ارگ که تحت کنترل طالبان است از دیدار نمایندگان جامعه تشیع افغانستان با مولوی عبدالکبیر؛ معاون سیاسی نخستوزیر این گروه خبر داده و گفته که جامعه تشیع خواستهها و پیشنهاداتشان را بهگونه کتبی به این مقام طالبان سپردهاند.
در این دیدار، محمد اکبری؛ معاون شورای علمای شیعه افغانستان، سید حسین عالمی بلخی و نعمتالله غفاری؛ از اعضای ارشد این شورا حضور داشتهاند.
به نقل از خبرنامه ارگ، معاون سیاسی نخستوزیر طالبان اطمینان داده است که روی پیشنهادات آنان «غور خواهد شد».
جزئیات این پیشنهادات تاکنون روشن نیست.
این در حالی است که پیش از این، سید حسین عالمی بلخی؛ سخنگوی شورای علمای شیعه افغانستان گفته بود که طالبان در نزدیک به سه سال گذشته به خواستههای شیعیان کشور پاسخ مثبت ندادهاند.
بهگفته او، حضور شیعیان در قدرت سیاسی و تدریس فقه و عقاید شیعه در دانشگاهها، از خواستههای شیعیان از طالبان بوده است.
پیش از این نیز دیدارهای مشابهی صورت گرفته، مطالبات شیعیان با مقامهای طالبان در میان گذاشته شده و وعدههای دروغین زیادی داده شده؛ اما آنچه در عمل شاهد هستیم، این است که نه نگاه و رفتار طالبان نسبت به شیعیان تغییر کرده و نه موقعیت شیعیان در سازمان سیاسی و سیستم آموزشی کشور، دستخوش دگرگونی شده است.
به بیان روشنتر، مولوی عبدالکبیر که ظاهرا از معدود کانالهای رژيم طالبان است که با شیعیان در ارتباط است و به کنشگران و نمایندگان جامعه شیعه «مجوز» دیدار را صادر میکند، دو و نیم سال است که درباره مطالبات صریح، ثابت و ساده شیعیان «ِغور» میکند و در هر دیدار، بار دیگر از اراده خود برای «غور» خبر میدهد؛ اما در نهایت، هیچ اتفاقی رخ نمیدهد.
به نظر میرسد که روابط شیعیان و طالبان، وارد یک چرخه باطل شده است. شیعیان بر مطالبات و انتظارات واضح خود از رژيم حاکم تاکید میکنند و همچنان در تلاشاند تا با طرح مکرر این مطالبات، رهبران رژيم را به پایبندی نسبت به تعهدات خود وادار سازند، و در مقابل، طالبان نیز با تجدید و تکرار وعده های پیشین، عملا از پذیرش این خواسته ها امتناع می کنند.
واقعیت این است که طالبان نسبت به شیعیان، نگاه تکفیری دارند. چندی پیش گزارش شد که یک مقام ارشد طالبان با نمایندگان «اهل تشیع» و «اهل هنود» دیدار کرده و بر تعهد این رژيم نسبت به حمایت از حقوق «اقلیت های دینی» سخن گفته است.
این به طور واضحی نشان می دهد که رژيم طالبان، تنها اهل سنت را مسلمان می داند و از دید این رژیم، «تنها یک مذهب اسلامی در افغانستان وجود دارد».
به این ترتیب، انتظار تحقق مطالبات شیعیان از سوی رژيم طالبان، بیهوده و چه بسا ساده انگارانه خواهد بود؛ زیرا مانع اصلی در این مسیر، نگاه تکفیری طالبان نسبت به شیعیان است. آنها به وضوح، «اهل تشیع» را در کنار «اهل هنود» قرار می دهند و دیدارهایی که با نمایندگان جامعه شیعه صورت می گیرد نیز همسان با دیدارهای مشابهی است که طالبان با نمایندگان شهروندان هندو و سیک کشور صورت می دهند.
البته از نظر انسانی و حقوق شهروندی، اصولا نباید هیچ تبعیض و تفاوتی میان شیعیان و هندوها و سیک ها و سنی ها و سایر شهروندان کشور وجود داشته باشد و این چیزی است که حتی اسلام نیز بر آن تاکید و تصریح می کند؛ اما رژيمی که خود را «صد درصد اسلامی» می خواند و مدعی اجرای «شریعت خالص محمدی» است، نباید میلیون ها مسلمان شیعه را نادیده بگیرد و آنان را از حقوق سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اسلامی شان محروم سازد.
با این حال، طالبان این کار را می کنند، تنها به این دلیل ساده که از دید آنها شیعیان در دایره تنگ اسلام طالبانی نمی گنجند و از نظر رهبران افراطی این رژيم، مسلمان نیستند.
البته در کنار شیعیان، ازبک ها و تاجیک ها نیز با وجود اینکه سنی مذهب هستند از حقوق سیاسی، اجتماعی و شهروندی خود محروم شده و در رژيم طالبان کاملا در حاشیه قرار گرفته اند و این نشان می دهد که تلقی رهبران طالبان از اسلام، پیش از آنکه مبتنی بر آموزه های پیامبر گرامی اسلام(ص) و خلفای راشدین باشد، ریشه در سنت های قبیله ای جوامع جاهلی پیش از اسلام دارد و اسلام گرایی طالبانی در این زمینه تنها یک شعار دروغین برای فریب افکار عمومی از یکسو، و تحقق پروژه های استعمار برای بدنام کردن و اعتبارزدایی از اسلام اصیل و واقعی از جانب دیگر است.
با توجه به این واقعیت ها، پیش بینی نمی شود که دیدار اخیر رهبران شیعه افغانستان با معاون نخست وزیر رژيم طالبان نیز نتیجه محصلی داشته باشد و به پیامدهای ملموس و عملی بیانجامد.
عبدالمتین فرهمند - جمهور