پس از اظهارات شریف احمد چوهدری؛ سخنگوی ارتش پاکستان مبنی بر اینکه طالبان پاکستان (تیتیپی) از خاک افغانستان استفاده میکند و حملات تروریستی را در خاک پاکستان انجام میدهد، وزارت دفاع طالبان با رد این اظهارات گفته: «داعشیان از خاک پاکستان وارد افغانستان میشوند.»
وزارت دفاع طالبان ضمن رد ادعای ارتش پاکستان مبنی بر موجودیت پناهگاه و منبع تأمین مالی تیتیپی در خاک افغانستان اظهار داشته که این ادعا غیرمسئولانه و دور از حقیقت است.
وزارت دفاع طالبان افزوده که حمله اخیر بر شهروندان چینی در پاکستان از سوی انتحاری افغان نیز حقیقت ندارد.
وزارت دفاع طالبان گفته که داعشیان از خاک پاکستان وارد افغانستان میشوند و باید اسلامآباد در این مورد پاسخگو باشد.
چوهدری ضمن ادعای استفاده گروههای ضد دولتی پاکستان از خاک افغانستان، با انتقاد از گروه طالبان گفت که این گروه به توافقنامه دوحه عمل نکرده است.
به این ترتیب، حملات تروریستی، لفاظی های دیپلماتیک، تنش های گاه به گاه مرزی و فشار فزاینده بر پناهندگان و پناهجویان افغان به موازات تلاش های مذبوحانه برای نجات تجارت و یافتن راه حلی برای جدا کردن اقتصاد از سیاست در روابط طالبان و پاکستان، همچنان ادامه دارد.
وضعیت به اندازه ای پیچیده است که هیچکس نمی داند که آیا به راستی جنگی میان طالبان و پاکستان جریان دارد یا اینهمه صرفا یک بازی ریاکارانه برای رد گم کردن است؛ برای اینکه طالبان، دست نشانده پاکستان و پیاده نظام فوج و آی اس آی در منطقه به نظر نرسند، اینکه مولوی های افراطی مسلط بر کابل و قندهار که همگی دست آموز آی اس آی در مدارس مذهبی پاکستان هستند، مهره های مزدور اسلام آباد و راولپندی و کویته نشان داده نشوند، اینکه در پشت پرده، پاکستان همچنان سیاست های راهبردی رژيم طالبان را برای سرکوب در داخل، تعامل در خارج و بقا برای سال های طولانی با عبور از جنگ فزاینده قدرت در درون این گروه، تعیین کند و اجازه ندهد که رژيم در مواجهه با موج شورش و اختلاف و نارضایتی داخلی و انزوای جهانی رو به افول بگذارد و فروبپاشد.
بی توجه به این موارد، این واقعیت را هم نباید نادیده گرفت که دوطرف، سلاح های پنهان خود را همچنان در آستین نگه داشته اند؛ پاکستان داعش را و طالبان تی تی پی را. سلاح هایی که البته دیگر چندان هم پنهان نیستند؛ زیرا هردوطرف نه تنها می دانند که دیگری آن را از آستین برکشیده و آماده شلیک کرده است؛ بلکه خود را بیش از همیشه در تیررس می بیند و هزینه می پردازد.
وقتی حمله انتحاری منسوب به داعش در قندهار رخ داد و ده ها نیروی طالبان را در صف دریافت معاش از بانک به خاک و خون کشاند، رسانه وابسته به سازمان جاسوسی طالبان فورا مدعی شد که تروریست داعشی در پاکستان آموزش دیده و از کویته آمده بود.
پس از آن، نهادهای امنیتی طالبان، مقرر کردند که معاشات پرسونل خود را در داخل دفاتر بپردازند؛ یک عقب نشینی شرم آور که نشان داد ادعای «امنیت سراسری» نه تنها یک دروغ بزرگ است؛ بلکه حتی برای خود طالبان نیز صادق نیست.
پس از آن، جریان گشت زنی هواپیماهای بی سرنشین بالا گرفت که البته هنوز هم در میانه ادعاهای متقابل طالبان و پاکستان، مبهم مانده و هیچکس نمی داند که این پروازها برای چیست و مبدأ و مقصد آن کجاست. شماری حتی معتقد اند که واگذاری حریم هوایی افغانستان به امریکا بخشی از توافق دوحه میان این گروه و واشنگتن بوده است.
خود طالبان اما پاکستان را مقصر می دانند و می گویند که پهپادهای امریکایی از پایگاهی در نزدیکی مرز افغانستان، پرواز می کنند.
طالبان هم در مقابل نمی توانند به «برادران» شان خیانت کنند. آنها صرف نظر از بازی های راهبردی، از نظر شرعی و اخلاقی هم خود را ملزم به پس دادن بدهی «برادران» شان می دانند؛ زیرا «جهاد» در افغانستان به کمک طالبان پاکستانی موجب واگذاری قدرت به طالبان افغان شد و اینک نوبت «جهاد» در پاکستان و کمک مشابه طالبان افغان به همتایان پاکستانی شان است تا یک «نظام اسلامی» دست کم در خیبرپختنونخواه و بلوچستان، مستقر شود!
این دور تازه تنش و تخاصم میان کابل و اسلام آباد است و بی تردید، در صورت ادامه بحران در روابط دوطرف، رویدادهای میدانی خونین تری رقم خواهد خورد؛ زیرا این قاعده بازی است که وقتی خیبرپختونخواه و بلوچستان، ناامن می شود نیروهای نیابتی آی اس آی مانند داعش خراسان و... هم باید از هرات و قندهار تا کابل و بدخشان را ناامن کنند تا طغیان طالبان تازه به دوران رسیده را در برابر ولی نعمت خویش مهار و آنها را به کرنش و تمکین وادار کنند.
عبدالمتین فرهمند - جمهور