افغانستان، کانون اجتماع تروریست‌های فراملیتی

احمدضیا سراج؛ رئیس پیشین امنیت ملی می‌گوید که دلیل گسترش حملات تروریستی در ایران، پاکستان و کشورهای منطقه، تبدیل شدن افغانستان تحت کنترل طالبان به «پناهگاه و مرکز آموزش گروه‌های متعدد تروریستی» است.

 

آقای سراج روز شنبه (اول ثور) در همایش افتتاح «کانون آزادی و توسعه» در لندن گفت گروه‌های «اسلام‌گرای افراطی»، حتی الشباب و بوکوحرام از گوشه‌های مختلف جهان در افغانستان گردهم آمده‌اند و حکومت طالبان برای کشورهای منطقه تبدیل به یک «چالش بزرگ» شده است.

 

طالبان پیوسته تاکید می‌کنند که به هیچ گروهی اجازه نمی‌دهند که از خاک افغانستان علیه کشورهای دیگر استفاده کند.

 

بوکوحرام (آموزش غربی حرام) از سال ۲۰۰۹ در نیجریه قدرت گرفته و هزاران نفر را طی حملات خود کشته‌ است.

 

الشباب، گروهی از شبه نظامیان افراط گرای سومالی است که به القاعده پیوسته و به سازمان یافته ترین و بزرگ ترین متحد القاعده در شرق قاره افریقا تبدیل شده است.

 

علیرغم ابراز اطمینان طالبان درباره عدم حضور گروه های تروریستی و نیز عدم استفاده از خاک افغانستان علیه کشورهای دیگر، این موضع تاکنون نتوانسته به کاهش نگرانی و هراس کشورهای همسایه و منطقه درباره رشد تروریزم، ارتباط طالبان با شبکه های تروریستی و توسعه تروریزم از افغانستان به کشورهای دیگر بکاهد. 

 

به جز ادعاهای طالبان، قراین زیادی وجود دارد که نشان می دهد تروریزم در پی تسلط دوباره این رژیم به نحو چشمگیری رشد کرده است و این هرگز تصادفی نیست؛ بلکه احتمالا یکی از اهداف استراتژیک بازگرداندن طالبان به قدرت، تبدیل دوباره کشور به کانون امن تروریست های سراسر جهان بود که عمدتا مورد حمایت امریکا، اسراییل و قدرت های غربی و رژيم های عربی هستند و پاکستان هم این مهم را تسهیل می کند.

 

از سوی دیگر، هیچ دلیلی وجود ندارد که ثابت کند طالبان که پیش از به قدرت رسیدن، در سراسر جهان به عنوان یک گروه تروریستی شناخته می شد، پس از بازگشت به قدرت، تغییر ماهیت داده و از تروریزم فاصله گرفته باشد. ضدیت با زنان و دختران، تاسیس هزاران مدرسه جهادی و پناه دادن به گروه های تروریستی منطقه ای و فراملیتی مانند القاعده و داعش و طالبان پاکستانی و... که به تازگی بوکوحرام و الشباب هم به آنها اضافه شده، از نشانه های واضح حفظ پیوندهای قوی میان طالبان و جریان های افراط گرای تروریستی است.

 

افزون بر این، تفکر و ایدئولوژی طالبانی در ذات خود تروریستی است و این تفکر، منبعث از ایدئولوژی وهابیت است که همواره مورد حمایت قوی سازمان های جاسوسی غربی و اتاق های فکر قدرت های استکباری و اسلام ستیز قرار داشته است.

 

با اینهمه، اظهارات احمدضیا سراج؛ رییس پیشین امنیت ملی افغانستان درباره تبدیل رژيم طالبان به چالشی برای کشورهای همسایه و منطقه و پناه دادن این رژيم به تروریست های فراملیتی از جمله الشباب و بوکوحرام، نه اطلاعات تازه ای ارائه می دهد و نه پرده از حقیقتی شگرف و شگفت انگیزی برمی دارد؛ اما چیزی که در این میان، تازگی دارد، اظهار نظر یک مقام امنیتی سابق است که در دوره کار او داعش، رشد چشمگیری پیدا کرد، ترورهای مبهم و مرموز چهره های شاخص دینی، فرهنگی و رسانه ای به صورت قابل ملاحظه ای اوج گرفت، بمب گذاری های مرگبار و کشتار هدفمند شیعیان و هزاره ها و راه اندازی حملات مسلحانه بر اجتماعات مردمی، سیاسی و فرهنگی شیعیان در کابل و سایر مناطق، گسترش یافت و در برخی موارد، رد پای این کشتارهای فراقانونی، سیستماتیک و زنجیره ای به مراکز امنیت ملی تحت امر او می رسید.

 

به این ترتیب، این بسیار شرم آور است که یک عنصر امنیتی متهم به همکاری های سازمان یافته شبکه ای با تروریست ها یا عوامل حامی تروریزم، بدون پذیرفتن مسئولیت خود در عدم مهار کشتارها و خونریزی های وحشتناک ماه های آخر دولت جمهوری، تمام بار مسئولیت تبدیل شدن افغانستان به کانون اجتماع گروه های تروریستی فراملیتی را به طالبان نسبت می دهد. 

 

این در حالی است که حتی در زمان حیات نظام جمهوری و حضور اشغالگرانه رامبوهای غربی، افغانستان میزبان بیش از ۲۰ گروه تروریستی بود که طالبان، بزرگترین آن محسوب می شد.

 

هیچکس فراموش نمی کند که چگونه نیروهای امنیتی سابق، تروریست های داعشی را «دستگیر» می کردند و با انتشار عکس ها و ویدیوهای تبلیغاتی از این اقدام، مدعی مبارزه واقعی با تروریزم می شدند؛ اما در عمل، داعش از حمایت دولت افغانستان و نیروهای امریکایی برخوردار بود و در مهلکه جنگ با طالبان با هلیکوپترهای ارتش و خارجی ها نجات می یافت.

 

بنابراین، هشدار و اخطار یا افشاگری درباره تبدیل شدن کشور به کانون تروریزم بین المللی، لزوما چیزی از بار مسئولیت افرادی مانند احمدضیا سراج نمی کاهد؛ زیرا بخشی از مسئولیت این وضعیت به خود او و اداره تحت امرش بازمی گردد و روزی اگر قرار بر حسابرسی عادلانه و شفاف در برابر قانون و دادگاه باشد، یکی از کسانی که در این زمینه باید پاسخگو قرار داده شود، احمدضیا سراج است و این قاعده بسیاری از مقام های سیاسی و امنیتی نظام فاسد جمهوری را شامل می شود.

 

عبدالمتین فرهمند - جمهور