شماری از مردم، سکوت علمای دینی در برابر حملات مرگبار تروریستی را پرسش برانگیز خوانده و از آن به شدت انتقاد کرده اند.
انبوهی از کاربران صفحات اجتماعی پس از آن به آدرس علمای دینی به شدت تاختهاند که روز جمعه، دهها نمازگزار شیعه در حمله تروریست های تکفیری به مسجد امام زمان کابل شهید و زخمی شدند.
مولوی عبدالمالک ضیایی؛ عالم دینی و رییس پیشین مساجد وزارت حج و اوقاف به جمهورنیوز می گوید: مواضع چندگانه علمای دینی در برابر مسایل افغانستان به چند دستگی و وابستگی آنان به برخی کشورهای خارجی مرتبط میشود.
به گفته وی، سلفیگری و وجود اندیشههای تندروانه در میان برخی علما و حتی در شورای سراسری علمای افغانستان مانع از آن شده تا شورای علما در برابر حملات تروریستی موضع مشخص داشته باشد.
برمبنای گزارش نمایندگی سازمان ملل برای افغانستان، این ششمین حمله به اماکن مذهبی و اجتماعات مردمی شیعیان افغانستان در سال جاری است؛ اما شاید باور این موضوع برای بسیاری ها، سخت باشد؛ ولی واقعیت تلخ این است که در هیچیک از این موارد، شاهد موضع گیری صریح، بی ابهام و به هنگام از سوی شورای سرتاسری علما و سایر مجامع دینی و مذهبی علیه عوامل این خشونت های کور و متعصبانه نبوده ایم. این در شرایطی است که ماهیت اهدافی که تروریست ها آماج قرار داده اند، آشکارا مذهبی بوده و مبنا و توجیه تروریزم برای حمله کردن به این اهداف نیز چیزی جز جنگ مذهبی علیه پیروان مذهب شیعه نبوده است.
پس واقعا این پرسش، جدی و مهم است که علمای دینی کجا هستند؟
شماری از منتقدان در شبکه های اجتماعی، این شایبه را مطرح کرده اند که چون شورای علما نیز از سوی حکومت و از مجرای کمک های مالی قدرت های بزرگ خارجی، تأمین می شوند، شاید به جز در موارد خاص مورد نظر حکومت و خارجی ها، مجاز به موضع گیری نباشند.
انتظار می رود، این صرفا یک برداشت سطحی و دور از واقعیت کاربران شبکه های مجازی باشد و هیچ ریشه ای در حقیقت نداشته باشد؛ چه در غیر آن صورت، این نتیجه غم انگیز و ناامیدکننده به دست می آید که دین که در سراسر تاریخ، قدرتی بازدارنده و بلامنازع در برابر سلطه استعمار خارجی بر سرنوشت ملت های اسلامی بوده، اینک دقیقا در خدمت استعمار و پروژه های مخوف و پیچیده آن درآمده، به گونه ای که متولیان آن حتی در برابر شیوع شعله های هولناک یک جنگ مدیریت شده مذهبی نیز بی تفاوت اند و سکوت می کنند تا به این ترتیب، دست های پلید استعماری که در پشت این پروژه مخوف قرار دارند، با مانع و محدودیت رو به رو نشوند.
علما باید نشان دهند که به عنوان متولیان رسمی و مستقیم دین، از سنگر دیانت، در برابر هرگونه طرح و توطئه فتنه انگیزانه ای که کیان دین، اساس ایمان و محور وحدت اسلامی مردم افغانستان را نشانه رفته باشد، با قدرت و بدون هیچگونه مدارا و مماشات و مسامحه می ایستند و در این راه، نه از مواضع و منافع رسمی و غیر رسمی حکومت، تبعیت می کنند و نه به خواسته قدرت های استعمارگر خارجی، اعتنا و تمکین می نمایند.
جنگ مذهبی جاری علیه نمازگزاران مظلوم شیعه در افغانستان که از سوی تکفیری های مزدور وهابی آغاز شده، آزمونی بزرگ و سنگین در برابر جامعه دینی و مجموعه های علمایی کشور است تا صادقانه و شجاعانه به دفاع از حریم دین و وحدت اسلامی مردم برخیزند و اجازه ندهند تا یک تاریخ تجربه همزیستی صلح آمیز و مبتنی بر اخوت و همپذیری مثال زدنی و بی بدیل شیعه و سنی در این سرزمین، از جانب مزدوران پابرهنه و غیر متمدن وهابیت تکفیری، خدشه دار شود و آسیب ببیند.
رژه مرگ تروریست ها در خیابان ها و عبادتگاه های مسلمین افغانستان اما تاکنون نشان از غیبت بزرگ روحیه مبارزه و انقلابی گری دینی علما، سنگرداران دین و حافظان حریم اسلام و مسلمانی دارد.
وهابیت بی ریشه، وارداتی و پروژه ای که به کمک قدرت های جهانخوار خارجی و رژيم های مزدور و سرسپرده مسلط بر منابع عظیم نفتی و اماکن مقدس اسلامی در خاور میانه و دنیای عرب، مرزهای زمینی ما را در نوردیده و در کوهستان های اچین و کوت و پچیراگام برای خود، حاشیه امن، ساخته است، نباید این قدرت را پیدا کند که اصول، اساسات و مبانی دینی شیعه و سنی را نیز دگرگون سازد و ایدئولوژی منحط و انحرافی مغایر با آموزه های اصیل مکتب اسلام را بر جامعه سنی های حنفی افغانستان که همواره مذهبی مبتنی بر مدارا و خویشتن داری و خشونت پرهیزی و نفی کشتار و خون ریزی و جنگ افروزی علیه سایر فرق و مذاهب اسلامی بوده است، استیلا پیدا کند.
سکوت مجامع علمایی در برابر مانورهای مرگبار و خونین تکفیری های سلفی در مساجد شیعیان، یک زنگ خطر جدی و تکان دهنده است. آیا چند عالم نمای تروریست وهابی، تاریخ سراسر صلح و سلم و مدارا و مدنیت حنفی های صلح جو و خشونت ستیز افغانستان را در زادبوم امام ابوحنیفه کابلی مصادره می کنند؟!
فاطمه موسوی- خبرگزاری جمهور