اینکه تصور می شود پاکستان بعداز بحران تصنعی تنش و درگیری با طالبان، گام های محتاطی را برای عادی سازی روابط با طالبان افغان برداشته است، یک دروغ محض است. بازی با ذهنیت جمعی مردم، مستلزم چنین اقداماتی است که سازمان های اطلاعاتی برای بسترسازی مرحله بعدی بازی های خونین و خطرناک، انجام می دهند. بناءاً افغانستان نمی تواند در نگاه پاکستانی، یک استثنا باشد.
هیچگونه تنشی میان طالبان افغانستان که دستمایه پاکستان هستند و سازمان اطلاعات نظامی این کشور که در حقیقت گردانندۀ اصلی سیاست های اسلام آباد است، وجود ندارد. تمام درامه های سیاسی از برخوردهای نمادین مرزی تا لفاظی های دیپلماتیک، همه در قالب بازی های اطلاعاتی می گنجند. حداقل برای ما مردم در جغرافیایی بنام افغانستان، آغاز و انجام این نوع بازی ها، در نتیجه تجربه بیش از چهاردهه، ثابت شده است. حالا با شروع هر بازی، تحلیل ذهنیت عام مردم از وضعیت به مرحله ثابتی رسیده است که می توان به آن شعور جمعی مردم در قبال سیاست روز، نام داد.
حالا که نماینده ویژه پاکستان در امور افغانستان برای دومین بار در کمتر از ۳ ماه اخیر، سفرهای رسمی به کابل انجام میدهد، تحلیل ما از وضعیت این است که پاکستان در تلاش انجام بازی جدیدی است که بدور از چشم غرب و امریکا، بوده نمی تواند. چطور امکان دارد که طالبان منحیث فرزندان پاکستان، در برابر این حامی قدیمی شان، تمرد کنند. خوب بعضی از موارد اندکی وجود دارد که اندک حلقات در میان طالبان، تمایل به جلب حمایت غیر از پاکستان را دارند. اما روی هم رفته، این حلقات در اقلیت قرار دارند و نقش تعیین کننده ای در معادلات افغانستان، نخواهند داشت.
پاکستان از دَرَک افغانستان، نگرانی های بیشماری دارد. عمده ترین نگرانی این کشور از افغانستان، گسترش نفوذ هند و محدود شدن زمینه ها برای ایفای نقش اسلام آباد است که باعث شده تا اسلام آباد همواره سیاست فعال و کنشگرانه ای در قبال افغانستان داشته باشد.
صادق خان در شرایطی به افغانستان سفر کرد که امریکایی ها، منطقه و کشورهای همسایه، به شدت مترصد فرصت برای تغییر قواعد بازی در افغانستان تحت تسلط طالبان اند. در ضمن، جدا از تصور است که امریکا اقدامی را جدا از مشوره با پاکستان در مورد افغانستان، اتخاذ کند. شراکت پاکستان در پروژه های امریکا در افغانستان، یک امر حتمی، ضروری و غیرقابل انکار است. زیرا دید پاکستانی ها، عمده ترین وسیله برای امریکا جهت تغییر سیاست در جغرافیای افغانستان بوده و خواهد بود.
من در این نوشتار، به چرایی سفر صادق خان به کابل، همزمان با سفر هیئت امریکایی، می پردازم. به زعم نگارنده، شش دلیل عمده در پس این سفر نمایندۀ ویژه نخست وزیر پاکستان به کابل در شرایط کنونی قابل تحلیل اند:
1- صادق خان به کابل سفر کرد تا با حلقات ناراض در میان طالبان که از وضعیت خسته شده اند، دیدار کند. جلب رضایت این حلقات می تواند مرحله بعدی بازی غرب را در مشوره با پاکستان، تسهیل کند. صادق خان با حلقاتی دیدار داشت که می توانند در جهت تغییر احتمالی رهبری در صفوف طالبان، ممد این کودتای درون گروهی در میان طالبان، شوند. طرح جایگزینی هیبت الله با حقانی ها، جا افتاده ترین تحلیلی است که این روزها می توان از وضعیت افغانستان، داشت؛
2- صادق خان باهدف انتقال پیام هشدارآمیز به طالبان، به کابل آمد تا بگوید که نزدیکی بیش از حد به هند، خطراتی را برای طالبان در قبال دارد. زیرا فعالیت و کنش گری بی سابقه هند از تامین روابطش با طالبان، نگرانی های عمدۀ پاکستان در قبال افغانستان است. چیزیکه عمده ترین تفسیر از نگاۀ نظامیان پاکستانی را از بدو تاسیس این کشور در رابطه با افغانستان، می توان داشت؛
3- پاکستان هیچگاه اجازه نمی دهد تا نقش فعال اسلام آباد در عرصه های سیاسی، دیپلماتیک، امنیتی و اقتصادی در افغانستان، تضعیف شود. یعنی عامل سومی در پی این تضعیف، به دنبال محدود ساختن نقش پاکستان در قبال افغانستان باشد. کنش گری فعال دیپلماتیک پاکستان و هدایت نیروهای نیابتی برای تامین منافع پاکستان در افغانستان، عمده ترین دلیل همگرایی و همراهی این کشور با طرح های غرب در افغانستان بوده است؛
4- صادق خان در شرایطی به کابل سفر کرد که بازی میان منطقه و یا فرامنطقه" غرب و شرق" در افغانستان، وارد مرحله جدیدی می شود. بنابراین بسترسازی برای دور جدیدی از بازی های غرب، تنها از طریق میانجیگری پاکستان به دلیل نفوذ بیش از حدش بالای طالبان و سایر گروه های است که می توانند در این تحول به نفع غرب و پاکستان، عمل کنند. بناءاً صادق خان برای مهره چینی و سنجش قاعده جدیدی از بازی به نمایندگی از غرب از جانب پاکستان به کابل آمد تا گزارشی از وضعیت و نظر مطلوب در مورد مواضع طالبان را با خود به اسلام آباد ببرد و آن را از این طریق با غرب و امریکا، شریک سازد؛
5- سفر همزمان صادق خان با سفر هیئت امریکایی به کابل، نکاتی مشکوک و مبهم در بازی پیچیده را در افغانستان نشان می دهد که غرب در حال انجام آن است. به این حساب گفته می توانیم که صادق خان برای انجام هماهنگی ها با امریکایی ها و ایفای نقش پاکستان در تحول بعدی که امریکا قرار است در افغانستان، تصمیم بگیرد، به کابل سفر کرده است. از این رو، پاکستان می خواهد تا تضمینی برای تثبیت جایگاه این کشور، در معادلات بعدی افغانستان داشته باشد؛
6- برخی منابع در پاکستان مدعی هستند که سفر اخیر نماینده ویژه این کشور به کابل در حقیقت با هدف فراهم کردن مقدمات سفر برنامه ریزی شده معاون نخست وزیر و وزیر امور خارجه پاکستان به افغانستان است و زمزمههایی وجود دارد که سناتور اسحاق دار به زودی سفری رسمی به کابل خواهد. براساس رسم دیپلماتیک و پروتوکول های معمول، بسترسازی برای ایجاد فضای مطلوب برای تامین منافع پاکستان در جریان سفر مقامات پاکستان به افغانستان، از دیگر ماموریت های صادق خان بود.
به هر حال، بازی پاکستان در میدان افغانستان، بازی چند بعدی، مخرب و فرصت طلبانه است. پاکستان با درک ضعف هایش در عرصه رقابت با هند و نگرانی فزاینده از افول احتمالی جایگاهش در بازی افغانستان، همواره یک کنشگر فعال و استفاده جو بوده است. این کشور با دید منفعت طلبانه، همواره تنش، بی ثباتی سیاسی و مداخله قدرت های بزرگ را در افغانستان، به مثابۀ فرصتی برای احیای اقتصاد ورشکسته، مقابله با بی ثباتی سیاسی و تقویت بنیاد های امنیتی و نظامی اش می بیند. به همین دلیل است که دو ضلع اساسی تصمیم گیری در نظام سیاسی پاکستان" سازمان اطلاعات نظامی پاکستان- آی اس آی و دستگاه دیپلماسی این کشور" همواره در قضایای افغانستان، سهم فعال و بی تردیدی داشته اند.
در شرایطی که پاکستان با بحران بی سابقه ی سیاسی، اقتصادی و امنیتی، مواجه است، گاو شیری افغانستانِ طالبان، فرصت بی نظیر تاریخی را در اختیار این کشور قرار داده تا با حمایت غرب و امریکا، به تثبیت جایگاهش در معادلات افغانستان، بپردازد. دیده شود که انکشاف بعدی اوضاع و تحولات جدید در میدان افغانستان که عمدتا ناشی از رقابت غرب و شرق در این کشور است، تا چه اندازه به نفع پاکستان، تمام می شود؟
عبدالناصر نورزاد-
خبرگزاری جمهور