با روی کار آمدن مجدد طالبان در سال 2021 گمان اغلب این بود که این گروه تغییر کرده و در تلاش برای تعامل با جهان می باشد. اما با گذشت دوسال و اندی از حاکمیت طالبان بر افغانستان، سخنان رهبر این گروه که به تازگی از طریق رادیوی ملی این کشور پخش شد، امیدها برای تعامل و تغییر در طالبان را تقریبا با خاک یکسان نموده و چشم انداز سیاسی-اقتصادی کشور را با هاله ای از ابهام مواجه نموده است
- شرایط اقتصادی:
برخلاف تمامی پیشبینی های موجود پیرامون فروپاشی اقتصادی افغانستان، طالبان توانستند با کمک عوامل خارجی حداقل در کوتاه مدت جلو این وضعیت را بگیرند. طالبان با استفاده از کمکهای هفته وار سازمان ملل، گسترش تجارت با کشورهای پیرامون بخصوص ایران و آسیای مرکزی و نیز استفاده از شرایط ویژه برای رسیدگی به خانوارهای آسیب دیده، انتقال پول از طریق شهروندان این کشور که در آمریکا، اروپا، استرالیا و سایر کشورهای آسیایی حضور دارند و همچنین حفظ نسبی این کشور در سیستم بین المللی انتقال پول؛ باعث شده تا طالبان شرایط اقتصادی را تا حدودی مهار نمایند. اما این روند دیرپا نبوده و در صورت عدم تعامل طالبان و ستیز این گروه با شهروندان کشور در داخل و سایر کشورهای جهان چنان که رهبر این گروه بیان نموده به زودی اثرات منفی کوچک شدن اقتصاد کلان کشوری، افزایش تورم، گسترش فقر و سایر تبعات منفی بر اقتصاد افغانستان نمایان خواهد شد. که این مسأله پیامدهای مخرب سیاسی نیز به طالبان در پی خواهد داشت.
شرایط سیاسی:
برای درک بهتر وضعیت سیاسی حاکم بر افغانستان کافی است این مورد را در نظر گرفت که با گذشت نزدیک به سال از حاکمیت این گروه، هنوز هیچ کشوری آنها را به رسمیت نشناخته و حتی کشورهای حامی طالبان بخصوص پاکستان لحن دیپلماتیک خویش در قبال این گروه را تغییر داده و افغانستان را پناهگاه امن برای تروریستان میدانند. با وقوع حملات پیچیده تروریستی در کشورهایی همچون ایران، پاکستان، روسیه و حتی در داخل افغانستان این فرض که طالبان در مهار داعش موثر بوده را به چالش کشیده است.
طالبان حقوق اقلیت های قومی-مذهبی را نفی می کنند. زنان و دختران هر روز بیشتر از پیش منزوی میشوند و کارمندان دولت پیشین مورد تعقیب و شکنجه قرار می گیرند؛ این مساله باعث شده تا خفقان سیاسی حاکم بر کشور که نوعی عمل از سوی طالبان محسوب می شود را در قالب عکس العمل شهروندان و مخالفت، قیام و حتی احتمال جنگ مسلحانه با این گروه را در پی خواهد داشت.
سخن اخیر رهبر طالبان پیرامون سنگسار زنان، ستیز با دموکراسی، تطبیق شریعت و تداوم جنگ با غرب را می توان در ناامیدی این گروه از جامعه جهانی دانست. البته این سخنان تمامی مسیرهای دیپلماتیک بر روی طالبان را مسدود نموده و منطقه و جهان را که با فرض تغییر طالبان با این گروه در تعامل بود را وادار به تغییر استراتژی پیرامون قضیه افغانستان خواهد نمود.
نتیجه:
سه مورد در قبال طالبان قابل بیان است:
ـ اولاً این گروه تغییر نکرده و در تلاش برای پیشبرد اهداف ایدئولوژیک خویش در افغانستان و منطقه می باشد، که البته اختلافی درونی را نیز در پی داشته است.
ـ دوم: شرایط نسبتاً با ثابت اقتصادی سیر معکوس خویش را آغاز کرده و ظرف ماهها و سال های آتی شاهد وضعیت بد اقتصادی در افغانستان خواهیم بود.
ـ و سوم اینکه مطابق به گفته های اخیر رهبر طالبان، ما باید در قبال چشم انداز سیاسی-اقتصادی افغانستان محتاط باشیم، زیرا در چشم انداز ترسیم شده از سوی رهبر این گروه ستیز با غرب و ارزشهای غربی دوام نموده که البته این به معنی صرف افغانستان را در بر می گیرد و نیز طالبان اگر از درون دچار تحول نشود، حاضر و یا حداقل قادر به مذاکرات برای آنچه جامعه جهانی از طالبان می خواهد نخواهد شد.
بلال اکبری- ارسالی به
خبرگزاری جمهور