قطعنامه پیشنهادی امریکا برای «درخواست آتش بس» در غزه با وتوی چین و روسیه به تصویب نرسید. این چهارمین قطعنامهای بود که در شورای امنیت توسط اعضای دائمی این نهاد وتو شد. سه قطعنامه قبلی توسط آمریکا وتو شده بود.
لیندا توماس گرینفیلد؛ نماینده امریکا گفت که شرایط در غزه بسیار بحرانی است و باید سریعا در این منطقه آتشبس اعلام شود.
خانم گرینفیلد تاکید کرد که چنین قطعنامهای به گروه حماس نیز فشار وارد خواهد کرد تا گروگانهای اسرائیلی را آزاد کند.
واسیلی نبنزیا؛ نماینده روسیه اما به تندی از امریکا انتقاد کرد و گفت: «اینکه تاکنون آتشبس اعلام نشده، تقصیر امریکاست و این کشور با قطعنامههای قبلی مخالفت کرده است.»
او همچنین امریکا را به «دورویی» و زیر سوال بردن قدرت و اختیارات شورای امنیت متهم کرد.
نماینده چین هم گفت که اگر امریکا خواستار برقراری آتشبس است چرا قطعنامههای قبلی را وتو کرده است؟
نماینده چین همچنین قطعنامه پیشنهادی امریکا را «مبهم» خواند و گفت در آن بر برقراری «آتش بس فوری» تاکید نشده است.
این چهارمین قطعنامهای بود که در شورای امنیت سازمان ملل متحد درباره جنگ غزه به رأی گذاشته میشد. سه قطعنامه قبلی که از حمایت روسیه و چین برخوردار بود، از سوی امریکا وتو شده بود و این بار روسیه و چین تصمیم گرفتند تا به قطعنامه پیشنهادی امریکا، رأی منفی بدهند؛ اقدامی که باعث شد امریکا قدرتهای رقیب خود را متهم به بازی سیاسی کند تا جلو پیشرفت را بگیرند.
این بخشی از واقعیت است؛ زیرا روسیه و چین نخواستند با رأیدادن به قطعنامهای که از سوی رقیبشان پیشنهاد شده بود، قیمومیت امریکا را بپذیرند و به سلطه واشنگتن بر شورای امنیت و کنترل معادلات امنیتی جهان آشوبزده امروز از سوی امریکا مشروعیت و اعتبار ببخشند.
از سوی دیگر، قطعنامه پیشنهادی امریکا به طور ریاکارانه ای، خواستار «آتشبس فوری» نشده بود؛ بلکه حاوی «درخواست آتشبس» بود؛ درخواستی که میتوانست زمان بیشتری در اختیار رژيم نتانیاهو برای ادامه نسلکشی در غزه قرار دهد و تا تحقق آخرین پیششرطهای این رژيم اجرای آن را به تعویق بیاندازد.
این قطعنامه همچنین به طور پررنگی بر لزوم آزادی بیقید و شرط اسرای اسراییلی در اختیار حماس تاکید میکرد؛ چیزی که دستیابی به آن، یعنی خلع سلاح حماس، بدون تحقق آرمانهای تاریخی مقاومت اسلامی و مردم فلسطین.
با این حال، همه واقعیت این نیست؛ زیرا روسیه و چین هم – شاید نه به اندازه امریکا - مسئول و مقصر هستند.
این دو کشور نیز مایل نیستند که جنگ در غزه به سرعت، متوقف شود؛ زیرا این امر، زمینهساز بازسازی هژمونی در حال نابودی امریکا در خاورمیانه میشود و اجازه میدهد که امریکا با صرف منابع هنگفتی که اکنون صرف جنگ در غزه و حمایت از حیات و هستی رژيم تلآویو میکند، قدرت خود را در سایر کانونهای جهانی بحران مانند اوکراین و تایوان، تحکیم کند و چالشهای تازهای را برای روسیه و چین به وجود آورد.
بنابراین، شورای امنیت سازمان ملل متحد، وارد یک بازی کثیف سیاست و مرگ شده است و چرخه باطل پیشنهاد قطعنامهها و وتوی آن توسط اعضای دایم این سازمان، تنها موجب میشود که نسلکشی و جنایت و قحطی و فاجعه در غزه، ادامه و گسترش پیدا کند و کودکان مظلوم فلسطینی از گرسنگی بمیرند، غیرنظامیان بیشتری هدف نسلکشی قرار بگیرند و یک جمعیت دو و نیم میلیون نفری در معرض نابودی کامل قرار بگیرد.
هدف امریکا هم توقف نسلکشی در غزه نیست، چه اینکه همانطور که سفیر روسیه در سازمان ملل گفت، امریکا میتواند اسراییل را مجبور کند تا جنگ را همین حالا متوقف کند؛ اما نه تنها این کار را نمیکند؛ بلکه با تزریق پول و سلاح و حتی مدیریت مراکز فرماندهی نظامی اسراییل و ایستادگی در برابر موج فشارهای جهانی برای توقف نسلکشی، فاجعه را تعمیق و گسترش بخشیده و بر رنج و درد هولناک مردم بیدفاع غزه، دامن زده است.
تنها چیزی که امریکا را نگران میکند، گسترش درگیری به سایر نقاط خاورمیانه، انزوای بیشتر رژیم منفور صهیونیستی در جهان و در نهایت، فروپاشی این رژيم و پایان هژمون امریکا بر خاورمیانه میباشد. به همین دلیل است که «درخواست آتشبس» برای نخستینبار در یک قطعنامه پیشنهادی از سوی خود امریکا قرار گرفته، در حالی که پیش از این، بزرگترین مخالف آتشبس، خود امریکا بود و تاکید میکرد که «اکنون زمان مناسبی برای برقراری آتشبس در غزه نیست».
با اینهمه، شکست شورای امنیت در صدور قطعنامه آتش بس در غزه، یکبار دیگر اعتبار جهانی این شورا را تحلیل برد و سازمان ملل را یک گام بزرگ دیگر به سمت فقدان قدرت لازم برای مدیریت بحران های بزرگ جهان ما نزدیکتر کرد. این در حالی است که شورای امنیت، روی کاغذ، حتی صلاحیت توسل به زور برای متوقف کردن نسل کشی جاری در غزه را دارد و می تواند اسراییل را با استفاده از قدرت نظامی، وادار به توقف جنگ و عقب نشینی از غزه کند؛ صلاحیتی که امریکا با سوء استفاده از آن افغانستان را اشغال کرد. اما وقتی این سازوکار فعال نمی شود، یعنی شورای امنیت دیگر وجود ندارد و جهان در غیاب یک نیروی کنترل کننده و بازدارنده، به سمت رویارویی بزرگ سوم، هدایت می شود.
محمدرضا امینی - جمهور