نشست سران کشورهای عضو شانگهای در آستانه پایتخت قزاقستان برگزار شد؛ نشستی با حضور رهبران اکثر کشورهای عضو این سازمان از جمله روسیه و چین.
در این نشست بحران افغانستان همچنان از محورهای اصلی بود؛ بحرانی که سالهاست بر امنیت منطقه سایه افکنده و به نظر میرسد که هنوز هیچ راه حل کوتاه مدت و زودبازدهی برای مهار آن وجود ندارد.
نگرانی درباره توسعه تروریزم از مبدا افغانستان همچنان پایه ثابت سخنرانیهای ایراد شده از سوی رهبران و فرستادگان کشورهای عضو شانگهای در نشست سران این گروه منطقهای در قزاقستان بود.
این در حالی است که به نظر میرسد همه کشورهای عضو درباره مواجهه با تروریزم فعال در افغانستان، موضع یکسانی ندارند.
به عنوان نمونه در حالی که رهبران کشورهایی مانند روسیه و چین بر لزوم همکاری و تعامل گستردهتر با طالبان به منظور مهارت تروریزم تاکید میکنند، شماری دیگر از کشورهای عضو این سازمان از جمله تاجیکستان نگرانیهای شدید امنیتی دارند و معتقد اند که این طالبان هستند که به تروریزم دامن میزنند، به تروریستها پناه میدهند، از آنها حمایت میکنند و چه بسا در آینده از آنها به مثابه اهرم فشار و حربهای برای توسعه نفوذ و قدرت افراط گرایی در کشورهای پیرامون افغانستان استفاده خواهند کرد.
کارشناسان میگویند که تضاد منافع، مانعی بزرگ در مسیر تصمیم گیری مشترک و اقدامی جدی از سوی کشورهای عضو شانگهای برای مواجهه با تروریزم برخاسته از تحولات افغانستان است.
از دید آنان با وجود اینکه طالبان پس از بازگشت به قدرت هنوز نتوانسته اند به عنوان نماینده مشروع افغانستان در نشستهای سران شانگهای حضور یابند؛ اما به سادگی میتوانند بر تصمیم گیریها در این سازمان منطقهای تاثیر بگذارد.
به بیان روشنتر اگرچه طالبان در نشست اخیر سران شانگهای در قزاقستان حضور نداشتند؛ اما کشورهایی بودند که به نیابت از طالبان موضع آنان را بیان یا تقویت کردند؛ کشورهایی مانند روسیه و چین، دو قدرت بزرگ منطقهای و جهانی که در کانون مرکزی تصمیم گیریها در سازمان شانگهای قرار دارند و نقشی بیبدیل در سمت و سو دادن به مصوبات، سیاستها و تصمیمهای این سازمان ایفا میکنند.
در همین نشست اخیر، ولادیمیر پوتین؛ رئیس جمهوری روسیه از فعال شدن دوباره کارگروه افغانستان - شانگهای حمایت کرد؛ کارگروهی که میتواند به طالبان برای بازگشت به این سازمان امتیاز بدهد.
چین نیز با وجود اینکه جنبش ترکستان شرقی از متحدان دیرینه طالبان محسوب میشود به دلیل منافع اقتصادی بزرگ خود در افغانستان زیر سلطه طالبان و امتیازهای سودآور و وسوسه انگیزی که از این رهگذر به دست میآورد حاضر نیست مساله تروریزم را به اندازهای بزرگ کند که مانع تحقق اهداف و پروژههای اقتصادی آن در افغانستان شود.
سایر کشورهای پرنفوذ در سازمان شانگهای مانند روسیه و حتی پاکستان معتقد اند که تنها راه مواجهه با پیامدهای ناشی از بحران جاری در افغانستان تعامل بیشتر با رژیم طالبان و پذیرش این رژیم به عنوان یکی از واقعیتهای غیر قابل انکار افغانستان است.
معنی این سخن آن است که کشورهای منطقه باید تروریزم در افغانستان را به رسمیت بشناسند و از مسیر تعامل با رژیم طالبان این رژیم را متعهد به مهار تروریزم در محدوده مرزهای افغانستان کنند.
با توجه به این وضعیت و علی رغم اینکه نشست شانگهای با پیام کلیشه ای لزوم تشکیل دولت فراگیر، مبارزه با تروریزم و مواد مخدر در افغانستان پایان یافت؛ اما ناظران میگویند که این تنها روی کاغذ اعتبار دارد و در عمل هرگز انتظار نمیرود که کشورهای عضو این سازمان منطقهای رویکردی مشترک و هماهنگ در قبال بحران افغانستان اتخاذ کنند.
طالبان هم به سادگی و با هوشمندی بر این تضاد منافع و رویکردهای متناقض کشورها و بازیگران منطقهای سرمایهگذاری میکنند و با بهرهبرداری بهینه از بازیهای ژیوپلیتیک که پیرامون افغانستان جزیان دارد قدرت خود در درون مرزهای کشور را تثبیت میبخشند، مخالفان داخلی را با حداکثر خشونت سرکوب و مهار میکنند و با شعار فریبنده و وسوسه انگیز سیاست خارجی اقتصادمحور، بازیگران منطقهای را در یک رقابت فشرده و تنگاتنگ برای تصاحب منابع معدنی افغانستان به همکاریهای بیشتر با این رژیم ترغیب میکنند.
با این همه و با وجود اینکه بحران افغانستان طی سالها بر نشستها و رایزنیهای سازمان شانگهای سایه افکنده هنوز هیچ چشم انداز قابل اطمینانی درباره تدابیر این سازمان برای مهار این بحران وجود ندارد.
محمدرضا امینی - جمهور