۰

نسبت انسان افغانستانی با شعار انقلابی «قدس از ماست»

فاطمه موسوی
جمعه ۱۸ جوزا ۱۳۹۷ ساعت ۲۱:۲۵
ما افغانستانی هستیم و بهتر از هر کس دیگری می‌دانیم که برادران و خواهران مظلوم مان در فلسطین، چه هزینه‌ سنگینی را در برابر مقاومت مردانه در مقابل غصب و اشغال و تجاوز و کشتار و هتک حرمت قبله‌ اول می‌پردازند.
نسبت انسان افغانستانی با شعار انقلابی «قدس از ماست»


قدس از کیست؟
این همان پرسشی است که هم مخالفان برپایی روز جهانی قدس طرح می‌کنند و هم موافقان آن. و هردو گروه نیز وظیفه دارند که از سر آگاهی و مسؤولیت به آن جواب بدهند؛ نه از سر خشم و احساسات و نفرت و نفرین یا وابستگی‌های سیاسی و ایدئولوژيک.
 
به تعبیر دیگر، پاسخ به این پرسش، پیش از هر چیزی یک رسالت انسانی است. اگر قدس را یک شاخص برای سنجش درجه‌ انسانیت و نسبت مان با انسان در نظر آوریم، فارغ از هر حب و بغضی که داریم، برای پاسخ‌دادن به این پرسش، احساس نیاز می‌کنیم.
 
به راستی قدس از کیست؟
یک پاسخ کلی و کلیشه‌ای از منظر موافقان روز جهانی قدس و آرمان آزادی قبله‌ اول مسلمانان، همان شعار معروف آزادی‌خواهان قدس و فلسطین است که به زبان عربی، مطرح می شود و همه نیز با آن آشنایی دارند: القدس لنا.
 
یعنی قدس از ماست؛ اما ما به عنوان کسی که در این سوی جهان ایستاده ایم، باید نسبت خود را با قدس مشخص کنیم و روشن سازیم که «ما» در این شعار انقلابی معروف، شامل چه طیف از آدم‌های ساکن زمین و مقیم زمان می‌شود. این «ما» آیا شامل ما که در زمین دیگری، در سرزمین دیگری و با سرگذشت و سرنوشت دیگری زندگی می‌کنیم نیز می‌شود یانه؟
 
با این توضیح، به نظر می‌رسد تا حدود زیادی ابعاد تاریک و زوایای ناپیدای این مساله، برای مخالفان و موافقان روشن‌تر شده باشد؛ بنابراین، اکنون اگر اندکی از حب و بغض‌ها و احساسات ناشی از آن، فاصله بگیریم و از بالا به این مساله نگاه کنیم، می‌توانیم پیشفرض‌های ذهنی و اعتقادی را کنار بگذاریم و غیر جانب‌دارانه‌تر به این ماجرا بپردازیم.
 
هرکدام از ما وظیفه داریم با مسایل و موضوعاتی که در پیرامون ما جریان دارد تعیین تکلیف کنیم و به تعبیری نسبت و رابطه‌ خود را با آن‌ها مشخص نماییم.
 
درک این موضوع هم بسیار ساده است. ما انسانیم و به تبع طبع انسانی مان، نیاز داریم که در قبال آنچه در پیرامون مان می‌گذرد بی‌تفاوت نباشیم و این همان چیزی است که ما را از دیگر اشیا و موجودات، جدا می‌کند و در واقع فصلی از تمایز و تفکیک میان ما ایجاد می‌کند.
 
روز قدس و اساسا کلیت آرمان آزادی قدس شریف نیز یکی از همان چیزهایی است که نیاز دارد ما به نسبت‌سنجی موقعیت خود با آن، بپردازیم و در پایان، نگاه و نظر مان را در خصوص این پرسش کلیدی که قدس از کیست، روشن کنیم.
 
شعار پیش‌گفته می‌گوید: قدس از ماست؛ اما باید بدانیم این «ما» آیا شامل ما نیز می‌شود یانه.
 
برای درک این مهم، باید ببینیم که قدس و به تبع آن، مدعای آرمان آزادی قدس چیست؟
 
قدس به لحاظ تاریخی قبله‌ اول مسلمانان است. یعنی اگر بنا به هر دلیلی، جهت قبله از قدس به کعبه تغییر داده نمی‌شد، اکنون باید رو به فلسطین نماز می‌گزاردیم؛ بنابراین، قدس برای  ما قداست دارد.
 
مسجد الاقصی همچنین به عنوان یک نماد مقدس، نقش مهمی در تاریخ تکوین تمدن اسلامی دارد و در برخی از مهم‌ترین ماجراهای مربوط به زندگی دینی پیامبر اکرم(ص) از این مکان مقدس به عنوان یک نماد، نام برده شده است.
 
با این حساب، علقه و علاقه‌ ما به قدس، استحکام بیش‌تری پیدا می‌کند.
 
از آن‌سو درگیری مبارزان آرمان آزادی قدس شریف با دشمن صهیونیستی نیز برخلاف سیاه‌نمایی‌های انحرافی رسانه‌های غربی، پیش از آن‌که یک دعوای ساده‌ حقوقی بر سر زمین و مالکیت باشد، دینی، تاریخی و عقیدتی است.
 
اسراییلی‌ها با تصاحب و مصادره‌ قدس و اماکن مقدس پیرامون آن در صدد برافراشتن معبد سلیمان و جایگزین‌سازی نمادهای تاریخی دین یهود در قبله‌ اول مسلمانان اند؛ بنابراین، بسیار ساده‌لوحانه خواهد بود اگر تصور کنیم که مساله‌ قدس، یک مساله‌ داخلی مربوط به نزاع حقوقی فلسطین و اسراییل است و ربطی به ما ندارد.
 
قدس بخشی از هویت دینی مسلمانان است و یهود نیز درست به همین دلیل، در صدد سلطه و مصادره‌ آن است؛ چون هدف غایی و نهایی آن، برکندن ریشه‌ اسلام و نابودی کامل هویت اسلامی است؛ جنگی که نابودی نمادها یکی از مهم‌ترین بخش‌های آن است.
 
با این حساب، ما نمی‌توانیم خود را مبرا و مجزا از دایره‌ شمول «ما» در شعار معروف و انقلابی «قدس از ماست» بدانیم؛ زیرا قدس هویت مشترک همه‌ي مسلمانان است و ما به عنوان مسلمان نمی‌توانیم نسبت به این امر، بی‌تفاوت باشیم.
 
نکته‌ دیگر این است که مفهوم «ما» در شعار القدس لنا حتی از مسلمانان نیز فراتر می‌رود و به کلیت نوع انسان، مربوط می‌شود؛ زیرا رژیم متجاوز و خون‌ریز اسراییل، علیه نوع انسان جنایت می‌کند و خیزش‌های انسان‌های آزاده اعم از مسلمان و غیر مسلمان در سراسر جهان به ویژه در کشورهای غربی در سال گذشته بر علیه جنایات این رژیم در غزه، نشان‌گر آن است که آنچه در فلسطین و در قدس می‌گذرد، انسانیت انسان را نشانه رفته است و لذا قدس، نمادی از سرنوشت مشترک همه‌ انسان‌های آزاده است و ما حتی اگر نسبت اول مان با قدس را به بنا به هر دلیلی نادیده بگیریم، نمی‌توانیم هویت انسانی خود را نیز انکار کنیم و به این ترتیب، ما از دو جهت در قبال قدس، مسؤولیم: اول به جهت این‌که مسلمانیم و دوم به سبب آن‌که انسانیم. 
 
قدس از ماست؛ از «ما» به عنوان امت مسلمان؛ به عنوان کسانی که دین، قبله، کتاب، پیامبر، سرگذشت و سرنوشت مشترکی داریم. هیچ تعجبی ندارد اگر من در افغانستان، برادر دینی ام در یکی دیگر از کشورهای اسلامی و برادران و خواهران هم‌سرنوشتم در غزه و رام الله و رفح و خان یونس و بیت المقدس، یک‌صدا فریاد بکشیم: القدس لنا!
 
قدس از ماست؛ زیرا ما از قدسیم. قدس قبله‌ اول ماست. سرنوشت همه‌ ما در پایان تاریخ با قدس و سرنوشت این قبله‌ نخستین مسلمین، گرهی ناگسستنی خورده است.
 
از همه مهم‌تر این‌که ما افغانستانی هستیم و بهتر از هر کس دیگری می‌دانیم که برادران و خواهران مظلوم مان در فلسطین، چه هزینه‌ سنگینی را در برابر مقاومت مردانه در مقابل غصب و اشغال و تجاوز و کشتار و هتک حرمت قبله‌ اول می‌پردازند.
 
وقتی کودکی در فلسطین می‌گرید، وقتی جوانی تیر می‌خورد و زیر رگبار گلوله جوخه‌های مرگ وحشی‌ترین رژیم جهان، جان می‌سپارد، وقتی به مادری مسلمان و محجبه در خیابان‌های غزه، رام الله، قدس و... از سوی سگ‌های هار وابسته به ارتش غاصب اسراییل، اهانت می‌شود و حرمت یک زن مسلمان، هتک و شکسته می‌شود، وقتی صحن مقدس قبله‌ اول مسلمین با پوتین‌های اشغال و غصب نظامیان صهیونیست، پایمال می‌شود، وقتی خانه‌ای در یک روستای فقیرنشین فلسطینی شب‌هنگام به وسیله‌ تانک‌ها و هواپیماهای رژیم خون‌آشام صهیونیست به توپ و بمب بسته می‌شود و ساکنان آن زنده زنده در آتش غصب و غارت و تجاوز و ددمنشی می‌سوزند و جان می‌بازند، وقتی در شب‌ها و روزهای یک تموز رمضانی، بر سر مردم بی‌دفاع و بی‌گناه غزه، بمب‌های حاوی فسفر سفید و مواد کیمیایی ریخته می‌شود، وقتی بیمارستان‌های انباشته از کشته و زخمی، مساجد و مکاتب و ورزشگاه‌های مملو از پناهندگان بی‌گناه گریخته از تیررس تانک و هلیکوپتر و تک‌تیراندازهای خون‌آشام اسراییلی در غزه، ناگهان به توپ بسته می‌شود و وقتی پیامک‌های مرگ، خواب از چشم کودک ۴ ساله فلسطینی می‌رباید و لحظاتی بعد یک غرش، یک صدای مهیب و یک ترکش آتشین که بر گردنش فرود می‌آید، او را به خواب ابدی فرو‌می‌برد، اگر هیچ‌یک از این رویدادها برای چشم‌های بی‌تفاوت اعراب مرفه در عربستان و مصر و قطر و امارات و کویت و... مفهوم نیست، برای انسان مسلمان افغانستانی، هزار حرف نگفته و هزار درد نهفته دارد؛ زیرا کودکان این سرزمین پیش از آن‌که جمله‌ ماندگار همه‌ کودکان نوآموز یعنی "بابا آب داد" را بخوانند با مفاهیمی چون جنگ، خشونت، گلوله، ویرانی، بمب، آوارگی و مرگ آشنا هستند.
 
جوان افغانستانی می‌داند که آزادی به چه معناست، استقلال کدام است و اشغال و تجاوز و غصب و غارت چه مفهومی دارد. پیران این سرزمین، خود روایت زنده‌ تاریخ سراسر رنج و مشقت و محنت عصر و نسل خویش اند.
 
بنابراین در چنین کشوری پیش از هر کشور  دیگری، روز جهانی قدس، معنا پیدا می‌کند. در چنین سرزمینی است که قدس، قداست می‌یابد و قدس‌نشینان، به مثابه‌ خواهران و برادران دینی ساکنان این کشور، در قلوب مردم جای دارند و این مردم، دشمنان و غاصبان و هتاکان و حرمت‌شکنان حریم قدس؛ قبله‌ی اول را دشمن می‌دارند و نسبت به آن‌ها ابراز خشم و نفرت و انزجار می‌کنند.

فاطمه موسوی- خبرگزاری جمهور
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *

پربازدیدترین