اردغان برد. رقیبانش باختند؛ عکس جملۀ اول است.
چرا مردم میگویند اردغان برد؟
شاید نقش کاریزماتیکش ایجاب نماید که برد و باخت را به او نسبت می دهند و یا اینکه به عنوان یک شخص نامزد بود این کار را میکنند.
اساسا در ترکیه این حزب عدالت و توسعه است که برده است و چارچوب سازمانیی است که توانسته جوابگوی سئوالات سیاسی و اجتماعی مردم شود.
در جهان ما سیاستمداران زیادی است که تلاش میکنند چون اردوغان باشند و یا اینکه مانند ما دلایلی برای پیروزی او ببافند ولی سیاستمداران اندکی هستند که توانسته اند چون او در قالب یک سازمان سیاسی بدرخشند.
سازمانها گاهی سیاستمدارانش را چنان هضم سازمانی میکنند که افراد چون ابزار، عمل میکنند و دیگر از رفتار کاریزماتیک گونه خبری نیست و این سازمان است که رفتارش را بر افراد تحمیل و توسط آنها توجیه می نماید.
زمانی است که سیاستمداران، استراتیژی یک سازمان را در اختیار میگیرند و این رهبران هستند که رفتار کاریزماتیک شان به وجهۀ سازمان می افزاید و سازمان به این گونه رهبران خلاصه میگردد.
درترکیه هرچه باشد ولی چند نکته واضح است:
یک، آنطوری که گفته میشود حزب عدالت وتوسعه یک حزب اسلامی به معنی احزاب اسلامی درکشورهای چون پاکستان و کشور ما نیست بلکه یک حزب سیاسی با چارچوب سکولاریسم و با مبانی اسلامی می باشد؛ لذا از بازیها و درگیری های فرقه ای به دور و از جزمگرایی اندیشه در امان می باشد.
دو، حزب عدالت و توسعه به معنی سیاسی اش یک حزب است و استراتژی درازمدت سیاسی دارد که میتواند در برابر چالشهای مختلفی جواب دهد و گرفتار جزر و مد سازش های سیاسی نباشد.
سه، باوجود وجهۀ سکولاریستی عدالت وتوسعه، تعامل آن درجهان به عنوان یک حزب با ریشه های اسلام سیاسی و برگرفته از ایدۀ اربکان است. روی همین ملحوظ، پیروزی و موفقیت آن نسبت به هرحزب دیگر در کشورهای منطقه خبرساز و جالب توجه می باشد. به هر اندازه که از اسلامی بودن آن اغماض شود و یا دست کم گرفته شود ممکن نیست در سیاست های داخلی و خارجی آن اثرات اسلامی بودن به معنی سیاسیش دیده نشود.
چهار، سازمانهای اسلامی دارند به دو طیف تقسیم میگردند: افراطی ها، که یکسره با پیشکش نمودن مدل های صدر اسلام و یا قرائت ظاهری و سطحی از اسلام، روش دموکراتیک رسیدن به قدرت را بنام دموکراسی غربی رد میکنند و خود نتوانسته اند در عالم عمل، جامعه ای به این معنی را بسازند بلکه همیشه در گرو مثال زدن دورۀ خلفای راشدین، ناکامی و انتزاعی اندیشی شان را کتمان می نمایند مانند حزب التحریر و امثالهم.
اگر گاهی با انتقادی رو به رو شدند بجای ارائه و پیشکش نمودن یک راهکار سیاسی قابل تطبیق به تکفیر و تفسیق مخالفانش پرداختند.
طیف دوم سازمانهایی اند که با پذیرفتن اصل دموکراتیک ساختن یک نظام سیاسی، قرائت قابل قبولی از نظام سیاسی اسلام ارائه نموده اند که موفقیت های زیادی را نصیب نیزگردیده اند و عدالت و توسعه در صدر این نوع سازمان های اسلامی قرار دارد که تحت همین خصوصیت شناخته میشود.
پنج، خطر اصلی به لحاظ تئوریک برا ی اینها از یک طرف افراطیون اند که با قرائت خودشان بجای حمایت از نوع تفکر سیاسی چنین سازمانهایی، به تکفیر و محکومیت آنها می پردازند و بیشترین بی انصافی را نیز همین ها نموده اند (نمونه مصر)
و از جانب دیگر غربی ها تلاش میکنند تا وانمود سازند که چنین سازمانهای فاقد ظرفیت بالا برای رهبری یک کشور بوده و موفقیت های آنها را کوچک و چالشهای فراراه شان را بزرگ جلوه دهند (نمونه بی بی سی )
شش، با وجود اتهام هایی چون فساد مالی که به عدالت و توسعه وارد گردید، شفاف ترین سازمانی است که ترکیه بخود دیده است.
معمولا حکومت های برخواسته از روش دموکراسی غربی غرق فساد می باشند و از هند گرفته تا تشکیلات خودگردان فلسطین این مشکل را دارند اما سازمانهای اسلامی نشان داده اند که در زدودن این نقیصه نسبت به همه موفق بوده اند (نمونه حماس و عدالت وتوسعه)
هفت، نفوذ هر حزب وابسته به سیاست هایی است که در کشورش پیش میگیرد و میان آن و سیاست و برخورد خارجی اش نوعی توازن و سنخیت ایجاد میکند. عدالت و توسعه در این راه نیز از موفق ترینها بوده است.
موضعگیریش در قبال غزه و سایر مسایل جهان اسلام بر میزان محبوبیت آن افزود و آن را تبدیل به نوعی آرمان عامۀ مردم در داخل نمود.
هشت، عدالت و توسعه ویژگی پلورال خود را نیز دارد که در سایر سازمانهای اسلامی کمتر دیده شده است و این مسأله باعث شده که غربی ها نتواند دست به توطئه های بیشتری بزند و از جانب دیگر، از صرف انرژی سازمانی به مسایل بیهودۀ فکری جلوگیری نماید.
نُه، عدالت وتوسعه برای اسلامگرایان ما قبل از اینکه یک حزب سیاسی ایده آل باشد یک اندیشه است که سئوالات مارا در مسایلی چون سازماندهی سیاسی و تعامل با قدرت جواب میدهد و ایجاب میکند که بجای وفق دادن رفتارهای عدالت و توسعه با نوع قرائتهای خودمان به نزدیک سازی قرائتهای خودمان با مبانی فکری عدالت و توسعه تلاش صورت گیرد.
ده، درکل، پیروزی عدالت و توسعه نقطۀ عطفی بود در روند کندسازی پیشرفت سیاسی سازمانهای اسلامی از جانب غرب و نقطۀ عزیمتی است برا ی سازمانهای اسلامی که علاقه مند الگوگیری از مدل عدالت و توسعه اند.
در پایان، پیروزی عدالت و توسعه در وجود شخصی چون اردوغان برای همۀ سازمانهای اسلامی مبارک باد.
کمال الدین حامد- استاد دانشگاه
ارسالی به
خبرگزاری جمهور