گزارش ها از شنیده شدن صدای انفجار در ولایت اصفهان ایران حکایت دارد. منابع خبری از قول مقام های امنیتی از حمله «ریزپرنده ها» به یک پایگاه شکاری ارتش ایران در این ولایت خبر داده اند.
رسانه ها و برخی مقام های ایرانی هم از تامین امنیت کامل مراکز حساس هسته ای و نظامی خبر داده و تاکید کرده اند که سه «ریزپرنده» در آسمان اصفهان ساقط شده و تلاش عامل خارجی برای حمله «ناکام» مانده است.
رسانه های ایرانی همچنین از فعال شدن دفاع هوایی ایران در شهرهای مختلف خبر داده و سازمان هواپیمایی ایران هم پروازها در تهران، اصفهان، شیراز و برخی نقاط دیگر این کشور را برای ساعاتی لغو کرد؛ اگرچه این دستور، موقتی بوده و پروازها در برخی فرودگاه های بزرگ به حالت عادی بازگشته است.
منابع رسانه ای از قول مقام های اسراییلی و غربی، انفجار در اصفهان را به این رژيم نسبت داده و آن را پاسخی به حملات گسترده و بی سابقه موشکی و پهپادی ایران به سرزمین های اشغالی عنوان کرده اند.
در صورت درست بودن این گزارش ها و اگر فرض را بر «پاسخ» اسراییل به حملات بی پیشینه ایران به این رژیم قرار دهیم، آنچه در عمل رخ داده بسیار محدود، کاملا کنترل شده و صرفا تلاشی برای دفاعی صوری و سمبولیک از وجود رژيم اسراییل بوده است.
به بیان روشن تر، این اقدام نشان داد که اسراییل بدون امریکا وجود ندارد و قادر به هیچ کاری نیست. امریکا در روزهای پس از حمله ایران بارها تصریح کرده بود که در هیچگونه حمله علیه ایران، شرکت نخواهد کرد و صریحا به مقام های اسراییلی هشدار داده بود که هرگونه درگیری گسترده با ایران، نظامیان، پایگاه ها و منافع امریکا در سراسر خاورمیانه را در معرض خطر مستقیم قرار می دهد.
از آنسو مقام های ارشد امنیتی و سیاسی ایران طی روزهای پس از حمله بی سابقه به اسراییل، هشدار داده بودند که هرگونه حمله متقابل از سوی این رژيم، با پاسخ سریع، سخت و پشیمان کننده تهران رو به رو خواهد شد و این پاسخ، فوری و «در ثانیه»، بسیار گسترده و دردناک خواهد بود.
مقام های ایرانی در عین حال تصریح کرده بودند که هرگونه حمله به سایت های هسته ای این کشور، مسیر برنامه اتمی ایران را تغییر خواهد داد؛ چیزی که غربی ها به شدت از آن هراس دارند.
طی روزهای اخیر همچنین پیام ها و ارتباطات چشمگیری میان ایران و امریکا از طریق میانجی گران منطقه ای در جریان بوده است تا از تشدید تنش، جلوگیری و بحران پیش آمده را به نحوی که منجر به درگیری گسترده تر نشود، مدیریت و کنترل کنند.
در جناح مقابل نیز مقام های ارشد غربی با سفر به اسراییل، تلاش کردند مقام های رژيم تندرو نتانیاهو را مجاب کنند که از ماجراجویی نظامی جدید پرهیز کنند و آتش جنگ شکست خورده در غزه را در سراسر خاورمیانه شعله ور نسازد.
به نظر می رسد که همه این رویدادها در نهایت سبب شد تا رژيم نتانیاهو علیرغم ساعت ها مذاکرات کابینه جنگی این رژيم در پشت درهای بسته طی چندین روز متوالی نتواند آنگونه که مایل بود، پای امریکا و سایر قدرت های غربی را به یک رویارویی مهیب نظامی با ایران بکشاند و تلاش تجاوزکارانه این رژيم در حمله به بخش کنسولی سفارت ایران در دمشق که با پاسخ دردناک و بی سابقه ایران مواجه شد، نتوانست این رژيم را از مخمصه غزه، نجات دهد و شمارش معکوس برای پایان حیات سیاسی نتانیاهو و تندروهای متحد او در تل آویو را متوقف کند.
انفجار در اصفهان ایران نشان داد که اسراییل بدون حمایت و همراهی امریکا و دیگر قدرت های غربی تا چه اندازه ترسو، ناتوان و ضعیف است. این بدان معناست که در غزه هم امریکا می جنگد، در سوریه نیز امریکایی ها دست به حمله و کشتار می زنند، جنگ با حزب الله لبنان را امریکایی ها تامین و تغذیه می کنند و بدون حمایت امریکا جنگ غزه هرگز شش ماه طول نمی کشید. کافی بود جریان تسلیحات امریکایی به اسراییل قطع شود، کافی بود ناوهای امریکایی از خاورمیانه عقب نشینی کنند، کافی بود مشاوران و فرماندهان امریکایی از اتاق فرماندهی جنگ، خارج شوند، کافی بود امریکا سه قطعنامه شورای امنیت را وتو نمی کرد و کافی بود بایدن جنایتکار زرادخانه های در حال خالی شدن رژيم نتانیاهو را با استفاده از انبارهای پنتاگون، اشباع نکند.
در مورد ایران اما امریکا می داند که شکست در غزه در مقیاسی جهانی، تکرار خواهد شد، پس اجازه نداد جنگ شود، اجازه نداد اسراییل دست به حماقت و آتش افروزی جنون آمیز بزند، اجازه نداد اوضاع به گونه ای از کنترل خارج شود که سراسر خاورمیانه برای امریکا، نیروهای امریکایی، اهداف و منافع واشنگتن، ناامن شود.
محمدرضا امینی - جمهور