اسماعیل هنیه؛ رییس دفتر سیاسی حماس در تهران ترور شد؛ تروری که نقض صریح بدیهیترین قواعد بینالمللی است که قدرتهای بزرگ استکباری آنها را وضع کردهاند؛ اما ترویسم دولتی تلآویو از این قواعد مستثناست؛ همانگونه که از ادعاهای «حقوق بشری» غرب در نسلکشی غزه و قتل عام فجیع زنان و کودکان بیدفاع آن مستثناست.
رییس دفتر سیاسی حماس در حالی ترور شد که در جریان یک سفر رسمی و دیپلماتیک در یک کشور مستقل عضو رسمی سازمان ملل به سر میبرد و از مصونیت تضمینشده طبق قوانین بینالمللی برخوردار بود.
او همچنین جریان مذاکرات آتشبس حماس با رژيم صهیونیستی را رهبری میکرد تا به بزرگترین فاجعه دوران معاصر پایان دهد. این مذاکرات رسما جریان داشت و حتی رژيم کودککش صهیونیستی، امریکا و سایر قدرتهای غربی نیز آن را به رسمیت میشناختند و در آن مشارکت داشتند.
با اینهمه، نتانیاهو در فاصلهای کوتاه از سفر نیمهکارهاش به امریکا با چراغ سبز واشنگتن، دست به جنایتی دیگر زد تا هویت و ماهیت واقعی این رژيم جنایتکار را یکبار دیگر نشان دهد و بر بیاعتنایی خود به تمامی تلاشها برای کاهش تنش و مهار جنون جنایتکارانه جنگ این رژيم در خاورمیانه مورد تاکید کند.
این ترور به نفع تنش و علیه آتشبس بود و بدون شک، کمترین پیامد آن تشدید غیرقابل پیشبینی جنگ و تضعیف و اعتبارزدایی از هرگونه تعهد صادقانه یا تلاش مزورانه برای صلح و آتشبس بود.
اکنون مسئول مستقیم پیامدهای فاجعهبار این جنایت، رژيم کودککش و قانونشکن صهیونیستی و حامیان اصلی آن یعنی امریکا، قدرتهای اروپایی و رژيمهای سرسپرده آن در منطقه هستند و با عبور رژيم تلآویو و حامیانش از تمام خطوط سرخ، بیتردید محور مقاومت اسلامی در منطقه پاسخ سخت و تلخ و دردناک و پشیمانکنندهای به این ترور شنیع و شرمآور خواهند داد.
اما آنچه در کوتاه مدت قابل پیش بینی است توقف تلاشها برای دستیابی به آتش بسی پایدار، سریع و قابل تضمین در غزه است؛ باریکه مزدحم که به بزرگترین زندان عصر امروز تبدیل شده و از ۹ ماه پیش صحنه قتل عام فجیع زنان و کودکان بیگناهی است که مقهور جنایتهای لجام گسیخته و ضد انسانی رژیم بدنام و تروریست اسرائیل شدهاند.
عاملان جنایتهایی که اکنون در غزه جریان دارد اگر اندکی به آتش بس و تلاشهای دیپلماتیک برای پایان دادن به جنگ معتقد بودند هرگز اسماعیل هنیه؛ رهبر سیاسی حماس را ترور نمیکردند. او از شخصیتهای شاخص سیاسی و دیپلماتی متعهد و مجرب در حوزه مقاومت محسوب میشد که همزمان با مبارزه نظامی و جهادی علیه غصب و اشغال، به راه حلهای سیاسی نیز اعتقاد داشت، بر میز مذاکره حضور پیدا میکرد و از تلاشهای دیپلماتیک برای یافتن راه حلی دائمی برای بحران فلسطین حمایت میکرد.
تروریزم صهیونیستی اما با حذف اسماعیل هنیه ضربهای جبران ناپذیر به تلاشهای سیاسی برای حل مناقشه فلسطین زد تا خونریزی و خشونت و جنون و جنایتی که در غزه جریان دارد برای سالیان متمادی همچنان استمرار داشته باشد.
به این ترتیب، همه کسانی که به نیابت از امریکا و رژیم صهیونیستی در صحنه سیاست برای تلاشهای مزورانه و دروغین به منظور پایان دادن به جنگ غزه مشارکت دارند به شمول ژیمهای سرسپرده عربی به ویژه قطر و مصر، با حذف اسماعیل هنیه هرگز نمیتوانند ادعا کنند که این تلاشها صادقانه، واقعی و مبتنی بر اراده و تعهد تمام طرفها به یافتن یک راه حل عملی برای فاجعه غزه است.
ترور رهبر سیاسی حماس اگرچه شاید از نظر تبلیغاتی در راستای ادعای بزرگ و شکست خورده نتانیاهو برای «نابودی کامل حماس» قرار داشته باشد؛ اما این رویداد همانگونه که در واکنشهای گوناگون جریانهای فلسطینی، محور مقاومت و رهبران جهان اسلام قابل مشاهده بود عزم ملت فلسطین برای مبارزه جهادی و ادامه مقاومت مسلحانه علیه اشغال، سرکوب، کشتار، غصب و غارت، نسل کشی و قتل عام هدفمند یک ملت را تجدید و تشدید خواهد کرد و بدون شک پیامدهای این ترور بزدلانه متوجه همه کسانی خواهد بود که با نادیده گرفتن نقض سیستماتیک قواعد بین المللی توسط رژیم صهیونیستی به این رژیم بدنام و جنایتکار «حق دفاع از خود» تفویض و مجوز کشتار بیرحمانه مردم غزه را صادر کردند.
به این ترتیب اگرچه محور مقاومت یکی از موثرترین، موجهترین، محبوبترین و مورد اعتمادترین رهبران خود را از دست داد؛ اما این رویداد، ارادههای آهنین مجاهدین مسلمان برای مبارزه مسلحانه به منظور پایان دادن به هژمون استعماری صلیب و صهیون بر سرنوشت امت اسلامی را دوچندان خواهد کرد؛ زیرا انتقام خون شهید هنیه نیز به عنوان یکی از اهداف محور مقاومت بر سایر هدفهای مقدس این جریان جهادی افزوده خواهد شد؛ چیزی که عواقب آن برای رژیم کودک کش صهیونیستی، حامی جنایتکار آن امریکا، قدرتهای غربی و رژیمهای مزدور عربی، بسیار دردناک و پشیمان کننده خواهد بود.
محمدرضا امینی - جمهور