اظهارات محمد محقق؛ رهبر حزب وحدت اسلامی مردم افغانستان و عضو هیأت رهبری شورای عالی مقاومت برای نجات افغانستان که به نمایندگی از این شورا در نشست ویانا شرکت کرده بود از حاشیههای مهم این نشست بود.
او در اظهاراتی بحث برانگیز درباره سراج الدین حقانی؛ رهبر شبکه حقانی و وزیر داخله کنونی رژیم طالبان اظهار داشت که «مرد جنگ مرد صلح هم هست» و ابراز امیدواری کرد که حقانی نسبت به سایر رهبران طالبان رویکرد معتدلتری نسبت به مذاکره با مخالفان داشته باشد و به پیشنهادهای صلح روی خوش نشان دهد.
آقای محقق اگرچه پس از آن در مصاحبه با بیبیسی حرف خود را پس گرفت و ادعا کرد که او نگفته است که سراج الدین حقانی «مرد صلح» است؛ بلکه یک ضرب المثل افغانی را استفاده و ابراز امیدواری کرده که او نسبت به سایر رهبران طالبان رویکرد سازش پذیرتری نسبت به راه حل سیاسی با همه طرفها داشته باشد.
صرف نظر از اینکه هدف آقای محقق چه بود و آیا اینکه او در پشت پرده پیامهایی از سراج الدین حقانی مبنی بر مذاکره، سازش و آمادگی برای صلح فراگیر دریافت کرده یا خیر، آنچه این باور را خطرناک جلوه میدهد این است که نسبت به سوابق سراج الدین حقانی و نقش او در رویدادهای خونین دوران جنگ طالبان بیاعتنا باشیم و بازی ریاکارانه کنونی او به دستور امریکاییها و تحت هدایت و حمایت سازمان های جاسوسی غربی را واقعی تلقی کنیم.
به بیان دیگر، سراج الدین حقانی پس از به قدرت رسیدن طالبان سعی فراوانی کرده تا نقش خود به عنوان یک چهره معتدل، دارای سعه صدر و آماده سازش و مذاکره سیاسی برای ایجاد اصلاحات بنیادین در نگاه طالبان نسبت به رهبری حکومت داری، کار و تحصیل زنان و حتی دولت فراگیر را به گونهای ایفا کند که سوابق جنایتکارانه او به عنوان اصلیترین عامل خونریزیهای ۲۰ سال گذشته به طور کلی نادیده گرفته شود.
در این میان هرگز نباید فراموش کرد که این نقش از سوی سازمانهای جاسوسی غربی به آقای حقانی واگذار شده، همان سازمانهایی که در جریان اقدامات تروریستی و خونبار طالبان و شبکه حقانی در زمان جنگ نیز به آنها پول و سلاح و سازوبرگ جنگی اعطا میکردند و تاکتیکهای کاربردی برای راه اندازی، ایجاد و نمایش حداکثر خشونت و سبعیت و بیرحمی و خونریزی و مرگ را به آنان آموزش میدادند.
همچنین نباید فراموش کرد که شبکه حقانی به عنوان بازوی نظامی گروه طالبان در جریان جنگهای ۲۰ ساله علیه مردم افغانستان تنها ۱۰۵۰ عملیات انتحاری انجام داد که طی آن صدها نفر کشته و زخمی شدند.
سراج الدین حقانی حتی پس از بازگشت به قدرت نیز خانوادههای عوامل انتحاری خود را فراموش نکرد و با تفقدهای سیاسی، عاطفی و مالی آنان را مورد عنایت قرار داد.
او حتی همین اکنون یک واحد ویژه نیروهای انتحاری دارد که در صورت لزوم آنها را به کار خواهد گرفت. بنابراین چهرهای که از نظر محمد محقق «مرد صلح» به نظر میرسد و به دستور امریکاییها نقش جامعه مدنی طالبان و یک عنصر اصلاح طلب و دگراندیش را در ترکیب رهبری طالبان بازی میکند خشنترین، بیرحمترین، جنایتکارترین و خونریزترین عنصر طالبان در دوران جنگ به حساب میآمد و اکنون نیز ابزارهای پیشین خود را برای روز مبادا همچنان حفظ کرده است.
در واقع آنچه شبکه حقانی و سراج الدین حقانی رهبر این شبکه را در معادلات قدرت همچنان زنده نگه میدارد نیروهای انتحاری و رویکرد مخوف و بیرحمانه او در استفاده از این نیروها برای پیشبرد اهداف و مقاصد سیاسی، جناحی و قبیلهای خویش است.
از جانب دیگر یک سیاستمدار نخبه که سرد و گرم روزگار را چشیده و در فراز و فرود سیاست افغانستان آبدیده شده است هرگز نباید فریب نمایش های اطلاعاتی و بازیهای استخباراتی را بخورد. از این منظر، محمد محقق بیش از هر فرد دیگری باید متوجه این واقعیت باشد که دستگاههای اطلاعاتی و سازمانهای جاسوسی که دیروز سراج الدین حقانی را مخوفترین چهره طالبان و شبکه حقانی نشان میدادند و برای بالا بردن اهمیت و اثرگذاری اش او را در لیست سیاه قرار داده و برای زنده و مردهاش ۱۰ میلیون دالر جایزه تعیین کرده بودند همانها نیز قادر اند امروزه سوابق پیشین او را پاک کنند و از او چهرهای معتدل، صلح طلب، اهل سازش، مدارا، مذاکره و طرفدار تشکیل دولت فراگیر و تحصیل زنان و دختران به نمایش بگذارند؛ درست همانگونه که علی رغم تحریمهای سازمان ملل و جایزه ۱۰ میلیون دالری امریکا سراج الدین حقانی توانست به امارات متحده عربی، یکی از نزدیکترین شرکای امریکا در خاورمیانه سفر کند و یک روز پس از آن با مجوز رسمی شورای امنیت، راهی عربستان سعودی شود.
با اینهمه، چیزی که برای مردم افغانستان به عنوان بزرگترین قربانیان تروریزم انتحاری شبکه حقانی و طالبان تغییر نمیکند این است که او همچنان یک قاتل، یک بیرحم، یک عنصر وابسته به بیگانه و یک مهره مخوف در خدمت پروژههای استعماری و استخباراتی باقی خواهد ماند.
بنابراین مردی که نیروهای تحت امر او بیش از یک هزار حمله انتحاری انجام داده و صدها نفر را به کام مرگ کشانده اند هرگز نمیتواند مرد صلح باشد؛ زیرا صلح و جنگ او صلح و جنگ سازمانهای استخباراتی دخیل در معادلات امنیتی افغانستان است که هرگز به نفع مردم نخواهد بود.
عبدالمتین فرهمند - جمهور