اسماعیل هنیه؛ رهبر سیاسی حماس هفته گذشته در تهران ترور شد؛ تروری که موج واکنش‌های گسترده در خاورمیانه، کشورهای اسلامی و سراسر جهان را در پی داشت و نگرانی‌ها درباره گسترش درگیری‌های جاری در غزه را دوچندان کرد.
اسماعیل هنیه فرد شماره یک حماس محسوب می‌شد و رهبری سیاسی این جنبش اسلامی را به عهده داشت. او که در سال‌های اخیر عمدتاً در خارج از غزه زندگی می‌کرد و ریاست دفتر سیاسی حماس در دوحه پایتخت قطر را به عهده داشت برجسته‌ترین چهره دیپلماتیک حماس در مجامع منطقه‌ای و بین‌المللی محسوب می‌شد.
پس از آغاز انقلاب هفتم اکتبر و به دنبال آن نسل کشی مردم غزه توسط رژیم صهیونیستی اسماعیل هنیه بیش از همیشه در محور توجهات و کانون تلاش‌های جهانی برای توقف نسل کشی در غزه قرار گرفت.
با وجود اینکه کشتار جنایت و پاکسازی قومی در غزه همچنان جریان دارد اسماعیل هنیه به طور موازی، کانال‌های دیپلماتیک برای برقراری آتش بس و پایان دادن به نسل کشی را فعال نگه داشته بود.
درست به همین دلیل بود که بسیاری از رهبران جهان - حتی دشمنان حماس - وجود و حضور اسماعیل هنیه را نیاز مبرم تلاش‌های دیپلماتیک برای توقف جنگ در غزه می‌دانستند؛ بنابراین ترور بزدلانه او در تهران توسط رژیم اسرائیل بیش از هر چیزی ضربه‌ای ویرانگر به تلاش‌های صلح در غزه بود؛ همان چیزی که بنیامین نتانیاهو؛ نخست وزیر جنایتکار اسرائیل به دنبال آن است و نمی‌خواهد شکست خود در جنگ ۱۰ ماهه غزه را بپذیرد و مهم‌تر از آن با پیامدهای حقوقی و جنایی آن در داخل اسرائیل و دادگاه‌های بین‌المللی روبرو شود.
هدف دیگر اسرائیل از ترور اسماعیل هنیه نزدیک‌تر شدن به رویای بزرگ خود یعنی «نابودی کامل حماس» بود. بنیامین نتانیاهو؛ نخست وزیر رژیم اسرائیل ماه‌ها پیش تهدید کرده بود که همه رهبران حماس در هر نقطه از جهان که باشند هدف قرار خواهند گرفت و حذف خواهند شد.
شاید به همین دلیل بود که شماری از ناظران، ترور اسماعیل هنیه؛ رهبر سیاسی حماس در تهران را موجب تقویت پایگاه سیاسی به شدت آسیب دیده نتانیاهو در معادلات داخلی رژیم اسرائیل ارزیابی کردند؛ زیرا او با این ترور اکنون می‌تواند ادعا کند که به اهداف تعیین شده خود در نسل کشی غزه نزدیک می‌شود و مخالفان جنگ و طرفداران آتش بس حق ندارند او را به دلیل ادامه کشتار و امتناع از سازش سرزنش کنند.
جنبش مقاومت اسلامی فلسطین - حماس اما نشان داد که در برابر ترور رهبران خود بسیار انعطاف پذیر است. به بیان دقیق‌تر حماس یک جنبش قایم به شخص نیست. هیچ یک از رهبران کنونی حماس به اندازه‌ای اهمیت ندارند که حذف آنها به مثابه حذف این جنبش تلقی شود و آن را به فروپاشی کامل نزدیک کند؛ چیزی که اسرائیل به دنبال آن است.
انتصاب یحیی سنوار به عنوان جانشین اسماعیل هنیه در راس رهبری جنبش حماس این برداشت را تایید می‌کند.
این تصمیم در عین حال، بسیار شجاعانه، متهورانه و حاوی این پیام قدرتمند است که حماس علیرغم ۱۰ ماه کشتار، جنایت، بمباران و نسل کشی رژیم صهیونیستی با کمک آمریکا و قدرت‌های اروپایی نه تنها زنده است؛ بلکه مصمم‌تر و قاطعانه‌تر از همیشه اهداف جهادی و مبارزاتی خود را دنبال می‌کند.
یحیی سنوار از رهبران بسیار برجسته و مغز متفکر حماس محسوب می‌شود. او که حدود ۲۳ سال در زندان‌های اسرائیل به سر برده هم صداقت و تعهد خود نسبت به اهداف آرمانی حماس و فلسطین را ثابت کرده و هم ماهیت واقعی رژیم تل آویو را به خوبی می‌شناسد.
او در عین حال از معدود رهبران حماس است که همچنان در غزه به سر می‌برد و علیرغم تلاش‌های مذبوحانه رژیم اسرائیل با استفاده از دستگاه‌های اطلاعاتی متعدد، پهپادهای پیشرفته جاسوسی، ابزارهای جاسوسی الکترونیک، مخبران محلی و قدرت کوبنده نظامی، یحیی سنوار ۱۰ ماه پس از آغاز نسل کشی همچنان زنده است و حماس را رهبری می‌کند؛ بنابراین گماشتن او به عنوان جانشین اسماعیل هنیه حاوی این پیام نیرومند به اسرائیل، رژیم‌های متحد آن در منطقه و قدرت‌های استعماری غرب است که یحیی سنوار زنده است، حماس زنده است و قدرت تجدید قوای این جنبش اسلامی و جهادی ورای تصور و محاسبه دشمنان آن است.
محمدرضا امینی - جمهور
