سمیون گریگوریف؛ سفیر روسیه در تاجیکستان، گفته است که طالبان هنوز نتوانستهاند امنیت مرزها را تامین کنند.
او گفته که افراطگرایان در سال ۲۰۲۳ بارها تلاش کردند که از افغانستان به تاجیکستان نفوذ کنند.
گریگوریف همچنین گفته: «ما هیچ پیشرفت خاصی را در وعدههای طالبان در بخش تامین امنیت کشورهای همسایه افغانستان نمیبینیم.»
این در حالی است که رؤسای جمهوری روسیه و تاجیکستان ماه گذشته در مسکو درباره وضعیت افغانستان گفتگو کردند.
گریگوریف میگوید که توجه جدی رهبران دو کشور به موضوع افغانستان کاملا موجه و مستلزم هماهنگسازی مداوم است.
او از هجوم گسترده پناهجویان اخراجی از پاکستان به ولایات شمالی هم ابراز نگرانی کرده و گفته که در این شرایط، تغییر ترکیب قومی جمعیت در شمال افغانستان امکانپذیر است.
سمیون گریگوریف هشدار داده که «ممکن است عناصر تروریستی در میان آوارگان وجود داشته باشند.»
او گفته که روسیه تمام تلاش خود را برای جلوگیری از حمله بر متحدانش از جمله تاجیکستان، انجام خواهد داد.
در این شکی نیست که روسیه در قبال تاجیکستان و دیگر جمهوری های آسیای مرکزی و اعضای پیمان امنیت جمعی، تعهدات امنیتی و شراکت استراتژيک دارد و از این منظر، هرگونه تهدید علیه یکی از اعضای این سازمان، تهدیدی علیه تمام اعضا تلقی می شود؛ اما بدیهی است که جلوگیری از رخنه افراط گرایان از افغانستان به آسیای مرکزی و به طور مشخص، تاجیکستان، نه تنها مأموریت روسیه است و نه می تواند به نگرانی های رو به افزایش این کشور و متحدانش از وضعیت جاری در افغانستان و تحرکات و پروژه های امنیتی رژيم طالبان در شمال کشور، پاسخ دهد.
مسکو می داند که اگر امروز نخواهد یا نتواند جلو رشد و توسعه تروریزم در شمال افغانستان و تغییر عمدی بافتار جمعیتی و قومی منطقه را بگیرد، فردا باید با پیامدهای آن در درون حیاط خلوت و منطقه نفوذ امنیتی و راهبردی خود در آسیای مرکزی، قفقاز و جمهوری های خودمختار مسلمان وابسته به روسیه رو به رو شود.
همین اکنون پیوندهای به ظاهر بی خطر اندیشکده ها، سازمان های «اسلامی» و «علمای دینی» در داغستان و تاتارستان و مغولستان و چچن با حلقاتی در داخل رژيم طالبان در کابل، روز به روز گسترش می یابد. تردیدی نیست که این پیوندها و ارتباطات زیر نظر سازمان امنیت ملی روسیه صورت می گیرد و یا از سوی سازمان های امنیتی روس، به طور دقیق، رصد می شود و حتی ممکن است بخشی از برنامه مسکو برای نفوذ بر طالبان و تاثیرگذاری بر سیاست ها و تصمیم گیری های آنان باشد؛ اما این بهره برداری، کاملا یکطرفه نیست. طالبان سال ها الگو و الهام بخش گروه های تروریستی در منطقه و جهان بوده اند و رهبر آن خود را «امیرالمؤمنین» می نامد و شماری از گروه های تروریستی منطقه ای با او «بیعت» کرده اند؛ بنابراین، طالبان از طریق این روابط و پیوندها تلاش می کنند ایدئولوژی خود را صادر کنند و به کشورهای دیگر گسترش دهند.
از سوی دیگر، سرمایه گذاری عظیم و هنگفت بر ایجاد هزاران «مدرسه جهادی» به ویژه در حاشیه شمالی افغانستان از سوی رهبر طالبان، یک پروژه بلندپروازانه برای تبدیل افغانستان به قطب امن ترویج و تقویت و توسعه تروریزم در منطقه و جهان محسوب می شود که همین اکنون به شدت در حال انجام است.
در این میان، ترکیب هدفمند بافت جمعیتی و قومی مناطق شمالی و مرکزی کشور در سایه اخراج بحث برانگیز صدها هزار پناهجوی افغان و پاکستانی نیز به وضوح در همین راستا قرار دارد و خطر توسعه تروریزم به منطقه را چندین بار افزایش می دهد.
بنابراین، ابراز نگرانی رهبران و دیپلمات های ارشد روس درباره این مسایل، کاملا قابل درک است و مسئولیت های مسکو برای مقابله با این پروژه بی ثبات کننده و ناامنی ساز طالبان در داخل افغانستان را جندین برابر افزایش می دهد. با توجه به این واقعیت و پیامدهای رویکرد کنونی رهبران طالبان نسبت به تروریزم، ایدئولوژی افراط و نگاه فرامرزی آنان به این مسایل، اکتفا و اتکای روسیه به مقابله با جریان نفوذ تروریست ها به مرزهای آسیای مرکزی، بسیار سطحی و ساده انگارانه خواهد بود. روسیه و شرکای آن در پیمان امنیت جمعیتی باید به پروژه های گوناگون طالبان در افغانستان به ویژه در شمال کشور به مثابه یک کل نگاه کنند و آن را راهبرد یگانه رهبری این گروه برای توسعه تروریزم و گسترش ایدئولوژی افراط به سراسر منطقه ارزیابی کنند و با آن به مقابله برخیزند.
محمدرضا امینی - جمهور
اجندا های جدید منطقه ی با توافق طالبان تطبیق گردد.