ملا عبدالغنی برادر و ملا امیرخان متقی؛ معاون اقتصادی نخست وزیر و سرپرست وزارت خارجه طالبان در مراسم تشییع سید ابراهیم رییسی و حسین امیرعبداللهیان؛ وزیر امور خارجه ایران در تهران شرکت کردند.
همزمان مقام های بلندپایه طالبان از جمله ملا حسن؛ نخست وزیر و مولوی عبدالکبیر؛ معاون سیاسی او با صدور پیام های جداگانه درگذشت رییس جمهور ایران و همراهان او را تسلیت گفته و با دولت و مردم ایران، ابراز همدردی کردند.
چند مقام دیگر طالبان نیز با حضور در سفارت ایران در کابل، دفتر یادبود رییس جمهور و وزیر خارجه این کشور را امضا کردند.
با این وجود، در حالی که کشورهای پاکستان، عراق، هند، ترکیه، سوریه، لبنان و یمن، به مناسبت مرگ رییس جمهور و وزیر امور خارجه ایران در یک سانحه هوایی، عزای عمومی اعلام کردند، طالبان که کنترل افغانستان به عنوان یک همسایه نزدیک ایران را در اختیار دارند، از این کار امتناع کردند.
یک فعال رسانه ای طالب در توجیه این تصمیم گفت که در افغانستان تنها سه روز تعطیلی رسمی وجود دارد و طالبان حتی روز عاشورا را نیز تعطیل نمی کنند. او استدلال کرد که از نظر طالبان، اعلام عزای عمومی به مثابه تعطیلی رسمی است و این از نظر «شریعت» مجاز نیست!
این فعال رسانه ای طالب همچنین گفت که اعلام عزای عمومی برای مقام های ایرانی، بهانه به دست دشمنان ایران و طالبان می دهد تا روابط دوطرف را تخریب کنند!
همین فعال رسانه ای طالب که در ایران زندگی اما اندکی پس از این استدلال، برخلاف موضع اولیه اش توصیه کرد که با توجه به اینکه کشورهای سنی مذهبی مانند ترکیه و پاکستان و حتی کشورهای غیرمسلمانی مانند هند هم عزای عمومی اعلام کرده اند، خوب بود که طالبان هم این کار را می کردند!
با این وجود، کارشناسان می گویند که طالبان با عدم اعلام عزای عمومی، علیرغم صدور پیام های تسلیت و شرکت در عالی ترین سطح در مراسم تشییع، نشان دادند که در حوزه مسایل ایدئولوژيک و اعتقادی به اندازه ای با ایران، زاویه دارند که حتی حاضر اند از منافع سیاسی شان نیز چشم پوشی کنند و مصلحت ها را هم نادیده بگیرند.
با اینهمه، دیپلماسی طالبان، سعی کرد این مهم چندان به چشم نیاید و به همین دلیل، ملا برادر و ملا متقی راهی تهران شدند تا توجه ایرانی ها را جلب کنند و رضایت آنان را به دست آورند.
این سفر مورد توجه اکثر رسانه های ایرانی قرار گرفت و حتی تحسین و ستایش مخالفان و منتقدان سرسخت طالبان را نیز برانگیخت.
طالبان همچنین سعی کردند در حاشیه این مراسم با مقامات ارشد برخی کشورها از جمله امیر قطر، معاون فرمانده ارتش ایران و نیز اسماعیل هنیه؛ رهبر حماس دیدار کنند؛ دیدارهایی که مورد توجه فراوان قرار گرفت.
با این وجود، رهبران طالبان در تهران نتوانستند با آیت الله خامنه ای؛ رهبر ایران، دیدار کنند؛ در حالی که امیر قطر و رهبر حماس، این کار را کردند و دیدار و گفتگوهای آنان با رهبر ایران، بازتاب وسیعی در رسانه های ایرانی و خارجی داشت.
این رویداد نشان داد که از سوی رهبران ایران نیز نگاه مشابهی نسبت به طالبان وجود دارد؛ یعنی به همان اندازه که طالبان از نظر ایدئولوژيک با ایران زاویه دارند و در صورت تعارض ایدئولوژی و منافع سیاسی، اولی را ترجیح می دهند، ایرانی ها هم نمی خواهند ناخواسته بر رژيم طالبان، مهر تایید بزنند و به آن مشروعیت اعطا کنند.
در حالی که دیدار مقام های طالبان با رهبر ایران می توانست این پیام را بازتاب دهد و آیت الله خامنه ای با درایت و دوراندیشی منحصر به فرد خویش، از این امر امتناع کرد؛ چیزی که البته از سوی منتقدان طالبان، حمل بر ضعف و ناتوانی آنها در کسب مشروعیت سیاسی شد که حتی یکی از نزدیک ترین کشورها به رژيم طالبان نیز حاضر نیست در این زمینه به این رژيم کمک کند؛ کاری که البته چین با بی پروایی آن را انجام داد تا از این طریق، هژمونی اقتصادی خود را بر منابع معدنی و طبیعی افغانستان، تحمیل کند.
با وجود همه اینها هم طالبان و هم ایران می دانند که روابط دوطرف مبتنی بر سود و نیاز متقابل است و در شرایط کنونی توسعه و تقویت آن خواست مشترک کابل و تهران محسوب می شود.
عبدالمتین فرهمند - جمهور