طالبان سه دستاورد مهم برای خودشان قائل هستند: 1- ما امریکا را شکست دادیم 2- ما امنیت سراسری به افغانستان آوردیم 3- ما تورم و ارزش پول ملی را ثابت نگه داشتیم.
سه دروغ شاخدار طالبان
حسینی مدنی
24 اسد 1403 ساعت 12:30
طالبان سه دستاورد مهم برای خودشان قائل هستند: 1- ما امریکا را شکست دادیم 2- ما امنیت سراسری به افغانستان آوردیم 3- ما تورم و ارزش پول ملی را ثابت نگه داشتیم.
سه سال از حاکمیت طالبان گذشت. طالبان در این سه سال و قبل از پروژه سقوط کابل، سه دستاورد مهم برای خودشان قائل هستند و آن را بعنوان افتخارات خود هر روز به چشم مردم ما می زنند: 1- ما امریکا را شکست دادیم 2- ما امنیت سراسری به افغانستان آوردیم 3- ما تورم را مهار و ارزش پول ملی را ثابت نگه داشتیم.
این سه ادعا، بطور کاملا آشکار، سه دروغ محض تاریخی هستند. آیا واقعا طالبان، امریکا را شکست دادند؟ آیا سقوط نظام جمهوریت فاسد اشرف غنی، حاصل شکست نظامی امریکا بود؟ قطعا نخیر.
کابل و افغانستان طی توافق محرمانه میان طالبان و امریکا، بدون نزاع و بر اثر سیاست از قبل تعیین شده، که فروپاشی ارگانهای دفاعی کشور، جزوی از آن بود به طالبان واگذار شد.
اگر در میدان جنگ میان طالب و امریکا، فشاری بر روی امریکا بود؛ این فشار توسط ایران و پاکستان و روس بود. ضربات مختصری که امریکا در میدان خورد و جنگی که برای این کشور شکل فرسایشی گرفت، این حاصل تاکتیک های فراتر از طالبان و توسط قدرت های منطقوی بود.
خروج امریکا از افغانستان، بیش از آنکه طالبان باشند؛ حکومت فاسد اشرف غنی و ساختارهای مریض حاکمیتی یک حاکم مریض بنام اشرف غنی و قبل از آن، اشتباهات فاحش حامد کرزی بود که موجب ناامیدی امریکا شد و امریکا ناچار شد بطور همزمان وارد تعامل با طالبان بشود. این تعامل، سالها در خفا ادامه یافت و نهایتا در سالهای اخیرِ حکومت جمهوریت فاسد غنی، علنی شد.
ما فراموش نمی کنیم که زلمی خلیلزاد مدام فشار می آورد که طالبان باید در حکومت و نظام، شریک ساخته شوند. امریکا مدام فشار می آورد که باید افغانها با طالبان گفتگو کنند، این امریکا بود که ارگانهای امنیتی افغانستان را زیر سایه بی عقلی های اشرف غنی، تضعیف کرد و نهایتا با خروج هدفمند خود، اردو و پولیس افغانستان را متلاشی نمود.
امریکا افغانستان را دو دستی به طالبان تقدیم نمود. فشار امریکا بود که هزاران طالب خطرناک از زندان های افغانستان آزاد شوند و به جرگه جنگجویان طالبان بپیوندند. چرا؟ تمام طالبانی که امریکا به گوانتامو برده بود همگی الان جزو مقامات عالیه حکومت طالبان هستند. چرا؟ اگر امریکا از دشمن خود شکست خورده بود، چرا الان به این دشمن خود هفته وار بصورت علنی و رسمی پول می دهد؟ چرا بصورت مخفیانه به همان نیروهایی که مثلا امریکا را کشته و شکست داده و بیرون شان کرده، مخفیانه پول می دهد؟ چرا به استخبارات و وزارت دفاع و داخله طالبان جداجدا پول می دهد؟ آیا امریکا ملانصرالدین است؟ چرا تاهنوز هوا و فضای افغانستان تحت کنترل امریکاست؟ عوامل امریکایی در وزارت های دفاع و امنیت و در هتل های سرینا و آریانا و کارته 4 و شیرپور و وزیراکبرخان و.... چه می کنند؟ طالبان از کدام شکست می گویند؟
طالبان در سالهای آخر حکومت غنی، هیچ حمله ای علیه نیروهای امریکایی نکردند و بلکه هر که را کشتند، یا بچه های اردوی ملی بود و یا غریب کار افغانستانی که طعمه حملات انتحاری آنها در شهرها می شد و یا اطفال مکتب و زنان باردار در دشت برچی. طالبان واضح بگویند که امریکا در دو سه سال آخر حضورشان در افغانستان، دقیقا چند نفر کشته دادند که وادار شدند شکست خود را بپذیرند و از افغانستان فرار کنند؟ در حد هیچ! پس کدام شکست؟
اگر امریکا با طالبان در جنگ بوده، چرا حالا میزبان سراج الدین حقانی و ملا وثیق و ملا یعقوب در دوبی و قطر و سعودی است؟ مگر سراج الدین تحت تعقیب امریکا نبود؟ مگر برای او جایزه ده میلیونی تعیین نکرده بود؟ حالا چرا برای او ویزای مولتی پل صادر کرده؟ آیا این حاصل جنگ و شکست امریکا از طالبان است؟
بسیار سخن های دیگر، شواهد و مستندات وجود دارد که طالبان، امریکا را شکست نداده اند. امریکا در افغانستان شکست خورد؛ اما این شکست، شکست در نظام بود و نه نظامی.
امریکا بیش از آنکه از طالبان شکست بخورد، از درون شکست خورد، از دست دوستان نادانش شکست خورد. از امثال فضلی ها و محب ها و اشرف غنی ها و کرزی ها و از مأموران نادانش شکست خورد که در ادارات مختلف جابجا کرده بود. امریکا از فساد خودش و از فساد عواملش در درون نظام شکست خورد. ناامید شد. و بعد اندیشید که وقتی طالبان می توانند نقش اشرف غنی را بعنوان حافظ منافع امریکا تأمین کنند، چرا با طالبان کار نکند! طالبان هم در مذاکرات شان با امریکا دقیقا همین را گفتند: اشرف غنی به شما چه می دهد و چه می کند، که ما نمی توانیم بدهیم!
امریکا بر اساس یک اندیشه از افغانستان رفت تا به وجه دیگری برگردد؛ نه اینکه حالا طالبان برای خودشان افتخار سازی می کنند که ما امریکا را شکست دادیم! طالبان اگر یک نیروی جنگی بومی در مقابل شان باشد خواب از کله شان می پرد. و اگر یک فیر از قریه ای علیه شان بشود، تمام قریه را به رگبار می بندند.
دروغ دوم طالبان، این است که ما امنیت سراسری آوردیم.
عامل ناامنی قبل از سقوط چه کسانی بودند؟ حالا که عامل ناامنی و کشتار و انتحار، خودش حاکم کشور شده؛ نیروهای مخالف اش، حاضر نمی شوند همانند طالبان دست به انتحار و کشتار کور بزنند؛ چون مخالفان طالبان، مردم را و غیرنظامیان را از خود می دانند.
جامعه سیاسی و مدنی و رسانه ای و زنان افغانستان و ... حاضر نمی شوند برای تحت فشار گذاشتن حکومت طالبان، به شفاخانه ها حمله کنند، در مساجد و مکاتب بمبگذاری کنند، در ملی بس ها بمب بگذارند، در میان جمعیت و بازار، موتربمب بفرستند و هزارتا جنایتی که طالبان مرتکب شدند، مدنی ها هم مرتکب شوند.
پس امنیت فعلی، حاصل نوع تفکر و اقدام مخالفان طالبان است و نه اندیشه و عمل طالبان؛ چرا که طالبان با انتحار و کشتار و خشونت و قتل و سربریدن ها و راهزنی ها شناخته می شوند. خشونت و کشتار، جزو هویت جداناشدنی طالبان است. همین اکنون زندان های طالبان پُر است از جوانانی که به هر بهانه واهی زیر شکنجه قرار دارند. همین اکنون هر مرد و زن افغانستانی که رنجر و مسلحین طالبان را می بینند از ترس بر خود می لرزند. همین اکنون، حکومت، حکومت نظامی است. همین اکنون 5000 نیروی انتحاری در کندک استشهادی طالبان منتظر دستور خودکفانی هستند. این امنیت است؟ معنای امنیت همین است؟
دروغ سوم طالبان، بهبود اقتصاد است. مهار تورم، حفظ ارزش پول ملی.
آیا واقعا اقتصاد را طالبان مدیریت می کنند؟ اگر امریکا دو ماه به طالبان پول ندهد، چه می شود؟ و بعد، حاصل این مهار تورم و ارزش پول را باید بر دسترخوان مردم ببینیم. فراتر از 90 درصد مردم افغانستان زیرخط فقر و گرسنگی به سر می برند. کار نیست، درآمد ندارند، مردم به یافتن یک لقمه نان خشک هم قانع اند. سیل مهاجرت های اقتصادیِ قانونی و غیرقانونی ادامه دارد. ایران از سیل مهاجرت وطنداران مظلوم و بی پناه ما به تنگ آمده است. پاکستان دروازه هایش را بسته است. قاچاق انسان افغانی به اروپا به اوج خود رسیده است و... همه اینها از فقر و گرسنگی است و نه از روی سیری و دلخوشی. آیا این وضعیت، برای طالبان یک افتخار و دستاورد است؟
اقتصاد طالبانی، فاجعه و فراتر از فاجعه است. اگر کمک های غذایی کفار بین المللی نباشد عُشر جمعیت افغانستان از فقر و گرسنگی می میرند.
طالبان علاوه بر تخصص در خشونت و کشتار، در دروغگویی نیز مهارت دارند. طالبان هیچ دستاورد افتخار آفرین ندارند. ما نباید اجازه بدهیم که طالبان مانند نیاکان خود، افتخارات دروغین را ثبت تاریخ این کشور کنند که ما یک ابرقدرت را شکست دادیم! طالبان نیروی مزدور بودند و هستند و باقی خواهند ماند، مزدوری جزوی از هویت طالبان است. جیره از امریکا میگیرند و علیه امریکا لاف می زنند!
حسینی مدنی- خبرگزاری جمهور
کد مطلب: 174986
آدرس مطلب: https://www.jomhornews.com/fa/article/174986/