شماری از احزب و جریانهای سیاسی، خواستار تغییر نظام انتخاباتی شورای ملی به نظام تناسبی شدهاند. هدف این خواسته احزاب، تثبیت سهم و نقش احزاب در پارلمان خوانده شده است.
در نشست روز شنبه، رهبران و نمایندگان حدود ۲۰ حزب و جریان سیاسی از جمله حزب جمعیت، حزب اسلامی (گلبدین)، حزب جنبش و حزب وحدت اسلامی مردم افغانستان شرکت کردند.
محییالدین مهدی، به نمایندگی از احزاب سیاسی در این نشست گفت که به منظور جلوگیری از هدر رفتن آرای مردم، برای احزاب سیاسی و ائتلافها "آرای هر حوزه در درون فهرستها قابل انتقال باشد".
این احزاب همچنین تاکید کردند که انتخابات پارلمانی باید تا اوایل میزان سال آینده برگزار شود. حدود ۳ هفته پیش، مقامهای کمیسیون انتخابات کردند که انتخابات پارلمانی افغانستان با تاخیر برگزار خواهد شد.
پیشنهاد سازمان ملل در سال ۲۰۰۴ برای انتخابات پارلمانی، نظام نمایندگی تناسبی بود؛ اما حامد کرزی، در قانون انتخابات سال ۲۰۰۴ نظام رأی واحد غیر قابل انتقال را تعیین کرد.
نمایندگی تناسبی یک سیستم انتخاباتی است که هدف آن برقراری تناسب بین تعداد نمایندگان احزاب در پارلمان و میزان رای آنها در انتخابات است.
از نقطه نظر سیاسی، گرد همایی روز شنبه احزاب قدرتمند افغانستان یک گام مهم برای اصلاح نظام انتخاباتی افغانستان بود؛ گامی که می تواند در نهایت، زمینه تغییر در سیستم سیاسی کشور را نیز فراهم کند.
واقعیت این است که سیستم رأی واحد غیر قابل انتقال، به فساد، فردگرایی و بی مسؤولیتی نمایندگان پیروز انتخابات منجر شده و به نحو قابل ملاحظه ای، قدرت پارلمان به عنوان یک نهاد ناظر و مستقل را تضعیف کرده است.
در سیستم رأی واحد غیر قابل انتقال، این افراد هستند که با استفاده از همه ابزارهای مشروع و غیر مشروع، آرای مردم را تصاحب می کنند و با اشغال کرسی پارلمان، بدون آنکه عملا تعهدات خود در قبال جمعیت رأی دهنده را در نظر آورند، به تأمین منافع و مطامع شخصی خود می پردازند.
این امر، سبب تضعیف قوه قانون گذاری می شود و برای حکومت به آسانی امکان رخنه و نفوذ در آن را فراهم می کند.
ضمن آنکه یک فرد می تواند از هر مسیر ممکن، آرای بیشتری را برای خود، فراهم کند و این امر لزوما همیشه با ابزارهای مشروع و مجاز، صورت نمی گیرد.
در برابر، سیستم انتخاباتی تناسبی که در آن، احزاب نامزد می شوند و مردم به احزاب رأی می دهند، مردم به سادگی می توانند نمایندگان برگزیده شان در مجلس را از طریق احزاب متبوع آنها مورد مؤاخده قرار داده و مسؤولیت پذیرتر سازند.
افزون بر این، احزاب هم به خاطر آینده سیاسی خود، نمی توانند از وعده هایی که به مردم داده اند، تخطی کنند و به این ترتیب، پارلمان به جایگاه واقعی خود یعنی «خانه ملت» نزدیک می شود.
به علاوه اینها حضور احزاب قدرتمند دارای کرسی های قابل توجه در مجلس، امکان شکل گیری یک نهاد قانون گذاری نیرومند، مستقل و ناظر بر عملکردهای حکومت را فراهم می سازد که در نتیجه آن، حکومت نمی تواند با نقض فاحش اصل تفکیک و استقلال قوا، پارلمان را به نهاد زیرمجموعه خود، تقلیل داده و با استفاده از وابستگی این نهاد به حکومت، سیاست های غیر ملی خود را به کرسی بنشاند.
بنابراین، چنین رویدادی می تواند از سقوط نظام به دام و دامن اقتدارگرایی تمرکزگرا و غیر مسؤول جلوگیری کند و مانع از تجمیع خطرناک همه صلاحیت ها به دست رییس جمهوری شود.
حتی با این سیستم می توان راه را برای ظهور یک دموکراسی پارلمانی در افغانستان هموار کرد؛ چیزی که بی تردید، به عبور کشور از بحران ناشی از تمرکز و انحصار قدرت در ارگ ریاست جمهوری کمک خواهد کرد و مانع از بازگشت دوباره کشور به سال های سیطره سیستم سیاسی سلطنتی و تکصدایی خواهد شد.
در این میان البته این انتقاد نیز وجود دارد که در افغانستان، احزاب فراگیر و ملی وجود ندارند و مبنای احزاب کنونی بر قومیت و سمت و بعضا مذهب گذاشته شده و این امر خود مانعی در برابر شکل گیری یک دموکراسی پارلمانی واقعی می باشد.
این انتقادی درست است؛ اما در شرایط کنونی به دلیل آنکه جز اصلاح نظام انتخاباتی برای تشکیل یک پارلمان حزبی، راه دیگری برای عبور از بن بست بحران سیاسی افغانستان وجود ندارد، نمی توان آن را به عنوان عاملی بازدارنده برای تغییر سیستم انتخاباتی از رأی واحد غیر قابل انتقال به سیستم تناسبی، در نظر آورد.
افزون بر این، این انتظار وجود دارد که با توجه به گستردگی حوزه های رأی در سراسر افغانستان و در میان اقوام و اقلیت های گوناگون قومی، زبانی و مذهبی، احزاب ناگزیر اند مبانی وسیع تری را برای ایجاد تغییر و تنوع و تکثر و چندگانگی قومی و مذهبی در چارچوب های درون سازمانی خود در نظر بگیرند و به این ترتیب، فرصت و امکان حضور همه اقوام و اقلیت ها را در سلسله مراتب و تصمیم گیری های حزبی، فراهم سازند.
عبدالمتین فرهمند-
خبرگزاری جمهور