۰

طالبان و ترور تلویزیون

مجید غزنوی
سه شنبه ۸ عقرب ۱۴۰۳ ساعت ۰۹:۵۴
طالبان و ترور تلویزیون
 
نقطه محوری تفکر تروریستی، غیریت‌سازی حذف‌گرایانه بر مبنای باورها و برداشت‌های جزمی رادیکال و متصلب از متون مقدس است. این طرز تفکر، بی‌آن‌که حد یَقِفی داشته باشد، دامنه‌ای درازدامن به وسعت همه جنبندگان در پهنه هستی دارد. گرانیگاه و نقطه کانونی این دیدگاه آن است که جز پیروان تروریزم غیریت‌ساز، هر جان‌داری «غیر» و به همین دلیل محکوم به نابودی است. 

در باور بنیادین تروریست‌ها «غیریت» برابر با محکومیت به نابودی است. در این طرز فکر، میان آن که با پوست و گوشت خود راه می‌رود و مخالف باورهای تروریست‌ها فکر و فعالیت می‌کند، با آن که در قالب تصویر از قاب تلویزیون پخش می‌شود، فرقی وجود ندارد و هردو «غیر» هستند و باید از میان برداشته شوند.

دستور ملا هبت‌الله، سردسته طالبان، مبنی بر ممنوعیت پخش تصاویر موجودات زنده از رسانه‌های تصویری و تبدیل شدن تلویزیون‌ها به رادیو، در چارچوب همین تفکر غیریت‌ساز قابل توجیه و تفسیر است. از این منظر، همچنان که هر انسان زنده دارای تفکر مستقل از طرز فکر تروریست‌های مسلط بر افغانستان، حق حیات و فعالیت ندارد، فعالیت رسانه‌های دیداری نمایش‌دهنده تصویر این شهروندان نیز غیرمُجاز و مغایر با شریعت طالبانی و نه شریعت محمدی است.

حقیقت این است که حذف تصویر زندگان از تلویزیون و تبدیل کردن آن به رادیو، پایین‌ترین درجه حذف در تفکر طالبانی و به مراتب آسان‌تر و توجیه‌پذیرتر از حذف خود زندگان از صفحه روزگار است؛ کاری که تجربه زیسته و فلسفه وجودی طالبان و بسیار راحت‌تر از آب خوردن است. 
براین اساس، تصور افغانستان بدون تصویر در حاکمیت گروهی که جز آدم‌کشی و قتل عام، هیچ هنر مثبت دیگری ندارد و از مدنیت و مدارا و مردم‌داری بهره‌ای نبرده است، چندان نه بعید است و نه بدون پیشینه.

در این میان، تنها کورسوی امیدی که فراروی رسانه‌ها و شهروندان افغانستان گشوده است، اختلافات درونی عمیق و پردامنه در میان سران کابل‌نشین گروه طالبان با دارودسته قندهاری این گروه است. در کابل، سراج‌الدین حقانی، رهبر شبکه مخوف و مدهش حقانی، ملا یعقوب، پسر ملا عمر، بنیانگذار طالبان و امیرخان متقی، سرپرست وزارت خارجه این گروه، از مخالفان جدی و سرسخت انسداد رسانه‌های تصویری هستند و بعد از عملیاتی‌سازی تدریجی و گام به گام سیاست‌های جنجالی طالبان در این دور از قبضه قدرت، یکی از دلایل آغاز اجرایی کردن این دستور از ولایات دوردست قندهار و تخار و بادغیس و هلمند، دودستگی جاری در میان سران محوری حاکمان کنونی افغانستان بر سر فعالیت و عدم فعالیت رسانه‌های همگانی تصویری است.

این رویارویی، برای هردو جناح شبکه حقانی و طالبان قندهاری بسیار معنادار و تعیین‌کننده است؛ به گونه‌ای که پیروزی هرکدام،به معنای شکست همیشگی طرف مقابل در بازی قدرت خواهد بود. بنابراین، شبکه حقانی از همه قدرت و امکانات خود برای مواجهه با این اقدام ملاهبت‌الله و اطرفیانش استفاده خواهد کرد تا بیش از آن که عمر فعالیت شبکه‌های تلویزیونی را تمدید کند، عمر سیاسی خود را طولانی‌تر بسازد و از حذف دائمی خود در بازی پیچیده قدرت، پیشگیری کند.

در هر صورت، اقدام ملا هبت‌الله به بستن رسانه‌های تصویری، بخشی از تروریزم فرهنگی ـ رسانه‌ای طالبان و نشانگان تغییرناپذیری تفکر محوری این گروه در مواجهه با پدیدارهای حیاتی توسعه و تحول‌پذیری سازگار با ایجابات زمانه ما و بسیار خطرناک‌تر از تروریزم کشتارمحور این جریان است.

در تروریزم رسانه‌ای، آنچه به مثابه هدف بنیادین شناخته می‌شود، مقابله با اطلاع‌رسانی آگاهی‌بخش معطوف به ارتقای سطح شعور همگانی و افزایش درجه تحلیل و تفکر انتقادی و احیای منش آزادی‌خواهی و عدالت‌طلبی در بستر جامعه است. این نگرش حذف‌گرایانه، در امتداد بستن مکاتب و دانشگاه‌ها به روی زنان و دختران و تعدیل و تقلیل مضامین و محتوای درسی مراکز آموزشی عالی و ابتدایی،در جهت تسطیح و یک‌دست‌سازی فهم و درک همگانی مردم از مجرای تحمیل ایدئولوژی افراطی و رادیکال طالبانی باید تعریف و تبیین شود.

مجید غزنوی- خبرگزاری جمهور
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *

پربازدیدترین