در طول تاریخ، از بدو ورود اسلام به سرزمین افغانستان و در کل حوزه تمدنی زبان فارسی شامل افغانستان، ایران و تاجیکستان، هیچ سندی مبنی بر ایستادگی اسلام در برابر نوروز و بهار مشاهده نشده و آیین های نوروزی همواره از سوی مسلمانان، همزمان با فرارسیدن عید نوروز و فصل دل انگیز بهار با شکوه و شادی و شور تجلیل و بزرگداشت شده است.
ذبیحالله مجاهد؛ سخنگوی طالبان به بیبیسی گفته که حکومت آنها مانع برگزاری مراسم نوروز از سوی مردم نمیشود؛ اما رسما از نوروز تجلیل نخواهد کرد. به گفته او "هر مراسمی را که در اسلام نیست، ما تجلیل نمیکنیم".
برخی از ساکنان شهر مزار شریف خواستار برگزاری جشن رسمی نوروز مانند سالهای گذشته شدهاند. مزار شریف هر ساله روز اول حمل میزبان هزاران بازدیدکننده از سراسر افغانستان برای جشنهای نوروزی است.
طالبان رسما جشن روز اول سال، نوروز را منع نکرده است، اما نظراتی از سوی برخی مسئولان وزارت امر به معروف و نهی از منکر حکومت طالبان شنیده شده که عید نوروز را "غیراسلامی" دانستهاند.
دو روز به برگزاری این جشن مانده است و هنوز هیچ تدارکاتی برای برگزاری جشنهای نوروزی دیده نمیشود.
شهرداری و مردم شهر مزار شریف به پاکسازی شهر پرداختهاند؛ اما هنوز کسی نمیداند که روز دوشنبه، مراسم نوروز مانند سالهای گذشته برگزار خواهد شد یا نه.
این در حالی است که نوروز، جشن باستانی مختص حوزه تمدنی زبان فارسی است که از دیرباز به این سو در این حوزه، از سوی مردم با رسوم، سنت ها و رواج های مختلفی، گرامی داشته شده است.
این جشن باستانی اما ریشه در رستاخیز خاک دارد و اعتبارش را از دگرگونی هایی می گیرد که به قدرت بی منتهای الهی و دمیده شدن روح حیات و جنبش و زندگی به کالبد مرده و زمستان زده زمین در طبیعت بی جان و بی رمق ایجاد می شود.
بهار فصل نو شدن و رویش و بالش جوانه های امید و شکوفه های زندگی و حیات و از نشانه های آشکار قدرت انکارناپذیر خداوند است.
در این میان اما جشن نوروز به پیشواز از بهار طبیعت در افغانستان نیز با رسوم و آیین های سنتی خاصی همراه است و شماری با تاویل های دینی در صدد اند تا همپای بهار طبیعت و نوشدن خاک و رستاخیز زمین، دل و جان خویش را هم از چشمهساز جوشان معرفت الهی سیراب کنند و با پیوند زدن بهار طبیعت و بهار جان، این جشن پرشکوه و باستانی را با شکوه خاصی برپا دارند؛ اما دگماتیسم دینی در اینجا نیز در برابر این طرز نگاه به طبیعت و انسان و خدا می ایستد و بزرگداشت از نوروز و تجلیل از بهار را نوعی بدعت در دین و حرام شرعی می داند.
تبلیغات فرقه ها و دسته هایی که با استناد به نوعی قرائت خاص از اسلام، طی سال های اخیر در پی تکفیر تجلیل از نوروز و انکار بهار برآمده اند، هر سال نسبت به سال پیش، اوج و دامنه بیشتری می گیرد. امسال نیز که طالبان به عنوان نماد و نماینده این جریان ها قدرت را در اختیار دارد، هواداران آن با ارائه خوانشی متصلبانه و تحکم آمیز از دین، در صدد جا انداختن این برداشت موهوم اند که تجلیل از نوروز نوعی آیین ضد اسلامی و مخالف با دستورات و احکام اسلامی است و حرام مطلق یا مطلقا حرام می باشد.
این در حالی است که در طول تاریخ، از بدو ورود اسلام به سرزمین افغانستان و در کل حوزه تمدنی زبان فارسی شامل افغانستان، ایران و تاجیکستان، هیچ سندی مبنی بر ایستادگی اسلام در برابر نوروز و بهار مشاهده نشده و آیین های نوروزی همواره از سوی مسلمانان، همزمان با فرارسیدن عید نوروز فصل دل انگیز بهار با شکوه و شادی و شور تجلیل و بزرگداشت شده است؛ پس چگونه ممکن است که پس از قرن ها از ورود اسلام به افغانستان و گسترش این آیین آسمانی در سراسر کشور، اکنون یک جماعت محدود با خط و نشان های مخصوص و خوانش منحصر به فرد خود از اسلام، در پی تحریف تاریخ و تغییر مسیر رویه معمول حکومت های بزرگ دینی و اسلامی در قلمرو افغانستان، طی قرن های متمادی هستند؟
به نظر می رسد این جریان با صدور فتاوای شرعی و اشاعه نوعی دگماتیسم انعطاف ناپذیر و ستیهنده دینی، پیش از آنکه به تحکیم جایگاه دین و شریعت در میان مردمانی که قرن هاست با اسلام زندگی کرده و با ایمان اسلامی از دنیا رفته اند بپردازند، به این جایگاه ضربه زده و با ارائه تصویری متصلبانه، تحکم آمیز و انعطاف ناپذیر از شریعت اسلامی راه را برای ورود و ظهور گرایش های انحرافی و دین ستیزانه در جامعه هموارتر کرده و بهانه به دست دشمنان و بدخواهان اسلام و مسلمانان می دهند؛ بنابراین، این بر علمای دینی و مراجع تصمیم گیرنده اسلامی است که به عناصر فرصت طلب و جاهل نسبت به معارف ناب دینی، اجازه سوء استفاده از دین علیه دین را ندهند. ضمن آنکه تجلیل معقول و مطلوب از نوروز و بهار را به عنوان ایمان به آیات و نشانه های شگفت آور الهی، مورد تایید قرار دهند و آن را فرصتی برای بازاندیشی مسلمین به سرگذشت پیشین و سرنوشت آینده خویش قرار دهند؛ زیرا برخلاف تصور رهبران طالبان و دیگر جریان های همسو با آنان، نوروز هرگز بستر تقابل سنت و شریعت نیست؛ بلکه اگر نیک نگریسته شود، این نوعی معجزه آفرینش و بازتاب دهنده قدرت ذات لایزال آفریدگار است که زمین مرده را حیاتی دوباره می بخشد و با نوروز و بهار، پیام آور عشق و امید و زندگی می شود. در این میان، منع و انکار و تردید و بدتر از همه تکفیر این آیت بزرگ قدرت الهی، نه تنها اقدامی شرعی نیست؛ بلکه در تقابل با شریعت قرار می گیرد و خود نوعی دیگر از کفر و انکار آیات بی شمار آفریدگار هستی را در پی دارد.
نرگس اعتماد - جمهور