گزارش ها از هرات حاکی است که تروریست های تکفیری بار دیگر نمازگزاران شیعه را در مسجد امام زمان ولسوالی گذره این ولایت هدف قرار داده اند. براساس آمار اولیه در این رویداد دست کم پنج نفر از جمله امام مسجد و شماری غیرنظامی به شمول زنان و کودکان شهید و چندین نفر دیگر نیز زخمی شده اند.
اگرچه تاکنون هیچ گروهی مسئولیت این حمله را به عهده نگرفته؛ اما نشانه ها حاکی است که این اقدام، کار تروریست های تکفیری است که پیش از این نیز نمازگزاران، عزاداران، دانش آموزان، دانشجویان، مساجد و تکایا و زیارتگاه ها و مراکز فرهنگی و رسانه ای شیعیان را در نقاط مختلف کشور آماج حملات خونبار خویش قرار داده و صدها نفر را به خاک و خون کشانده اند.
حمله هرات هم به طور هدفمند مسجدی را هدف قرار داده که نام «امام زمان» بر آن نهاده شده و مسلمانان شیعه در آن نماز می خواندند. پیش از این هم تروریست های تکفیری شماری از مساجد و مراکز آموزشی منسوب به امام زمان را در کابل و سایر شهرهای کشور هدف حمله قرار داده بودند.
این به معنای آن است که این یک نبرد آخرالزمانی علیه شیعیان است که از سوی سازمان های استخباراتی ضد اسلامی هدایت و حمایت می شود و توسط تروریست های تکفیری به اجرا درمی آید.
به بیان روشن تر، این صرفا کشتاری با انگیزه مذهبی علیه شیعیان نیست؛ زیرا تکفیری هایی که این حملات را انجام می دهند، قاعدتا باید به مهدی موعود ایمان داشته باشند و ظهور او به عنوان منجی نهایی در آخرالزمان یکی از ارکان باورهای مذهبی آنان باشد. از این منظر، مراکز مذهبی منسوب به امام زمان، نه تنها نباید مبنایی برای تفرقه و تنفر درون دینی میان شیعیان و سنی ها باشد؛ بلکه بالعکس باید آنان را متحد سازد. پس چرا اینگونه نیست و مراکز و مساجد شیعی منسوب به امام زمان، به طور هدفمند مورد حمله تروریست های ظاهرا سنی مذهب قرار می گیرند؟
بدیهی است که در این زمینه رد پای سازمان های اطلاعاتی ضد اسلامی در میان است که خصومت و دشمنی با مهدی موعود که باوری مشترک میان شیعیان و سنی ها محسوب می شود، در برنامه های راهبردی آنان در نبردهای آخرالزمانی شان قرار دارد.
مساله دیگر است که چرا حمله بر مساجد و روحانیون و نمازگزاران و حتی شهروندان عادی شیعه در هرات در دوره طالبان، اوج گرفته است؟ پیش از این نیز چندین حمله تروریستی و مسلحانه بر علما و شهروندان شیعه در هرات رخ داده که هیچیک از این حملات با اقدام قاطع رژيم طالبان رو به رو نشده و عوامل أن شناسایی و بازداشت نشده اند.
حاکمان طالبان در کابل و هرات حتی از محکومیت کشتار شیعیان نیز امتناع کرده اند تا به این ترتیب، اقدامات تروریست ها را به طور ضمنی مورد تایید قرار دهند.
به عقیده ناظران، تشدید حملات مرگبار علیه شیعیان هرات در دوره طالبان، نشانگر وجود یک سیاست سازمان یافته و مدون است که از سوی رهبران طالبان در عالیترین سطح، حمایت و هدایت می شود.
این همان چیزی است که در کتاب اسلام جار؛ والی افراط گرای طالبان در هرات علیه شیعیان نیز مشهود است و انتشار این کتاب نشان می دهد که رویکرد طالبان نسبت به شیعیان چیست و چرا حملات تروریستی علیه شیعیان در هرات اوج گرفته است.
براساس این دیدگاه، کشتار شیعیان حتی اگر از سوی تروریست های داعش صورت بگیرد، توسط تکفیری های طالب تایید می شود و این مواضع و دیدگاه های نه چندان مخفیانه سران طالبان است که به تروریست های تکفیری مجوز کشتار بی پروای شیعیان را اعطا می کند.
بدیهی است که در شرایط کنونی تنها امکان موجود برای کشتار و سرکوب و کوچ اجباری شیعیان در هرات و سایر نقاط کشور، استفاده از آدرس های دروغین، نام های برساخته و اقدامات تروریستی مانند مواردی است که در هرات رخ می دهد و این امر به موقعیت متزلزل رژيم طالبان و زد و بندها و منافع این رژيم در ارتباط با برخی کشورهای همسایه و منطقه بستگی دارد؛ اما اگر این رژيم پایدار بماند، بقا و دوام آن تضمین شود و بر چالش های پرشمار داخلی و خارجی اش غلبه پیدا کند، بدون شک، شیعیان افغانستان همانند دوره اول حاکمیت طالبان، هدف قتل عام های فجیع، کوچ اجباری و طرد از سرزمین آبا و اجدادی خود قرار خواهند گرفت.
نرگس اعتماد - جمهور