مولوی محمدمختار مفلح رییس حزب نهضت اسلامی و مشاور ریاست اجراییه حکومت وحدت ملی است. آقای مفلح قبل از انتخابات ریاست جمهوری 2014 میلادی، حزب نهضت اسلامی را بنا نهاد و در انتخابات، از تیم اصلاحات و همگرایی حمایت کرد. آقای مفلح اکنون مشاور داکتر عبدالله در ریاست اجرایی است.
تشکر آقای مفلح که با جمهور گفتگو می کنید؛ شما به عنوان مشاور ریاست اجراییه ایفای وظیفه می کنید، ریاست اجرایی دارای چی جایگاهی در حکومت است؟
ریاست اجراییه بر اساس یک تفاهم بین دو تیم انتخاباتی ایجاد شد که در رأس آن یک طرف آقای غنی قرار داشت که بر خی از حلقات فاشیستی در آن جای گرفته است، یک طرف دیگر قضیه هم داکتر عبدالله با جمعی مجاهدین و احزابی مانند جمعیت اسلامی، حزب وحدت اسلامی، حزب شهید کاظمی و.. اما این جا غربی ها که دیدند قدرت به دست مردم تکیه می کند، انتخابات را به چالش کشیدند، آخرین گزینه هم فشار از سوی حزب جمعیت اسلامی به رهبری خردمندانه استادعطا محمدنور بود که موجب شد حکومت را پنجاه پنجاه تقسیم کند، همینجا بود که ریاست اجرایی ساخته شد.
غربی ها که دیدند مجاهدین به قدرت می رسند، با همکاری جمعی از تیم غنی با بهانه های مختلف ریاست اجرایی را فلج کردند. یک زمانی بود که ریاست اجرایی یک طرف قضیه بود و ارگ طرف دیگر؛ حالا این چنین نیست. وضعیت طوری است که رییس جمهور در بالا می نشیند و عبدالله با همکاران خود در کنار وزرا قرار میگیرند، حتی بحث پنجاه پنجاه هم نیست. ریاست اجرایی فلج است و عبدالله عبدالله هیچگونه نقشی در تصمیم گیری ها ندارد.
آقای عبدالله به عنوان رییس اجرایی حکومت؛ کسی که برای او اعتماد شد و رای گرفت، حالا پاسخ ایشان برای مردم چیست؟
اولا که سیاست در افغانستان طوری نیست که همه چیز تا آخر به یک نحو بماند، یک روزی در افغانستان سیاستمداران، مجاهد و روز دیگر سکولار هستند، روز دیگری بنیادگرا و یا غربزده می شوند. اصلا مشکل از رویکرد عبدالله نیست، مشکل از این است که عبدالله سرانجام خودش به این نتیجه رسیده است که مبارزه با غربی ها دشوار است. بناءاً ناخواسته به خواسته های غنی تن داده است. عبدالله به مردم پاسخی ندارد، ما به این خاطر به او رأی دادیم که او در کنار احمدشاه مسعود بود، نمایندگی از طیف مجاهدین میکرد، در کنارش ایستاد شدیم و بر علیه غنی مبارزه کردیم و عبدالله را به کرسی ریاست اجرایی رساندیم. بحث این است که حالا این چه رمز و رازی است که غنی یک روز آدم بد و حالا خوب و حاکم افغانستان شده است! ما انتظار داریم که عبدالله رویکرد خود را تغییر دهد، حالتی که اکنون بالای استاد عطا و جنرال دوستم آمده است، بالای داکتر عبدالله هم آمدنی است، روزی خواهد رسید که عبدالله حتی از خانه اش هم بیرون شده نتواند.
برنامه حلقه خبیثه و یا ستون پنجم این است که افغانستان را بی هویت بسازند و این کشور را دو دستی به خارجی ها تسلیم کنند.
در جریان سه سال و با ایجاد حکومت، رابطه استادعطا و عبدالله عبدالله در حالت نوسان بوده گاهی خوب و گاهی بد، این اختلاف میان دو شخص ناشی از چیست؟
من یک چیز را به شما بسیار به یک عنوان درشت می گویم، حمایت همه جانبه از استادعطا محمدنور حمایت از افغانستان است. یعنی پشتیبانی از استادعطا پشتیبانی از تمام افغانستان است. حرف من این است که استادعطا ثبات و یا استوانه اعمار افغانستان است، شما یک نمونه را می بینید، بلخ یک شهر متمدن و آرام است.
اصلا برنامه این است که شمال کشور چگونه در ناامنی فرو برود، پندارهای شورای امنیت این است که شمال کشور ناامن شود، تنها کسی که مانع این هدف شورای امنیت می شود، استادعطا است. چرا ناامن شود؟ به خاطر اینکه ناامن سازی شمال یکی از اولویت های شورای امنیت است. از وقتی که اتمر به شورای امنیت جا گرفته است، بدترین نهاد در میان مردم معرفی شده است، مردم میدانند.
حالا استادعطا مقوله و خط سرخ مجاهدین است، یعنی هویت سیاسی مجاهدین استادعطا است، استادعطا تاهنوز هویت مجاهدین را حفظ کرده است، صدای استادعطا صدای مردم افغانستان است، صدای یک شخص نیست. حالا استاد عطا اگر هرکسی که باشد، چی نیاز دارد در خط اول جنگ برود، دو تا فرزند خود را با خود ببرد؟ در مسافت چهار متری اش راکت اصابت کرد. یک کسی اگر بخواهد در آسایش باشد، هرگونه می تواند زندگی کند، در هر کشوری می تواند زندگی کند، امکانات دارد اما می گوید ما و شما نجات بیابیم، داعش در شمال کشور جای نگیرد، حالا به این اساس آقای نور یکی از فرزندان عدالتخواه کشور است.
حالا می آییم که بحث چی است؟ بحث این است که داکتر عبالله فکر می کند اگر عطا بلند برود و قدرتمند شود، جایگاه من پایین می رود! در حالی که اگر استادعطا تقویت شود، عبدالله تقویت می شود، ... شما یک نفر مقتدر را از عبدالله در شورای امنیت نشان بدهید! هیچ نقشی ندارد. تصمیم این است که شورای امنیت همه این ها را حذف کند بناءاً ما امیدوار هستیم که رهبران حکومت وحدت ملی بخصوص عبدالله به جای این گونه عملکردهای مقطعی، بهتر است سر برنامه های صلح و ثبات، سر برنامه های کسانی که سبب صلح و ثبات می شود، کار کند. استادعطا میخواهد که این وضعیت تغییر کند.
آقای نور پشتیبان اصلی عبدالله در انتخابات بود، حالا پرسشی که مطرح می شود این است چرا آقای عبدالله از استادعطا رویگردان شد؟
میخواهم به صراحت بگویم داکتر عبدالله فریبی را میخورد که جنرال دوستم خورده است، عبدالله به راهی میرود که احمدضیا مسعود رفت، تا زمانی که تغییر شکلی و کلی وارد نشود، عبدالله به راه اشتباه روان است. چرا؟ یعنی که تماماً دستآوردهای دولت را ببینید، جز گسترش فساد اخلاقی، جنگ، فساد اداری، ترویج برتری جویی و نفاق قومی دیگر هیچ دستآوردی ندارد.
ترس حکومت از استادعطا چیست؟
ترس این است وقتی که استاد موضع میگیرد و به نمایندگی از جمعیت وارد عمل می شود، او میخواهد که نظام اصلاح شود، راه اصلاح نظام این است که برخی از افراد در درون حکومت نباشند، وقتی نظام اصلاح شود، آن ها منافع خود را در خطر می بینند، و قتی می گوید که اتمر نباشد، اتمر منافع خود را در خطر می بیند، غنی، عبدالله و اتمر، لکه ننگ تاریخ است که به جای مراجعه به مردم، به امریکایی ها پناه می برند. استادعطا می گوید نگذارید هرج و مرج زیاد شود، استاد عطا برنامه دارد، می گوید این رویکرد حکومت غلط است و باید تغییر کند، دیگر مردم به ستوه آمده اند. روزانه بیش از صد نفر شهید میدهیم. ارتش و پولیس هر روز شهید می شوند، این وضعیت باید تغییر کند. این جاست که حکومت راهی ندارد و به خارجی ها عذر و زاری می کند که کاری کنید تا از وحدت مردم جلوگیری شود.
اصلا چیزی به نام دولت نیست، فقط کشور به دست چند تا خارجی است، ارگ به جای این که از مردم نمایندگی کند، ممثل چند تا سفارتخانه بخصوص سفیر امریکا است و به سفارتخانه ها پاسخگو است.
پناه بردن به سفارت خانه ها و اعمال فشار بالای عطامحمد چی پیامدهایی خواهد داشت؟
شما میدانید پیامدکاملا منفی دارد. میخواهم به صراحت بیان کنم که به تعبیر استاد عطا، طیفی که حریف قدرت است و ریشه مردمی ندارند، با تکیه با حمایت های بیرونی، در صدد اعمال تبعیض و نهادینه ساختن برتری قومی خودشان هستند، اما پیامد این مسئله بسیار خطرناک خواهد بود، هشدار می دهم که یک بار آتش مثل زیر خاکستر شعله هایش بلند می شود و در آن جا مرد و نامرد معلوم می شود.
بازی با استاد عطا یعنی چه؟
بازی با استادعطا بازی با شعله های آتش است. یک بار شعله های آتش بلند می شود و همه می گویند که استادعطا. چرا همین لحظه همه مردم استادعطا هستند و استاد عطا می گویند. حمایت از استادعطا گسترده است، مردم تحت فرمان استادعطا قرار گرفته اند اما استاد تحمل می کند. اگر من جای استادعطا باشم، حتی منتظر انتخابات هم نمی مانم.
گفتگو: وحید فرزان- خبرگزاری جمهور