این تحقیق که مایکروسافت و دانشگاه کارنگی ملون بهصورت نظرسنجی از کارکنان حوزههای تجارت، آموزش، هنر، مدیریت و کمپیوتر انجام دادهاند نشان داده است کسانی که به درستی و دقت پاسخهای دستیارهای هوش مصنوعی بیشترین اعتماد را دارند، کمتر درباره صحت نتایج ارائهشده بهصورت انتقادی فکر میکنند.
این یافته چندان غافلگیرکننده نیست، اما دامی پنهان در رشد روزافزون حضور هوش مصنوعی در زندگی ما را آشکار میکند: هرچه ابزارهای یادگیری ماشینی اعتماد بیشتری جلب کنند، احتمال تولید محتوای نادرست و خطرناکی که از نگاه کاربران پنهان میماند بیشتر میشود.
پژوهشگران در این مطالعه نوشتند: «در صورت استفاده نادرست، فناوریها میتوانند به زوال تواناییهای شناختی منجر شوند.»
آنها در ادامه افزودند: «یکی از تناقضهای اصلی این است که با ماشینی کردن وظایف تکراری و سپردن موارد استثنایی به کاربر انسانی، فرصتهای مکرر برای تمرین قضاوت و تقویت ذهن را از او میگیرید و در نتیجه کاربر در مواجهه با استثناها، ناتوان و بدون آمادگی باقی میماند.»
از پاسخدهندگان، که از مددکار اجتماعی تا برنامهنویس را شامل میشدند، خواسته شد سه نمونه از کاربرد ابزارهای مولد هوش مصنوعی مانند چتجیپیتی در شغل خود را توضیح دهند. سپس، از آنها پرسیده شد که در انجام این وظایف از تفکر انتقادی استفاده کردهاند یا نه و اگر بله، چگونه. همچنین از آنها درباره میزان تلاش لازم برای انجام همان وظیفه بدون استفاده از هوش مصنوعی و میزان اعتمادشان به نتیجه نهایی سوال شد.
نتایج نشان داد که بررسی انتقادی پاسخهای هوش مصنوعی بهشدت کاهش یافته است؛ بهطوری که شرکتکنندگان اعلام کردند در ۴۰ درصد از وظایفشان هیچگونه تفکر انتقادی به کار نبردهاند.
این تنها نشانهای نیست که به آثار زیانبار وابستگی دیجیتال بر تواناییهای شناختی انسان اشاره دارد. مطالعات دیگر نشان دادهاند کاربران چتجیپیتی به حدی به آن وابسته میشوند که دوری از این ابزار هوش مصنوعی میتواند علائم مشابه ترک اعتیاد ایجاد کند. همچنین، ویدئوهای کوتاه مانند آنچه در تیکتاک دیده میشود موجب کاهش دامنه توجه و تضعیف رشد شبکههای عصبی مرتبط با پردازش اطلاعات و کنترل اجرایی میشوند.
این مشکلات بیشتر میان جوانان دیده میشود، گروهی که بیشترین میزان استفاده از هوش مصنوعی را دارند و اغلب از آن برای نوشتن مقاله و فرار از فرایند استدلال استفاده میکنند.
البته این پدیده جدیدی نیستــ «اثر گوگل» که در آن کاربران اطلاعات را به موتور جستوجو واگذار میکنند، سالها است که شناخته شده استــ اما این تحقیق بار دیگر اهمیت احتیاط در واگذاری کارهای ذهنی به ماشینهایی را که مستعد خطا هستند گوشزد میکند؛ زیرا ممکن است در نهایت توانایی انجام آن کارها را بهکلی از دست بدهیم.
پژوهشگران نوشتند: «دادهها نشاندهنده تغییر در میزان تلاش شناختیاند، به گونهای که کارکنان حوزه دانش با استفاده از هوش مصنوعی مولد بیشتر از اجرا به نظارت بر وظایف گرایش پیدا میکنند.»
آنها در ادامه افزودند: «در حالی که هوش مصنوعی میتواند بهرهوری را افزایش دهد، ممکن است مشارکت انتقادی را کاهش دهد، بهویژه در وظایف روزمره یا کماهمیت که کاربران صرفا به هوش مصنوعی تکیه میکنند، و این مسئله نگرانیهایی در مورد وابستگی بلندمدت و کاهش توانایی حل مسئله مستقل ایجاد میکند.»