۰

چرا پاکستان قادر به مهار تروریزم نیست؟

پنجشنبه ۲۸ سرطان ۱۴۰۳ ساعت ۱۵:۰۰
تروریست‌هایی که دیروز در افغانستان می‌جنگیدند امروز رسالت مقدس خود می‌دانند که پس از پیروزی در افغانستان و برپایی به زعم خود نظام به اصطلاح «اسلامی» مبتنی بر «شریعت» در کابل، همین هدف را در اسلام آباد محقق کنند و به تعبیر ملا هبت الله آخوندزاده «حکومت کفری پاکستان» را که در خدمت منافع غرب قرار دارد سرنگون کرده و به جای آن دولتی مبتنی بر «شریعت« و یک «نظام خالص اسلامی» برپا کنند.
چرا پاکستان قادر به مهار تروریزم نیست؟
منابع امنیتی در پاکستان تایید کردند که عثمان‌الله کامران؛ یکی از حمله‌کنندگان به یک مقر ارتش در منطقه بنو در ایالت خیبرپختوان‌خوای این کشور از لوگر و عضو طالبان افغانستان بوده است. همزمان برخی اعضای طالبان و افراد وابسته به این گروه نیز او را «شهید» خطاب کرده و از حمله او به مقر ارتش پاکستان تمجید کرده‌اند.
 
حمله اخیر بر پایگاه نظامی پاکستان را جنگجویان حافظ گل‌ بهادر انجام دادند که به گفته ارتش پاکستان مقر آن‌ها در افغانستان است.
 
مهاجمان طی ۲۴ ساعت درگیری با نیروهای پاکستانی، ۸ نفر آن‌ها را کشتند.
 
پیش‌تر وزارت خارجه پاکستان در واکنش به این حمله معاون سفیر طالبان را احضار کرد.
 
مشارکت عضو انتحاری طالبان در حمله تروریستی بر نیروهای ارتش پاکستان به معنای آن است که جنگ میان پاکستان و تروریزم وارد مرحله جدیدی شده است.
 
اکنون دیگر نمی‌توان در مورد تروریزم پاکستانی یا گروهی به نام تی تی پی و گروه‌های محلی زیرمجموعه آن سخن گفت؛ زیرا این یک جنگ از نوع جهادی و با مشارکت تروریست‌های بین‌المللی است؛ جنگی که دیروز در افغانستان جریان داشت و پاکستان از حامیان جدی آن بود.
 
هیچکس نمی‌تواند انکار کند که پاکستان چه نقش بزرگی در تقویت تروریزم، گسترش افراط گرایی و تهییج جهادگران فراملیتی برای حضور در مناطق قبایلی برای گسیل به افغانستان ایفا می کرد. 
 
این نقش از زمان طرح مساله پشتونستان در دوره داوود خان و سپس ظهور احزاب خلق و پرچم شروع شد و تا جنگ‌های داخلی مجاهدین و سپس ظهور طالبان ادامه پیدا کرد.
 
البته بدیهی است که پاکستان در این ماموریت تنها نبود، مریکا همواره از پروژه‌های تروریستی و ضد امنیتی پاکستان در افغانستان حمایت کرده است. روزگاری هدف آن براندازی رژیم‌های کمونیستی در افغانستان و شکست اشغال شوروی بود و پس از آن در قالب ناکام گذاردن مجاهدین افغان برای تشکیل یک دولت متحد و مقتدر اسلامی نمود پیدا کرد و در نهایت به ظهور جنبش طالبان انجامید.
 
اینکه در آینده چه رخ خواهد داد و سرانجام این پروژه مشترک امریکایی - پاکستانی به کجا منتهی خواهد شد، مشخص نیست؛ اما تردیدی وجود ندارد که بازگشت دوباره طالبان به قدرت نیز بخشی از همین همکاری مشترک اسلام آباد - واشنگتن محسوب می‌شود.
 
اکنون اما وضعیت به ضرر طالبان در جریان است. طالبان یک دولت در افغانستان ایجاد کرده اند که پناهگاه امنی برای تروریست‌های فرامرزی از سراسر جهان از جمله پاکستان به حساب می‌آید.
 
از سوی دیگر، تروریست‌های ضد پاکستانی و حامیان افغان و متحدان فراملیتی آنها برای جنگ با پاکستان اکنون از همان توجیهاتی بهره می‌گیرند که دیروز پاکستان به آنان برای جنگ با افغانستان آموخته بود.
 
این همان چیزی است که مبارزه پاکستان با تروریزم را بسیار دشوار کرده است. اکنون باید همان انرژی، امکانات و آموزه‌هایی که سال‌های سال برای تربیت و پرورش نسلی از تروریست‌های وحشی و خون آشام برای گسیل به افغانستان صرف می شد این بار به منظور تکذیب و اعتبارزدایی از همان آموزه‌ها و برگرداندن تروریست‌های آماده انتحار و جهاد هزینه شود.
 
آیا ملاهای پاکستانی که دیروز فتوای جهاد در افغانستان را صادر می‌کردند و جوانان بی‌سواد مناطق قبایلی و روستاهای محروم افغانستان را برای کشتن افراد بی‌گناه و وعده بهشت آماده حملات انتحاری می‌کردند، امروز می‌توانند ادعا کنند که آن آموزه‌ها به کلی دروغ و بی‌بنیاد بوده و بهشت موهوم به قیمت کشتار دیگران به دست نمی‌آید؟
 
آیا پدران معنوی طالبان در مدارس پاکستانی امروز می‌توانند اعلام کنند که آرمان برپایی «حکومت اسلامی» مبتنی بر «شریعت غرای محمدی» صرفاً یک فریب بزرگ برای پیشبرد پروژه‌های استعماری پاکستان، امریکا و رژیم‌های عربی بوده است؟ 
 
تروریست‌هایی که دیروز در افغانستان می‌جنگیدند امروز رسالت مقدس خود می‌دانند که پس از پیروزی در افغانستان و برپایی به زعم خود نظام به اصطلاح «اسلامی» مبتنی بر «شریعت» در کابل، همین هدف را در اسلام آباد محقق کنند و به تعبیر ملا هبت الله آخوندزاده «حکومت کفری پاکستان» را که در خدمت منافع غرب قرار دارد سرنگون کرده و به جای آن دولتی مبتنی بر «شریعت« و یک «نظام خالص اسلامی» برپا کنند. 
 
این همان آموزه‌ای است که در دارالعلوم حقانیه و سراسر مدارس پرشمار مذهبی به طلبه‌های جوان افغان و پاکستانی طی ده‌ها سال تحت مدیریت و برنامه‌ریزی استراتژیست‌های وابسته به آی اس آی و سی‌آی‌ای آموزش داده می‌شد. 
 
تروریست‌های افغان و پاکستانی که امروزه در خیبرپختونخواه دست به کشتار و ایجاد ناامنی و بمبگذاری‌های مرگبار و حملات انتحاری خونین می‌زنند دیروز با استفاده از همان آموزه‌هایی که از پاکستان و امریکا فراگرفته بودند مردم بی‌گناه افغانستان را به خاک و خون می‌کشیدند.

پاکستانی‌ها اما به دلیل آنکه دیگر نمی‌توانند آموزه‌های انحرافی و سودجویانه خود از اصول پویای اسلام انقلابی را تکذیب کنند و به استفاده بی رحمانه از مفاهیم متعالی اسلام مبارز به نفع استعمار و علیه مسلمانان اذعان ورزند یا باید خونریزی‌ها و ناامنی‌های تروریست‌های وحشی در مناطق قبایلی را تحمل کنند و یا با فروماندگی به استفاده حداکثری و جنون آمیز از زور متوسل شده و با کشتار مردم بی‌گناه همان اشتباهی را مرتکب شوند که امریکا و متحدانش طی ۲۰ سال در افغانستان مرتکب شدند.
 
این اقدام اما در عمل نه تنها تروریزم و افراط‌گرایی را مهار نمی‌کند؛ بلکه به آن دامن می‌زند و محملی مناسب برای سربازگیری گروه‌های تروریستی از میان جوانان سرخورده و قربانی نظامی‌گری ارتش پاکستان در مناطق مناطق قبایلی ایجاد خواهد کرد و در نتیجه آن، تروریزم و افراط گرایی در مقیاس وسیع تکثیر خواهد شد.
 
محمدرضا امینی - جمهور

 
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *

پربازدیدترین