سیاسی و نظامی این رژیم را به شدت منزوی کرده است و از تامین تسلیحات و منابع مالی برای جبهات نظامی ضد طالبان جلوگیری می‌کند.
 
با این وجود اما به نظر می‌رسد چیزی که طالبان را نگران می‌کند عدم پایبندی امریکا به تعهدات خود در بندهای پنهانی توافقنامه استعماری دوحه درباره شناسایی رسمی این رژیم است؛ اتفاقی که تاکنون رخ نداده است و امریکایی‌ها به طور پرسش برانگیزی از آن طفره می‌روند. رهبران طالبان امریکا را به عهدشکنی و نقض مفاد توافقنامه استعماری دوحه متهم می‌کنند در مقابل هم واشنگتن استدلال می‌کند که طالبان به تعهدات خود در زمینه حقوق بشر و آزادی‌های سیاسی و مدنی پایبند نبوده است.
 
واقعیت اما چیز دیگری است. امریکایی‌ها با استفاده همزمان از تطمیع و تهدید طالبان در صدد کسب امتیازات حداکثری و تسلط کامل بر سازوکارهای تصمیم‌گیری و کانون‌های سیاست‌سازی این رژیم هستند و این به باور استراتژیست‌های ایالات متحده طی سه سال گذشته به طور کامل محقق نشده است؛ زیرا هسته سخت طالبان که همچنان پایبند به اصول ایدئولوژیک این رژیم است قدرت اصلی را در اختیار دارد و اجازه نقش آفرینی مهره‌های دست آموز سیا و متحدان آن را ر عرصه سیاست و امنیت افغانستان و منطقه نمی‌دهد.
 
عبدالمتین فرهمند - جمهور
 


کد مطلب: 174994

آدرس مطلب: https://www.jomhornews.com/fa/note/174994/

جمهور
  https://www.jomhornews.com