عضو کابینه طالبان گفته است که هیچ مرز رسمی یا مرز بینالمللی میان افغانستان و پاکستان وجود ندارد.
نورالله نوری؛ وزیر امور قبایل طالبان در حال بازدید از گذرگاه مرزی تورخم گفته است که خط مرزی میان دو کشور موسوم به «خط دیورند»، یک خط «فرضی» است.
او میگوید: «ما با پاکستان خط فرضی دیورند را داریم، مرز رسمی نداریم، نقطه صفر مرزی هم نداریم. بین ما یک خط فرضی است.»
خط دیورند در سال ۱۸۹۳ قلمرو میان حکومت افغانستان و هند بریتانیایی را مشخص کرد و عبدالرحمن؛ پادشاه وقت افغانستان و سرمورتیمور دیورند؛ نماینده انگلیس آن را امضا کردند.
در همین حال، فعالان پشتون میگویند اعتراضات آنها در شهرک مرزی چمن در ایالت بلوچستان در مورد تردد با ویزا میان دو کشور را بیش از «۱۰۰ روز» ادامه دادهاند.
پیشتر پاکستان که گذرگاه مرزی پرتردد تورخم را ۱۱ روز به خاطر ویزای رانندگان و بیماران بسته بود، روز سهشنبه باز کرد.
این اظهارات در حالی مطرح می شود که از دید بسیاری از کارشناسان مسایل منطقه، عامل اصلی تنش های پایدار در روابط افغانستان و پاکستان، ابهام درباره وضعیت حقوقی مرز دیورند است.
در این شکی نیست که این مرز، میراث شوم دوران استعمار است. در این امر نیز تردیدی وجود ندارد که انگلیس همچنان سیطره استعماری خود را بر پاکستان حفظ کرده است؛ اما این واقعیت را نباید نادیده گرفت که چیزی به نام استعمار انگلیس دیگر وجود خارجی ندارد و کشورهای منطقه باید در شعاع قوانین بین المللی و سازوکارهای حقوقی مشابه و جایگزین، با میراث شوم دوران استعمار، رو به رو شوند و این مسایل را یکبار برای همیشه حل کنند.
این قاعده درباره دیورند هم صدق می کند. این مرز از سوی نهادهای بین المللی و کشورهای جهان به عنوان مرز رسمی میان افغانستان و پاکستان به رسمیت شناخته می شود؛ اما دولت های مسلط بر کابل، همواره از شناسایی رسمی آن پرهیز کرده و از جانب دیگر، از حل و فصل شفاف، کامل و همیشگی آن نیز اجتناب ورزیده اند؛ چیزی که رهبران سیاسی و فرماندهان ارتش قدرتمند پاکستان را همواره بر آن داشته تا با دخالت های پایدار و ایجاد ناامنی های مستمر در افغانستان، دولت های مرکزی مسلط بر کابل را تضعیف کنند و با استفاده از گروه های مزدور و نیابتی خویش، اجازه ندهند که با استقرار صلح و ثبات در افغانستان، دولت مرکزی، قدرتمند شود و «داعیه دیورند» دوباره احیا گردد.
نکته قابل تامل این است که در افغانستان، به جز پشتون ها که در اغلب مقاطع تاریخ معاصر کشور، قوم حاکم بوده، سایر اقوام، خواستار شناسایی رسمی مرز دیورند هستند تا از این طریق، افغانستان و پاکستان به صلح دایمی برسند و با قطع مداخلات پاکستان، ثبات در کشور تامین شود.
با اینهمه، انتظار می رفت که با تسلط طالبان بر کشور، مساله دیورند به نفع پاکستان، حل و فصل شود؛ زیرا طالبان یک پروژه پاکستانی بوده که به ظن ناظران، یکی از اصلی ترین اهداف ایجاد آن، روی کار آوردن یک دولت دست نشانده اسلام آباد در کابل به منظور پایان دادن به مساله دیورند به مثابه مرز رسمی میان دو کشور محسوب می شد.
طالبان اما از همان ابتدا راه و رسم شاهان و سلاطین پیشین پشتون را در پیش گرفتند، تصمیم گیری درباره دیورند را خارج از دایره صلاحیت خود خوانده و با استفاده از یک تعبیر موهوم و مهمل، آن را به عهده «مردم» افغانستان گذاشتند؛ مردمی که نه شورا دارند، نه پارلمان دارند، نه در نمایندگان برگزیده شان در لویه جرگه حضور دارند، نه سهم و نقشی در انتخاب حاکمان مسلط بر سرنوشت شان دارند و نه در چارچوب سازوکارهای مدرن و شفاف و کارآمدی و دموکراتیکی مانند رفراندم و همه پرسی می توانند درباره مسایل کلان ملی از جمله وضعیت حقوقی دیورند، تصمیم بگیرند و ابراز نظر کنند.
در این میان، اظهارات تازه وزیر سرحدات رژيم طالبان، شاید در نوع خود، صریح ترین موضع این رژیم در قبال مساله دیورند باشد؛ چیزی که نشان می دهد طالبان هم مانند سایر اسلاف پشتون تبارشان، رویای تاسیس پشتونستان بزرگ را در سر می پرورانند و احتمالا روی اعتراضات صد روزه پشتون های آن سوی دیورند، حساب ویژه ای باز کرده اند و امیدوار اند که وضعیت تنش آلود جاری در مناطق پشتون نشین پاکستان، در نهایت به تعبیر و تحقق این رویای رنگین پشتون های افغان و همتباران پاکستانی شان در آنسوی خط، منجر شود.
از سوی دیگر، حتی این گمان تقویت می شود که ممکن است ناامنی های رو به گسترش در مناطق قبایلی پاکستان نیز که به ظن اسلام آباد در سایه حمایت های بی دریغ طالبان افغان از تروریست های پاکستانی صورت می گیرد، و همچنین درگیری های گاه به گاه مرزی میان طالبان و پاکستان هم بخشی از رویاپردازی رهبران پشتون طالبان برای درهم شکستن «خط فرضی» دیورند و ایجاد اتحادی بزرگ و تاریخی میان پشتون های دوسوی سرحد باشد.
اگر این برداشت درست باشد، طالبان نه تنها مصمم به شناسایی رسمی مرز دیورند نیستند؛ بلکه حتی معتقد اند که برای نخستین بار در تاریخ معاصر افغانستان، این امکان به وجود آمده که قبایل دو سوی سرحد باهم متحد شوند و به رویای تاریخی شان برای تشکیل پشتونستان بزرگ، نایل آیند.
محمدرضا امینی - جمهور