۰

از استخاره تا دامن‌زدن به قومیت

يکشنبه ۱۱ جوزا ۱۳۹۳ ساعت ۱۸:۳۶
مگر می‌توان باور کرد که نیروهای رحمانی، در استخاره، برای آدمی مشوره‌هایی فاشیستی بدهد؟ اگر مشوره‌هایی فاشیستی و قوم‌گرایانه از نشانی نیروهای ملکوتی صادر گردد، پس وظیفه شیطان چیست؟
از استخاره تا دامن‌زدن به قومیت

چندی پیش صبغت‌الله مجددی، در همایشی به مناسبت اعلام حمایت احمدضیاء مسعود از تیم تحول و تداوم، گفته بود که او به استخاره دریافته است که اشرف‌غنی احمدزی، مناسب‌ترین فرد برای احراز کرسی ریاست جمهوری است. استخاره جناب مجددی در پیوند به انتخابات ریاست جمهوری اگرچه در همان زمان توسط برخی‌ها نقد شد؛ اما من به دلیل آن‌که اصل «استخاره» را نه به عنوان برهان قاطع و الزام‌آور، بل به عنوان یکی از ابزارهای شناخت نسبی در عرصه سیاست می‌پذیرم، سکوت کردم و چیزی ننوشتم. استخاره در مسایل سیاسی، به باور من، شبیه رویا و خواب است. فلاسفه مسلمان درباره معرفت‌بخشی خواب از دیر گاهی بحث و فحص کرده‌اند و نتیجه‌اش آن شده که بیش‌تر آن‌ها، به شمول فارابی، رؤیای صادقه را نیز یکی از ابزارهای معرفت دانسته‌اند.
کاربست اصل استخاره و استناد به خواب در عرصه سیاست هم بدعت تازه نیست که توسط مجددی آغاز شده باشد، بل تاریخ این سرزمین، داستان‌های بی‌شماری از خواب‌هایی تأثیرگذار سیاسی در حافظه خود دارد که من در این‌جا به چندنمونه از آن‌ها اشاره می‌کنم:
از پدر برادران بویه که حکومت آل بویه را اساس گذاشت، نقل می‌کنند که شبی خواب دید در حال بول کردن است و از «احلیلش» دودی بیرون می‌آید که همه جهان را فرا می‌گیرد. در تعبیر خواب گفتند که فرزندان تو جهان را خواهند گرفت. سبکتکین، در شبی که از صاحب خود به خاطر فروش نرفتنش کتک خورده بود، در خواب حضرت خضر را دید که به وعده ولایت جهان را می‌دهد. وی سلسله غزنویان را بنیاد نهاد. شاه اسماعیل شبی خواب دیده بود که از طرف حضرت علی کرم‌الله وجهه و حضرت مهدی موعود تأیید شد که تشیع را در ایران بگستراند.
قومیت
پرسشی که شاید مطرح شود این است که وقتی استخاره را به عنوان یکی از ابزارهایی شناخت می‌پذیری و به همین دلیل در آن باره چیزی ننوشتی، حالا چرا قلم را زحمت داده و علیه آن می‌نویسی؟
تنها پاسخی که برای این پرسش دارم، سخنان دی‌شب آقای مجددی است. آقای مجددی، دی‌شب در گفتگو با یکی از رسانه‌های تصویری گفت: «عبدالله عبدالله، برنده نخواهد شد. چون مردم با حکومت پشتونی عادت کرده‌اند و عبدالله، پشتون نیست». این سخن آقای مجددی در حقیقت روگرفت همان یادداشت انوارالحق احدی است که گفته بود: «ما به حکومت کابل با صدای بلند می‌گوییم که پشتون‌ها برادر بزرگ‌اند و هیچ‌گاهی مقام دوم را نخواهند پذیرفت».
من وقتی این سخنان آقای مجددی را شنیدم، به استخاره وی نیز شک کرده و با خود گفتم شاید او کدام رکن آن را درست به جا نیاورده و به جای دیدن خواب صادقه، شیطان در وجودش خانه کرده و برایش مشوره‌های فاشیستی داده است.
مگر می‌توان باور کرد که نیروهای رحمانی، در استخاره، برای آدمی مشوره‌هایی فاشیستی بدهد؟ اگر مشوره‌هایی فاشیستی و قوم‌گرایانه از نشانی نیروهای ملکوتی صادر گردد، پس وظیفه شیطان چیست؟
آیا در این صورت، تداخل وظیفه‌یی به وجود نخواهد آمد؟ آیا همه باورهای دینی مان دگرگون نخواهد شد؟
بله چنین بود که به استخاره حضرت صبغت‌الله مجددی شک کردم و به احتلامی‌شدن‌اش متیقن گردیدم.
عبدالشهید ثاقب- خبرگزاری جمهور
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *


بهمن علی پور
Afghanistan
دوست عزیز لطفاً نام خود را تغییر دهید!
عبدالشهید یعنی چی؟!!
مگر العیاذ بالله نامی از نام های الله ج شهید است؟؟!!

شما از شیطان صحبت کردید،ولی با این تشریک و نامی که دارید معلوم میشود پا در مسیر شیاطین گذاشته اید!!
نام شما از جملۀ این تام هاست:
عبدالاحمد،عبدالرسول،غلام نبی،غلام رسول و.....
mohammad ali alizadah
Australia
مجددی یک آ دم شیطا ن است اینها را با ید از بین جا معه افغانها دور کرد و سزایش مرک است تا باشد پند ی برا ی دیگر استخاره گران که با را ی ملت افغانستا ن بازی نکنن اینها کاسه لیسا ن isi پا کستا ن است .
پربازدیدترین