کوچی در بسیاری کشورها وجود داشته و از سایر اتباع یک کشور به اساس ویژگی های مشخصی تفکیک میگردند. کوچی (Nomad) به فرد یا افرادی از جامعه گفته میشود که در هیچ گوشه ای از یک سرزمین اسکان دایمی نداشته و به منظور دسترسی به علفچرهای تازه برای مواشی شان همیشه از یک محل به محل دیگری در سیر و سفر و مهاجرت به سر می برند.
اما ظواهر نشان میدهد که ویژگی های کوچیها در افغانستان با تعریف پذیرفته شده فوق همخوانی ندارد. از اینرو ایجاب میکند در این زمینه، مطالعه بیشتری صورت گیرد تا ماهیت اصلی کوچی در افغانستان را به معرفی بگیریم. سئوال اساسی اینجاست که آیا کوچی در افغانستان بنا بر معقولیت اقتصادی گزینه و شیوه ای از زندگی اختیاری می باشد یا اینکه به قومیت نسبت داشته و برای گروهی از مردم با ویژگیهای مشخص وابسته است.
سالهای متمادیست که مالداران بزرگ متوطن در قلمرو پاکستان مخصوصا شهرهای پشاور، کویته و کراچی با استفاده از بهترین تسهیلات زندگی بشمول قصرهای مفشن مسکونی عمدتاً با انگیزه ی حصول منفعت بیشتر اقتصادی با سرمایه گذاری در سکتور مالداری و ترانسپورتی مصروف کار وبار هستند.
اکثریت این مالداران بزرگ که گفته میشود نیاکان قدیم شان واقعاً کوچی و از قوم پشتون بودند حالا مالکان شرکت های بزرگ ترانسپورتی پاکستان بوده، در پاکستان مسکن گزین می باشند و میان پاکستان و افغانستان اساسا مصروف کار وبار انتقالات در سکتور ترانسپورتی هستند. همین سرمایه گذاران اند که تعدادی از متعلقین و خانواده های بی بضاعت خود را از آنطرف سرحد تحت نام کوچی طی توافقات سنتی استخدام و رمه های مواشی خود را در اختیارشان قرار میدهند و به همین ترتیب کار خود را در سکتور مالداری تداوم بخشیده اند. جانب مقابل معامله یعنی خانواده های مستخدم آنها وظیفه دارند تا رمه ها را به محلات سرسبز ولایات مختلف کشور ما در فصل های معتدل انتقال داده و از این طریق امرار معاش نمایند.
اگرچه این خانواده های مستخدم ظاهرن در تولید و فروش محصولات لبنیات و گوشت و نسل گیری این رمه ها مستقیما شامل اند اما در واقع عمال تقویه کار سکتور مالداری پاکستان بوده و مالکان اصلی رمه های موسوم به کوچی در افغانستان سرمایه گذاران و مالداران بزرگ پاکستانی هستند. اگر به ویژگی ها و تعاریف پذیرفته شده کوچی توجه شود، آنهایی که رمه های شان را از یک محل به محل دیگر در افغانستان انتقال میدهند در واقع کوچی نه بلکه چوپان های مالداران بزرگ پاکستانی اند و چون ویژگی های اساسی کوچی را ندارند مطابق تعاریف پذیرفته شده اصلا نباید کوچی و آنهم کوچی کشور ما محسوب گردند.
بنابر مطالعات علمی ساحات و چراگاه هایی که بصورت متواتر مورد استفاده و چرش مواشی قرار میگیرند خاصیت طبیعی و حاصلخیزی خود را از دست داده و بخاطر سرسبزی و حفظ محیط زیست به احیای مجدد نیاز می یابند. سایر کشورها برای رفع این مشکل، برکوچی ها مالیات مشخص وضع نموده اند که همین عواید میتواند زمینهای تخریب شده ی ناشی از چرش بیش از حد (Overgrazing) مواشی کوچی را مجدداً احیا کند.
متاسفانه در کشورما ضمن اینکه کوچی های نامنهاد هیچ نوع مسئولیت و مالیه دهی برعواید شان ندارند در برابر تخریب محیط زیست ما نیز هیچ مسئول شمرده نشده و برعکس، بعد از سقوط رژیم طالبان از امتیازات غیرمنطقی عجیب و غریب دولتی نیز برخوردار گردیده اند.
قوانین ذیربطی که بعد از سقوط طالبان ترتیب و نافذ گردید، در یک اقدام سلیقه ای و غیرمنصفانه گروه منسوب به کوچی ها را به حیث اقلیت محروم رسمیت داده و رسیدگی فوق العاده به این مردم را جزو مسئولیتهای حکومت تعیین نموده است.
موجودیت حبیب افغان و ملاتره خیل که از جمله متمول ترین های کشور
قوانین ذیربطی که بعد از سقوط طالبان ترتیب و نافذ گردید، در یک اقدام سلیقه ای و غیرمنصفانه گروه منسوب به کوچی ها را به حیث اقلیت محروم رسمیت داده و رسیدگی فوق العاده به این مردم را جزو مسئولیتهای حکومت تعیین نموده است.
به نمایندگی از کوچی های نامنهاد در پارلمان حضور دارند غیرمنصفانه و سلیقه ای بودن چنین قوانینی را نشان می دهد. یکی از امتیازات غیر منصفانه به کوچی های نامنهاد سهمیه ده نفر نمایندگی در پارلمان کشور است که بدون هیچ نوع احصاییه گیری آمار فیصله گردیده و بنابراین با نفوس واقعی شان مطابقت ندارد.
کوچیهای نامنهاد در افغانستان بنابر قوانین نافذه حق گزینه ای داده شده اند تا بتواند از هر حوزه انتخاباتی و در هر گوشه افغانستان که میخواهند رای بدهند. فرض میکنیم بنابر پذیرش رهبری نظام کوچی های افغانستان واقعاً کوچی اند و مانند سایر کشورها به آنها باید رسیدگی صورت گیرد، حالا باید مقایسه شود که حکومت کدام کشور برای کوچی شان همچو امتیازات عجیب و غریب مانند افغانستان را در نظر گرفته است!
یقیناً که در هیچ گوشه از دنیا چنین امتیازات سخاوتمندانه و یکجانبه همانند قوانین افغانستان را برای کوچی نخواهیم یافت.
رمه چرانهای موسوم به کوچی معمولا در فصل های بهار و تابستان از مناطق گرمسیر کشور به ولایات شمال مشمول دره ی پنچشیر نیز مهاجرت نموده موقتاً جابجا میگردند و از علوفه و گیاهان خودروی کوهدامنه های سرسبز این ولایت مواشی خود را تغذیه میکنند. به امتداد امتیازدهی های سلیقه ای حکومت برای این گروه، دفتر مطبوعاتی والی پنجشیر نیز بتاریخ 30 سنبله 1396 درصفحه فیسبوک خود از ایجاد انجمنی بنام "انسجام کوچی ها در ولایت پنجشیر" وعده خدمات عامه برای شان خبر داد که بعد از مواجهه انتقادات شدید مردم آن ولایت خبر یادشده توسط همین دفتر دوباره اشتباه قلمی خوانده شد.
منتقدین این اقدام بیشتر بر عدم ارتباط منطقی میان کوچی که خود یک پدیده کاملاً غیر مدنی است و ایجاد نهاد مدنی برای آنها، عدم موجودیت هیچ کوچی ای مربوط و متعلق به ولایت پنچشیر، موجودیت توطئه و نیت سوء دست اندرکاران این اقدام، عدم اولویت کاری ولایت پنجشیر به اینچنین یک اقدام و پیامد های نفاق برانگیز آن در آینده پنجشیر تاکید می نموند.
انتقادات وارده و نظریات صاحبنظران می رساند که همچو یک اقدام نه وجهه قانونی و نه منطق مدنی و مردمی دارد، بلکه بی خبری مسئولین حکومت محلی و عدم موجودیت فرایندهای منظم تصمیم گیری عامه در آن ولایت را به نمایش میگذارد.
تصاویر گردهمایی که والی پنجشیر در آن از ایجاد انجمن به اصطلاح کوچی های پنجشیر یاد نموده است اشتراک اشخاص معروف کشور و اعضای پارلمان را نیز انعکاس می دهد. شخصی بنام حبیب افغان، وکیل به اصطلاح کوچی ها که در حقیقت مسکن گزین ولایت کاپیسا بوده و ملکیت بی شماری در آن ولایت دارد نیز در زمره اشتراک کننده گان و از مبتکران اصلی مفکوره ایجاد انجمن موسوم به کوچیها در ولایت پنجشیر است. گذشته از اینکه افغان خود از ویژگیهای کوچی برخوردار نیست و نمیتواند به این نام و از این آدرس در پارلمان نماینده باشد، حق ندارد برای کوچیهای خیالی در ولایت همجوار تعیین تکلیف نماید.
با درنظرداشت توضیحات فوق میتوان گفت کوچی در افغانستان به معنی و تعریف واقعی آن وجود ندارد، و اگر موجود هم باشند تعداد آنهایی که مربوط به افغانستان اند هنوز تشخیص نگردیده است.
کوچی هر آنکسی است که شیوه ی به خصوص زندگی را در محدوده یک کشور اختیار نموده و متعلق به هیچ قوم و نژاد مشخص نمی باشد. اجتماعات منسوب به کوچی در افغانستان واقعیت قومیتی دارد، یعنی جماعتی از مردم نحوه ی زندگی شان را بخاطر منافع و معقولیت اقتصادی آن خود ترجیح میدهند و واضح گردیده است که با این ارجحیت مفاد اقتصاد و زندگی بهتری از اکثریت افغانها دارند، اما اکثریت ایشان اصلا از افغانستان نه بلکه از پاکستان هستند و نمیتوانند کوچی افغان باشند.
حکومت می باید در قدم اول ماهیت، هویت و نفوس دقیق کوچی افغانی را مشخص نموده بعداْ در قوانین ذیربط تجدید نظر نماید تا با تعدیل آن قوانین مالیات برعایدات و مالیات بر تخریب کشتزارها و محیط زیست را بر کوچی های افغان وضع نماید.
سایر رمه چرانهای پاکستانی که کاروان شان را در فصل های معتدل به ولایات مختلف کشور ما انتقال میدهند مطابق قوانین پذیرفته شده بین المللی اصلاْ حق ورود به افغانستان را ندارند.
احمدشکیب بخشی-
خبرگزاری جمهور