مایکل مککال؛ رییس کمیته روابط خارجی مجلس نمایندگان امریکا، اخیرا بار دیگر از روند خروج نیروهای این کشور از افغانستان انتقاد کرد و گفت که خروج واشنگتن از افغانستان سبب تقویت عملیاتهای خارجی داعش شده است.
مایکل مککال گفت که پس از سقوط دولت افغانستان، هزاران تروریست از زندان بگرام آزاد و به صف داعش پیوستهاند.
او افزود: «داعش از طریق مکسیکو وارد امریکا شده است.»
مککال در این مصاحبه از نحوه خروج نیروهای امریکایی از افغانستان انتقاد کرده و تاکید ورزیده است که شاخه خراسان داعش در نهایت راه خود را به امریکا باز میکند.
مککال پیش از این نیز نسبت به افزایش توان داعش برای عملیات در بیرون از افغانستان ابراز نگرانی کرده بود.
این نخستین بار نیست که یک مقام امریکایی درباره خطر رخنه تروریستهای آموزش دیده در افغانستان به امریکا هشدار میدهد.
نکته قابل تامل، پیوند این رویداد با خروج غیرمسئولانه و عجولانه نیروهای امریکایی از افغانستان و بازگشایی دروازه زندانها به روی تروریستهای زندانی در افغانستان است.
با این حال به نظر میرسد که مایکل مک کال یک واقعیت را عمداً نادیده گرفته و آن ارتباط سیستماتیک و پیوند دینامیک خروج نیروهای امریکایی از افغانستان و رهایی هزاران تروریست از زندانهای تحت کنترل امریکا در افغانستان است.
پرسش کلیدی این است که این تروریستها در طول چندین سال بازداشت در زندانهای امریکایی در افغانستان چه میکردند؟ چه آموزههایی به آنها منتقل میشد؟ و از چه امکاناتی برای تغذیه تفکرات افراطگرایانهشان بهره میبردند؟
برای پاسخ به این پرسشهای لازم باشد اندکی به عقب برگردیم به زندان بوکا در عراق که تحت کنترل امریکاییها بود و به بگرام عراق شهرت داشت. در آنجا تروریستهای وابسته به القاعده و بقایای رژیم بعث صدام در کنار همدیگر برای تشکیل یک گروه مخوف تروریستی یعنی داعش کار کردند.
محصول زندان بوکا و نقش آن در تولد نسخه ای جدید از تروریزم خشونت بار مورد حمایت امریکا و غرب به اندازهای تاثیرگذار و عمیق بود که تروریستهای تکفیری از آن به عنوان «دانشگاه جهاد» یاد میکردند.
مستندات فراوانی درباره محصولات زندانی بوکا در عراق منتشر شده که نشان میدهد هسته اولیه داعش در این زندان بنیانگذاری شد که متشکل از تکفیریهای تندرو جدا شده از القاعده و بقایای رژیم بعث عراق بود.
به نظر میرسد که الگویی مشابه را امریکاییها در زندان بگرام افغانستان نیز اعمال کردند که در نتیجه آن هزاران تروریست داعشی و تکفیری سالها در این زندان و سایر زندانهای تحت سلطه نیروهای خارجی در افغانستان نگهداری شدند تا آموزههای افراط گرایانه را به صورت آزادانه میان خود رد و بدل کنند و برای روزی آماده شوند که امریکا دیگر در افغانستان نیست و کشور را تحویل تروریزم میدهد.
حتی درباره زندان امریکایی گوانتانامو نیز ایدهای مشابه وجود دارد که بر اساس آن امریکا رهبران و نخبگان و ایدئولوگهای اصلی تروریزم مورد حمایت خود را در این زندان سالها نگهداری کرد و آموزش داد تا برای اهداف هژمونیک و استراتژیک خود در آینده به کار بگیرد.
در چارچوب همین پروژه بود که اکنون شماری از مهرههای مهم و رهبران ارشد رژیم طالبان را زندانیان سابق گوانتانامو تشکیل میدهند.
به این ترتیب بازگشایی دروازههای زندانها پس از فروپاشی دولت دست نشانده امریکا در کابل و خروج نیروهای امریکایی و ناتو از افغانستان یک برنامه سازماندهی شده و احتمالاً بخشی از توافقنامه پنهان دوحه بوده که بر اساس آن افغانستان بار دیگر باید به بستری امن و آرام برای تروریستهای تکفیری تبدیل شود.
شماری از ناظران حتی معتقد اند که آزادی بیش از ۶۰۰۰ زندانی طالبان در نتیجه توافق استعماری دوحه از زندانهای تحت سلطه امریکا و دولت افغانستان نیز در راستای پروژه تربیت تروریزم در زندانهای تحت پوشش نیروهای خارجی و مزدوران افغان آنها صورت گرفت. رویدادی که به باور بسیاری از کارشناسان امنیتی و نظامی منجر به تقویت جبهات جنگ به نفع طالبان شد و سیر سقوط نظام جمهوری و فروپاشی نیروهای امنیتی آن را چندین برابر تسریع و تسهیل کرد.
اکنون پیامدهای پروژه خطرناک امریکاییها که در زندان بگرام پایهریزی شد را به وضوح در عرصه امنیت داخلی افغانستان و عواقب آن برای امنیت منطقهای و بینالمللی را شاهد هستیم که در نتیجه آن نه تنها یک رژیم حامی تروریزم در افغانستان روی کار آمده که پوششی ایمن برای تروریستهای فراملیتی سراسر جهان ایجاد کرده؛ بلکه تروریزم داعشی فعال در افغانستان و پاکستان دامنه عملیاتهای مرگبار خود به کشورهای منطقه و جهان را گسترش داده و از کرمان ایران تا کروکوس مسکو حملات فاجعه باری را سازماندهی و اجرا میکند.
عبدالمتین فرهمند - جمهور